شنبه ۴ دی ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۹

سینمای ایران آنچه هست و آنچه باید باشد/ توسعه مدل خشونت بدون قهرمان در سینمای ایران!

ابد و یک روز

سینماپرس: حذف قهرمان از سینمای ایران واقعیت تلخی است. در ابتدای انقلاب مدیران سینمایی اعلام کردند که دو عنصر سکس و خشونت را از سینما حذف خواهند کرد. حذف اولی طبیعی و منطقی بود و درباره آن اجماع وجود داشت، اما حذف خشونت نتایج خوبی برای سینما رقم نزد.

حذف قهرمان از سینمای ایران واقعیت تلخی است. در ابتدای انقلاب مدیران سینمایی اعلام کردند که دو عنصر سکس و خشونت را از سینما حذف خواهند کرد. حذف اولی طبیعی و منطقی بود و درباره آن اجماع وجود داشت، اما حذف خشونت نتایج خوبی برای سینما رقم نزد.

از آنجا که تعریف درستی برای حذف خشونت در سینما ارائه نشد، این رویکرد منجر به حذف بسیاری از ژانرها از سینمای ایران شد، برای مثال نمایش فیلم‌هایی که از آنها به عنوان فیلم کاراته‌ای یاد می‌شد در تلویزیون ممنوع شد، به طور طبیعی تمامی فیلم‌هایی که در زیرمجموعه آثار اکشن در سینما قرار می‌گرفت به عنوان سینمای سخیف و سطحی طرد شد و به حاشیه رفت. قهرمان را باید اصلی‌ترین قربانی این رویکرد در سینما قلمداد کرد. رؤیاپردازی به عنوان اصلی‌ترین جوهره هنر هفتم کاملاً به حاشیه رفت و جای آن را شخصیت‌های پریشان‌حال و شوریده‌دلی گرفت که در کوچه و پس‌کوچه‌های شیدایی به دنبال حقیقت می‌گشتند. تنها ژانری که در این میان به برکت جنگ هشت ساله سربرآورد و روحیه فعالانه و قهرمان‌پرورانه در آن زنده بود، ژانر دفاع مقدس بود که اتفاقاً بیشترین استقبال تماشاگر را نیز به خود معطوف کرد و چه بسا اگر این ژانر در دهه 60 سر برنمی‌آورد به احتمال زیاد سینمای ایران رسماً ورشکسته شده بود. حذف خشونت در سینمای اجتماعی ایران به شکلی نامتعارف خود را نشان داد.

از دل سینمای اجتماعی مانند غده‌ای بدخیم سربرآورد و منجر به پدیده‌ای در سینما شد که می‌توان از آن با عنوان خشونت بدون قهرمان یاد کرد؛ پدیده‌ای که منجر به خلق انبوهی از شخصیت‌های نامتعادل، عصبی و پرخاشگر در سینمای ایران شد که همه در یک چیز مشترک بودند، هیچ‌کدام قهرمان نبودند.
 اما چرا مردم از خشونت در سینما استقبال می‌کنند؟ چرا فیلم‌های اکشن اغلب جزو پرفروش‌ترین‌هاست؟ چرا حمله دسته‌جمعی به بانک و رفتارهای غیرمتعارف از ابتدای اختراع سینما برای مردم جذاب بوده و حاضرند برایش پول بدهند؟

مردم ذاتاً خشونت را دوست ندارند، اما از آنجا که نظم مستقر در جهان را غیرعادلانه می‌دانند، هر نمایش متفاوتی که عکس نظم حاکم باشد، برایشان جذاب است. این تفاوت حتی در مورد رفتارهای هنجارشکنانه مانند سرقت از بانک تعمیم پیدا می‌کند. رابین هود همیشه برای طبقات متوسط و پایین جامعه کاراکتری جذاب است چون یک‌تنه علیه نظم ناعادلانه می‌شورد. یکی از کارکردهای سینما در غرب فهم این خواسته درونی بشر است. عدالتخواهی در همه جهان با شدت و ضعف سرکوب شده است و سینمای قهرمان‌پرور امیدها، آمال و آرزوهای جامعه را روی پرده به آنها نشان می‌دهد.

مردم از ابتدای خلق سینما در امریکا با افعال و جنبه‌های خشونت‌طلبانه مثل سرقت از بانک و با شخصیت سارقان فقیر و خوش‌قلب همذات‌پنداری می‌کردند و در جامعه‌ای که امید و قدرتی برای تغییرش ندارند، ایده‌آل‌های خود را در سینما می‌دیدند. آنها طغیان‌های فروخفته و سرکوب شده را در سینما می‌بینند و تخلیه می‌شوند. سینما از این طریق به مردم آرامش می‌دهد. سینما آنچه آنها دوست دارند را نشان‌شان می‌دهد.

قهرمان‌ها اصولاً دزد و سارق نیستند. سوپرمن، مرد عنکبوتی، بتمن و صدها کاراکتر سینمایی دیگر با رویکردهای منجی‌وارانه مردم را روی صندلی سینما میخکوب می‌کنند.
 اما سینماگر ایرانی به چه کاری مشغول است؟ او به جای قهرمان یاد گرفته تا همواره آینه‌ای از انسانی سرخورده و مستأصل و بیچاره را نمایان کند. حذف قهرمان از سینمای ایران آن هم در کشوری که مردمش بیش از هر چیز در طول تاریخ از مکتب عاشورا الهام گرفته‌اند، رویکردی تصادفی نیست.

گرایش به سینمای ضد قهرمان و شبه‌روشنفکرانه فرانسه که در آن هیچ ایده‌آلی وجود ندارد همین حالا و در دهه چهارم انقلاب در ایران با جدیت دنبال می‌شود. در واقع آنچه در دهه چهارم انقلاب در سینمای ایران دنبال می‌شود، راهبرد خشونت بدون قهرمان است. فیلم‌های اجتماعی چون «ابد و یک روز» و «چهارشنبه 19 اردیبهشت» که جوایز جشنواره فجر انقلاب اسلامی را به خود اختصاص دادند، مصادیق خوبی برای اشاره به آثار خشونت بدون قهرمان در سینمای ایران هستند.

خشونت در سینمای ایران احتیاج به تئوری‌پردازی دارد و اگر قرار است سینمای ایران انقلابی شود عنصر قهرمان باید جای خشونت‌های مضر را در سینما بگیرد. آنچه طی چند دهه اخیر در سینمای ایران ترویج شده خشونت بدون قهرمان است که جای قهرمان الهام‌بخش مورد نیاز سینمای انقلاب را گرفته است.

* جوان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.