به گزارش خبرنگار سینماپرس سینما با حضور مخاطبان و تماشاگران معنا پیدا می کند اما متأسفانه سال ها است که در سینمای ایران شاهد ریزش مخاطبان بوده ایم و تجربه ثابت کرده که اغلب مردم و خانواده های ایرانی میلی برای حضور در سالن های سینما از خود نشان نمی دهند که شاید بخشی از آن به دلیل مشکلات اقتصادی و فشارهای زیاد بر روی زندگی مردم باشد که دیگر پولی برای خرج کردن در سینما ندارند و بخش دیگر هم شاید به تولیدات سینما بازگردد. اما در هر صورت توجه به مسأله مهم دوری کردن مردم از سینما ضروری است.
بی توجهی مردم به سینما و فیلم های سینمای باعث شده تا به خصوص طی سال های اخیر همواره مسئولان، سیاست گذاران و بسیاری از اهالی دغدغه مند سینمای کشور از خطر ورشکستگی سینما و بحران شدید اقتصادی سینما سخن بگویند اما تاکنون هیچ تدبیر موثری در این زمینه اندیشیده نشده و همه وعده های مدیران سینمایی تبدیل به شعار شده اند!
تلخی و سیاهی های رایج در فیلم های سینمایی و از سوی دیگر ابتذال گرایی و ساخت فیلم های هجو و تولید گسترده آثار سینمایی که فاقد هرگونه ارزش هنری و اخلاقی هستند و بعضاً با شرع و عرف جامعه به شدت درگیر شده و به نوعی عقیده های عمیق مردم را به استهزا کشانده اند نیز یکی دیگر از مواردی است که مخاطبان سینمای ایران را به شدت از سالن های سینما گریزان ساخته است. علاوه بر این عدم استفاده مدیران سینمایی از نظرات و عقاید پژوهشگران، کارشناسان و دغدغه مندان فعال عرصه سینما برای شناخت راهکاری برای برون رفت از این معضلات نیز شاید یکی دیگر از دلایل افت کیفی تولید آثار سینمایی در کشور شده که مسئولان نسبت به آن چاره اندیشی نکرده اند.
از آنجا که مردم به عنوان سرمایه های اصلی سینما نام برده می شوند و حضور آن ها است که می تواند سینمای ایران را از هرگونه بحران اقتصادی و مالی رهایی بخشد، سینماپرس برآن شد تا ضمن گفتگو از مخاطبان و مردم سینمای ایران راهکارهای تشویق آن ها برای حضور در سالن های سینما را مورد بررسی قرار دهد، شاید از این رهگذر مدیران سینمای کشور تلاش کنند تا با متبلور ساختن خواسته های مردمی سینمای کشور را از ورشکستگی نجات دهند و دوباره شاهد حضور گسترده مخاطبان در صف های گیشه های سینما باشیم.
فیلم ها همگی کپی شده یکدیگرند
پیمان. ا ۳۸ ساله با تحصیلات حسابداری که اینک در «اسنپ» مشغول به کار است گفت: من شخصاً مدت ها است به سینما نرفته ام اما هرزگاهی در خانه و از طریق اینترنت و دی وی دی پیگیر فیلم ها هستم. سینمای ما امروزه سری دوزی می کند فیلم ها همگی کپی شده یکدیگرند و هیچ محتوای غنی ندارند. همه چیز در سینما به نوعی بزن در رویی شده است! یک زمانی وقتی فیلمی روی پرده سینماها بود و ما دانشجو بودیم با دل و جان برای تماشای آن می رفتیم و تبلیغش می کردیم و اتفاقاً آن فیلم ها امروزه جزو فیلم های ماندگار سینما شده اند اما در حال حاضر چند سالی است که جز یکی دو مورد معدود فیلم شاخصی در سینمای کشور تولید نشده و این بسیار بد است.
وی سپس به انتقاد از تولیدات تلویزیونی پرداخت اظهار داشت: علاوه بر سینما، تلویزیون هم متأسفانه برای مخاطبان خود هیچ دستاورد جدید و دندان گیری ندارد و این بسیار بد است. این روزها به غیر از شبکه نسیم که برنامه های متنوع و سرگرم کننده و سازنده ای برای مردم دارد بقیه شبکه ها مورد استقبال مردم نیستند و به همین علت مردم ترجیح می دهند برنامه ها و سریال های ماهواره را دنبال کنند و من نمی دانم چرا مسئولان سینما و تلویزیون تدبیری برای این اتفاقات ندارند؟
فیلم های تکراری با بلیت گران
پروین کمالی ۶۰ ساله با تحصیلات زیردیپلم و خانه دار نیز در این باره گفت: من سال ها است به سینما نرفته ام اما گاهی اوقات پیگیر جنگ ها و تئاترهای کمدی هستم. فیلم های سینمایی همه تکراری شده اند و آدم اصلاً دلش نمی خواهد که برای تماشای یک فیلم تکراری که می داند آخرش چه می شود به سینما برود! از طرف دیگر قیمت بلیت سینماها هم بالا رفته و واقعاً ارزش ندارد که آدم پول بی زبان را بابت تماشای این گونه فیلم ها هدر کند و به جوب بریزد! من ترجیح می دهم فیلم ها و سریال ها را از تلویزیون و ماهواره دنبال کنم و واقعاً علاقه ای برای رفتن به سینما ندارم و اتفاقاً فرزندان و نوه هایم نیز همگی این چنین هستند و می دانم سینما برایشان خالی از هر جذابیتی است.
خاطره اعصاب خردی از فیلم «ابد و یک روز»
نازنین. و ۳۷ ساله می گوید: آخرین باری که من به سینما رفتم فیلم «ابد و یک روز» را تماشا کردم که آن هم به دلیل اصرار دوستان و همکاران بود که همگی دسته جمعی برای تماشای آن رفتیم. اما واقعاً تماشای این فیلم برای من جز اعصاب خردی هیچ چیز در پی نداشت. ما آنقدر در زندگی ما درگیر مشکلات متعدد و روزمره هستیم که فکر نمی کنم از تماشای فیلم های پر از درد و تلخی به وجد بیاییم و خوشحال باشیم که غم و درد تماشا کنیم اگر قرار باشد ما در سینما شاهد غم و درد تماشا کردن های به شدت اغراق شده باشیم بهتر است در زندگی های مان که تئاتر زنده است همین غم و دردها را ببینیم و پول و وقت مان را بابت تماشای این فیلم ها هدر نکنیم. من شخصاً اهل سینما نیستم و گاهی هم که در منزل فیلم های سینمایی را دنبال می کنم هیچ فیلمی باب دندانم نبوده است.
از روی پوسترها و بیلبوردهای شان سر و ته فیلم ها را حدس می زنم!
آراد. ب ۲۲ ساله و دانشجو نیز گفت: من واقعاً از سینمای ایران سردر نمی آورم و هیچ علاقه ای برای دنبال کردن فیلم های سینمایی ایران ندارم. فیلم های سینمای ایران چه دارند؟ نه ساختار دارند و نه محتوا! ما در کل سینمای مان به جز چند مورد معدود که به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسند کدام فیلم شاخص را داشته ایم که با استانداردها و قواعد روز سینمای دنیا همخوانی دارند؟ من ترجیح می دهم به جای تماشای این گونه فیلم ها وقتم را برای تماشای فیلم های خارجی بگذارم که چیزی به من اضافه می کنند و مرتباً فیلم های خارجی را از اینترنت دانلود می کنم و می بینم که همین اواخر هم از تماشای چند فیلم از جمله: «دانکرک»، «بلید رانر ۲۰۴۹»، «ستیغ اره ای» و «لوگان» به شدت به وجد آمده ام. جالب ترین نکته هم آنجا است که بسیاری از فیلم های اکران شده در سینماهای کشور را ندیده می دانم که چه آش شله قلمکاری هستند و از روی پوسترها و بیلبوردهای شان سر و ته فیلم ها را حدس می زنم!
فیلمسازان به دلیلی نامعلوم فیلم های سیاه و کدر می سازند
خانم دکتر ر روانشناس بالینی نیز در رابطه با فیلم های سینمای ایران می گوید: سینما می تواند در علم رونشناسی بسیار موثر واقع شود چرا که روانشناسی و هنر به طور کلی ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند و مباحثی همچون؛ ادراک، توجه، انگیزه و هیجان، شخصیت، تعارض، اختلالات و آشفتگیهای روحی که به عنوان برخی موضوعات اصلی علم روانشناسی مطرح هستند، در هنر و به خصوص هنر هفتم به تمامی به نمایش درمیآیند. ما حتی برای برخی از بیماران و افرادی که از مشکلات متعدد روانی رنج می برند بعضاً فیلم درمانی و یا تئاتر درمانی را تجویز می کنم اما بسیار متأسفم از اینکه در فیلم های سینمای ایران هیچ چیز درست به تصویر کشیده نمی شود. ما بعضاً شاهد تولید فیلم هایی در رابطه با شخصیت های روان پریش هستیم که متأسفانه به دلیل عدم گرفتن مشاوره سازندگانش با چند کارشناس حوزه روانشناسی و سردستی تولید شدن شان هیچ تصویر درستی به مخاطبان ارائه نمی دهند. همچنین داستان هایی که به عنوان موضوعات اجتماعی در فیلم های سینمایی مطرح می شوند اغلب باورپذیر نیستند و فیلمسازان به دلیلی نامعلوم فیلم های سیاه و کدر می سازند که تمامی این ها منجر به ناراحتی و تاریک شدن ذهن مخاطبان می شود. زیبایی، امید، نشاط، آینده نگری مثبت، توجه به تحکیم بنیان خانواده، توجه به تربیت فرزندان و امثالهم در سینمای ایران به طور کل دیده نمی شوند و تلخی و تیرگی فیلم های ما را دربر گرفته است که این اتفاق بسیار بد است و می تواند تبعات منفی زیادی را در آینده ای نه چندان دور برای جامعه در پی داشته باشد و از این رو وظیفه سیاست گذاران سینمای کشور است که با تدبیر و درایت جدی توجهی برای رفع این مشکلات داشته باشند.
انتقاد به هزینه بالای سینما رفتن
ع. م ۷۰ ساله و خانه دار نیز با بیان اینکه بعد از «اخراجی ها» هیچ فیلمی را در سینما تماشا نکرده است گفت: مـتأسفانه مسئولان فرهنگی و سینمایی تدبیری برای احداث سالن های سینمایی در نقاط مختلف شهر ندارند. این برای بنده که از مشکلات ناشی از کهنسالی رنج می برم بسیار سخت است که بخواهم مسافت زیادی را برای تماشای یک فیلم به سینما بروم. از سوی دیگر با این وضعیت حقوق ها و درآمدهای امروز قیمت بلیت سینما برای ما بسیار سنگین است و ترجیح می دهیم که به صورت مجانی فیلم ها و سریال ها را از تلویزیون و ماهواره ها تماشا کنیم. الان اگر یک خانواده بخواهند برای تماشای یک فیلم به سینما بروند با احتساب پول بلیت سینما، هزینه رفت و آمد و هزینه خرد و خوراک باید حدود ۱۰۰ هزار تومان پول خرج کنند که چنین اتفاقی برای اغلب خانواده های ایرانی جزو محالات است.
کلاً به سینما هیچ علاقه ای ندارم
اکبر. س ۴۰ ساله مغازه دار نیز در اظهار نظری متفاوت می گوید: من کلاً به سینما هیچ علاقه ای ندارم و حتی یک بار هم برای تماشای فیلمی به سینما نرفته ام. البته همسر و فرزندانم در طول سال شاید یکی دو باری اگر فیلمی برای بچه ها باشد به سینما بروند اما من آن ها را همراهی نمی کنم.
فیلم های کمدی چند سال گذشته را اصلاً دوست نداشتم
هادی. ز ۲۸ ساله که در بنگاه معاملات ملکی مشغول به کار است نیز گفت: من به ندرت همراه با دوستانم به سینما می روم. آن هم زمانی که سرگرمی دیگری نداشته باشیم. بعضی فیلم ها واقعاً خوب هستند اما فیلم های کمدی که چند سال گذشته در سینماها دیده ام را اصلاً دوست نداشتم. از کمدی هایی که امسال در سینماها اکران شدند نه خودم و نه دوستانم خوششان نیامد. فکر می کنم دلیل اصلی این اتفاق هم این است که کارگردانان فیلم ها سوژه نو و جدیدی برای تولید فیلم های شان ندارند و می خواهند همینطور الکی و به هر ترفندی و وسیله ای به زور مخاطبان را بخوانند که نمی توانند!
فیلم ها پیام آموزنده ای ندارند
نعیمه. ح با تحصیلات فوق دیپلم کامپیوتر نیز در این رابطه اظهار داشت: فیلم های سینما هیچ گونه نکته و یا پیام آموزنده ای ندارند. فیلم هایی که به صورت «باری به هرجهت» ساخته می شوند و از همین رو نمی توانند مخاطبان سینما را به سوی خودجذب کنند. من ترجیح می دهم فقط فیلم هایی را تماشا کنم که دوستان و اطرافیانم از آن تعریف می کنند و می گویند نکات آموزنده ای دارد.
ارسال نظر