به گزارش سینماپرس، محسن مهدیان فعال رسانه ای فعال رسانه ای طی یادداشتی در کانال خود در پیام رسان سروش نوشت:
سخنان آقای کیانیان درباره اینکه "در این ۴۰ سال حتا یک روز خوش هم ندیدم" را چطور تحلیل کردید؟
انتشار برنامه ریزی شده جشن عروسی خانم پاکدل و آقای کاظمی را چطور؟
پیشتر فیلم های عروسی آدم های مشهور، در شبکه های زیرزمینی و قاچاقی منتشر می شد و حالا خود عروس و داماد فیلم شان را منتشر کردند تا در معرض قضاوت باشند. تا انجا که یک سلبریتی دیگر می نویسد: "آقای کاظمی این خانم خیلی از سرت زیاده و به عروس خانم هم می گوید کاش کمی بیشتر صبر می کردی." به همین اندازه زشت و زننده.
همه آسیب های دنیای سلبریتی به کنار، اما امروز ماجرای غم انگیز تری در حال شکل گیری است که ایندو خبر را هم باید در همین درگاه تحلیل کرد.
در روزگاری بسر می بریم که خود سلبریتی ها نیز کم کم مسخ خواهند شد و تغییر شکل می دهند.
روزگاری که پلنگ های شاخ دار علیه ستاره ها برمی خیزند.
این افراد که به شاخ ها و پلنگ های اینستاگرام شهره اند همه امتیازشان را از هنجار شکنی می گیرند. اساسن لاکچری ها، خالکوبی ها، مو هدهدیها و پورشه سوراها و رقاصه ها نسل جدید سلبریتی ها را شکل می دهند.
این افراد از هیچ قاعده هنجاری پیروی نمی کنند و همه هنرشان فاصله گرفتن از ارزش های نهادینه شده اجتماعی است.
دنیای امروز دیگر دنیای ستاره ها هم نیست؛ دنیای اغوا گری است. ستاره بودن یعنی توانایی و استعداد درخشان و خارق العاده در یک هنر داشتن. اما اغوا گری نیاز به هیچ مهارتی جز شورشی بودن ندارد؛ شورش علیه فرهنگ مسلط جمعی. فالش زنی شهرت زاست.
هیچ کس نمی داند تتلو با این همه توهین و تحقیر و بدریختی و غیره چرا شهرت پیدا می کند؛ هیچ نیست جز شورش گری.
و اما آسیب بزرگ اینجاست که جریان سلبریتی سنتی ما چاره ای ندارد جز حرکت در مسیر پلنگ های شاخ دار. در غیر اینصورت از شهرت می افتند. امروز کیانیان نیز مجبور است نقد وضع موجود را با تعابیری شبیه تتلیست ها بیان کند.
تا دیروز مهمترین آسیب سلبریتی ها این بود که زندگی شان الگوی بخشی از جامعه می شود اما امروز ماجرا بسیار غم انگیز ترست چون خود سلبریتی نیز مجبورند برای شهرت بیشتر، زندگی نمایشی پیدا کنند و اینبار زندگی نمایشی آنها به جامعه منتتقل می شود. مثل مراسم عروسی خانم پاکدل و اظهارت اخیر آقای کیانیان. نمایشی از مفهوم شروریت.
ارسال نظر