«حسین سلطانمحمدی»، منتقد تلویزیون و سینما درباره اباحهگریهای متعدد و پیاپی و شوخیهای سخیف استندآپ کمدینهای جوان برنامه «خندوانه» گفت: این کار خیلی پسندیده نیست، اما متاسفانه بعضاً تصور میشود شوخیهای کلامی یعنی اینکه کلام از مرز طبیعی خود عبور داده شود و چیزهایی گفته شود که ناخواسته یا غیرمنتظره باشد. کمدی از شنیدن و برخورد یا رویداد غیرمنتظره برای افراد ایجاد شده و باعث تعجب و خنده مردم میشود. معمولا افراد در این مواقع بیشتر از شنیدن عبارتی ناخواسته و ناشنیده خندهشان میگیرد که کاملا هم طبیعی است.
وی در ادامه بیان داشت: اما زمانی که پای تلویزیون به میان میآید، بحث فرق میکند و محل پرسش است و اگر چنین کلماتی برای شاد کردن مردم به کار برده میشود، دستمایه پسندیده و اولویتداری نیست. کمدینهای خندانندهشو میتوانستند با دستمایه قرار دادن داستانها و روایتهای دیگر هم استندآپ خود را اجرا کنند. هرچند چنین کلماتی را در برنامه «شبی با عبدی» هم یکبار دیدم (اشاره به آمپول زدن در بیمارستان). مزاحهایشان بسیار دم دستی و ناپخته بود و برخی هم از لطیفههایی که در فضای مجازی بین کاربران رد و بدل میشود استفاده میکردند.
این منتقد با اشاره به گلایه برخی افراد از واژههایی که در خندوانه با عنوان شوخی استفاده میشود، گفت: دلیل این را میتوان در عدم تبحر در یافتن واژه و حداقل روایت یا داستانی دانست که بتواند مردم را بخنداند. شوخیها نباید طوری باشد که والدینی که کودکانشان در حال دیدن خندوانه هستند، احساس خطر کنند یا در نامنتظره بودن و شنیدن کلماتی که پسندیده نیست، تعجب کنند. حتی نشان دادن رئیس جمهور کرواسی هم از این دسته است؛ چرا که هیچکس انتظار پخش کردنش را نداشت و زمانی که پخش شد همه متعجب شدند.
سلطان محمدی در همین زمینه افزود: از افراد پختهای مثل فرهاد آئیش و خانم بهرام که استندآپهای این افراد را داوری میکنند، تعجب میکنم. نمیتوان گفت این دو تازهکارند و خیلی اطلاع ندارند و دستمایههای ضعیف و شتابزده را میآورند که بمانند و ماندگار شوند! در کل باید گفت مسیری که خندوانه پیش گرفته مسیر پسندیدهای نیست و تجربه باید به اینها برساند که کمدین برای شاد کردن مردم ابزارهای دیگری هم دارد و با استفاده از تعریف بهتر روایتها، نحوه نقل و گفتار و حرکات دست و صورت میتوان شادیهای متفاوتی را برای بیننده رقم زد.
وی با اشاره به اینکه دوره خندوانه برای مردم و مخاطبین تمام نشده است، گفت: از جانب مخاطب دوره این برنامه تمام نشده است؛ چرا که جایگزینی برای آن ندارد. ظاهر دکور «شبی با عبدی» شبیه دورهمی است و اینکه در زیرنویس از گروههای هنری دعوت به همکاری میکند این حس به آدم القا میشود که میخواهد چیزی شبیه به نمایشهای کمدی ساده که در برخی سالنهای تئاتر اجرا میشود را پخش کند. تلویزیون ما که در خندوانه ادعای پختگی و در دورهمی ادعای نمایشهای سطح بالا را داشت، الان به جایی رسیده که شوخیهایی که دستمایه قرار میدهد سخیف شده است.
این منتقد ادامه داد: ما انتظار داشتیم این برنامه در هر فصل گامی رو به جلو داشته باشد، اما با دیدن این استندآپ کمدینها حس میشود که دقیقا برعکس عمل شده و رو به عقب میرویم. آن هم در مورد برنامهای که گاهی رای دادن به استندآپ کمدینهایش حاشیهساز میشد و رقابتهای بسیاری را در برداشت که جوامع مجازی را هم در بر میگرفت.
سلطان محمدی در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان داشت: زمانی که برنامهای به اینجا میرسد تنها یک نتیجه میتوان گرفت و آن هم این است که دوستان در صداوسیما به یکنوع اجباری افتادند که حتما برنامه روی آنتن برود و از رامبد جوان، مهران مدیری، اکبر عبدی، کامران تفتی، پژمان بازغی و ... حمایت شود. شاید این موضوع ناشی از اجبار تلویزیون به برنامهسازی و استفاده از شهرت و مقبولیت اجتماعی آنها است. اما اگر این چهرهها به مرحله اجبار رسیدند باید توان بیشتری بگذارند و دستمزد بیشتری دریافت کنند و فقط در فرم نروند.
وی در ادامه افزود: ترکیبهای دکور و ... در این دست برنامهها نشان میدهد که اینها الگوی ایرانی شده همان برنامههای معروف خارجی است و افرادی که به اینترنت دسترسی داشته باشند به راحتی میتوانند امثال این برنامهها را تماشا کنند. اما محتوا چیزی است که هر مدلی هم در ایران تصور کنیم باز هم انتظار داریم در کشورمان رعایت شود.
این منتقد تلویزیون درباره حضور مجدد عروسک جناب خان در این برنامه گفت: حضور مجدد جناب خان هم تا حدی اجبار سازمان بود و بهتر بود که این وقفه نمیافتاد و کاراکتر جناب خان شکسته نمیشد. هر چقدر هم بگوییم حضور او در فصل پنجم خندوانه خوب بوده، اما در اصل اینطور نیست و نتوانسته تا الان تماشاگری که در فصل ۳ را داشت برگرداند. حداقل دیگر مثل گذشته شاهد دست به دست شدن کلیپهایش نیستیم، یا انتخابهای مخاطب بیشتر شده یا اینکه این عروسک از قدرت برنامهسازی عبور کرده است.
سلطانمحمدی در ادامه افزود: اینکه رامبد جوان و مهران مدیری هر کدام به نوبه خود در تلویزیون حاضر شده و میگویند دیگر برنمیگردیم، اما به یکباره برمیگردند نشان دهنده این است که خواست افراد با اجرای اداری سازمانی دوگانه مسیری را دارد طی میکند که خیلی با هم هماهنگ نیستند و این آسیب از همین جا وارد میشود.
این منتقد تلویزیون با بیان اینکه قدرت برنامهسازی جناب خان کاهش یافته است، گفت: تا حدودی شهرت و قدرت برنامهسازی این عروسک افول کرده و امیدواریم که خیلی به تکرار و اجبار نرسد، یا اینکه تنفسی بدهند یا از او کمتر استفاده کنند. مثل برنامههای عروسکی مثل کلاه قرمزی و شهرموشها که خانم برومند معتقد بود که باید برنامههای عروسکی را بعد از پنج ـ شش سال قطع کرد و چند سال دور بود و بعد دوباره آمد. اما میبینیم که همان شهر موشها هم بعد از سالها دیگر کودکانه نیست و بیشتر نوستالژی بزرگترها است، منتهی با ابزار عروسک کودکانه. در نهایت اینکه این روزها جناب خان که روزی عروسک محبوبی بود در حال آسیب دیدن است و «خندوانه» نیز در سکوت و آرامشی وصف نشدنی پیش میرود و طوری که مخاطب دیگر اگر حتی یک شب از این برنامه را نبیند حس خلا نمیکند و اتفاق خاصی را از دست نمیدهد.
نظرات