در ماههایی که تلاطم شرایط اقتصادی کشور، بسیاری از مردم را در زمینه اقتصادی نگران کرده است و خیلیها تلاش میکنند از طریق دلالبازی، خرید و فروش سکه و دلار و پیشخرید خودرو، درآمد داشته باشند، برنامههای اقتصادی تلویزیون، مشغول مباحث کلان اقتصادی هستند و عملاً راهکاری برای بهبود اقتصاد خانوادههای ایرانی و تشویق به تولید و ایجاد ثروت و سرمایه برای ایرانیان ندارند. دکتر علی مروی اقتصاددان و تهیه کننده برنامه اقتصادی «چوب خط» به دلایل کاربردی نبودن برنامههای اقتصادی تلویزیون برای مردم میپردازد.
چرا در روزهایی که مردم نگرانیهای اقتصادی دارند و نمیدانند پولهایشان را در کجا سرمایه گذاری کنند که به تولید و اشتغال کمک کند، هیچ کدام از برنامههای تلویزیون جنبه آموزش اقتصادی ندارد؟
درباره اینکه چرا تلویزیون میتواند وارد مصادیق اقتصادی شود، چند نکته وجود دارد. ابتدا اینکه صداوسیما رسانه ملی است و به برنامههای اقتصادیاش اجازه تبلیغ برای شرکتها و برندها و فرایندها را نمیدهد. پرداختن به هر کدام از این موارد بار حقوقی به همراه دارد، اما در مقابل میبینیم که سایتهای خبری اقتصادی، خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی آزادانه میتوانند وارد این موضوعات شوند. برای مثال فرض کنید تلویزیون بخواهد مردم را به سرمایه گذاری در بورس و کمک به تولید، تشویق کند. طبق تحلیل بگوید مردم سهام پتروشیمی بخرید که سود کنید. در اینجا یا سهام پتروشیمی رشد میکند و سایر شرکتهای بورسی مدعی میشوند که صداوسیما در حال تبلیغ سهام پتروشیمی است یا اینکه این سهام رشد نمیکند و فردا مردم جلوی صداوسیما تجمع میکنند که رسانه ملی ما را گول زده و سهامی که خریدیم سود نداشته. نکته دوم این است که اصولاً اقتصاد در ایران چندان پیشبینیپذیر نیست. اگر پیشنهاد اقتصادی به مردم ارائه شود، اما آن پیشنهاد محقق نشود، اعتماد مردم به صداوسیما مخدوش میشود. نکته سوم هم این است که در صداوسیما دسترسی به منابع و کارشناسان خبره بسیار محدود است و نمیتوان به راحتی کارشناسی را پیدا کرد که بتواند به مردم تحلیلهای دقیق ارائه دهد، اما در سایتها و رسانههای رقیب به راحتی این اتفاق میافتد. آخرین نکته هم درباره سیاستها و خط مشیهای رسانه است. رسانه ملی قصد دارد تا دانش عمومی مردم را بالا ببرد و نه دانش تخصصی و اجرایی آنها را، یعنی به طور کلی میگوید که سفتهبازی و منافع جمعی بر منافع شخصی اولویت دارد. با این کار صداوسیما قصد فرهنگسازی دارد.
چقدر این فرهنگسازی میتواند به ایجاد شرایط تولید و کمک به معرفی فرصتهای اقتصادی به بینندگان موفق باشد؟
ما در دهه ۶۰، برنامه «آقای اقتصادی» را داشتیم که برنامه موفقی بود، اما بعد از آن در دهههای ۷۰ و ۸۰ عملاً این نوع برنامهها ساخته نمیشوند. این نقطه ضعف برنامههای تلویزیونی را رد نمیکنم، اما در سه یا چهار سال اخیر میبینیم که مخاطب برنامههای اقتصادی بالا رفته است. برنامه «پایش» در زمینه تشویق جوانان به کار آفرینی موفق بوده است و ما هم در «چوب خط» تاثیر گذاری خودمان را داشتهایم.
اما بیننده در شرایط فعلی بیشتر از فرهنگسازی اقتصادی نیازمند راهنمایی عملی است، چرا صداوسیما به این موضوع توجه نمیکند؟
در اینجا باید گفت: میان خواست مردم و نظر مدیران تصمیم گیر در صداوسیما فاصله وجود دارد. مردم عطش گرفتن نکات اقتصادی را دارند، اما باید منتظر بود تا مدیران ارشد تلویزیون این خواسته را در برنامهریزیها در نظر بگیرند.
فکر میکنید اگر برنامهای با رویکرد مردمی درباره اقتصاد تولید شود، میتواند به اندازه «۹۰» پربیننده باشد؟
بله، میتواند. به شرط اینکه تلویزیون قیدهایی را که در ابتدا به آن اشاره کردم کنار بگذارد. اگر قرار بود ۹۰ بدون اشاره به نام داور یا مسابقهای که برگزار شده، بخواهد نکات داوری و اشتباهات داور را تحلیل کند، این برنامه موفق میشد؟ قطعاً نه! باید در اقتصاد هم اینگونه باشد و بتوانیم در تلویزیون فرایندها را مشخص کنیم و به مصادیق بپردازیم، البته نمیشود محدودیتهایی که آقای علی عسکری و مدیران سازمان با آن روبهرو هستند را در نظر نداشت.
اما در دنیا شبکههای موفقی مثل «بلومبرگ» داریم که تحلیلهای اقتصادی ارائه میدهند، چطور نتوانستیم مشابه بلومبرگ را بسازیم؟
در صداوسیما اولویت اول اقتصاد نیست، اما بلومبرگ یک شبکه خصوصی است که اقتصاد برایش اولویت است. ساختار برنامه بر اساس اقتصاد شکل گرفته، اما در عوض میبینیم که بیبیسی که رویکرد اقتصادی ندارد، در بحث تحلیلهای اقتصادی نیز ضعیف عمل میکند. زمانی قرار بود شبکه «ایران کالا» مانند بلومبرگ عمل کند، اما به دلیل همان نگاه مدیریتی در صداوسیما موفق نشد.
خب چرا این رویکرد درباره اقتصاد دیده نمیشود که با همان بیان نرم، مسائل اقتصادی بیان شود؟
صداوسیما درباره مسائل اقتصادی چاقوی کند به دست گرفته که کسی را زخمی نکند. خیلیها، چون فکر میکنند اسم رسانه ملی است باید درباره آن حرف بزنند. مثل پخش فینال جام جهانی و نشان دادن رئیسجمهور کرواسی که فردایش از علی مطهری گرفته تا حسامالدین آشنا دربارهاش حرف زدند. درباره مسائل اقتصادی هم چنین محدودیتهایی داریم. باید شرایط حضور بخش خصوصی در تلویزیون مهیا و رقابت ایجاد شود. صداوسیما نظارت کند و برنامهساز با دست باز به مسائل اقتصادی بپردازد. تلویزیون باید به وظایفش برای مردمی شدن اقتصاد عمل کند.
*روزنامه جوان
ارسال نظر