چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۰

گزارشی از رد پترودلارهای عربی که صرف شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان می‌شود

حمایت سعودی‌ از ۱۳۸ شبکه فارسی‌زبان

تروریسم سرگرمی‌ساز !

سینماپرس: حضور شبکه‌های داخلی در ماهواره‌های بین‌المللی موجب شد شبکه‌های لس‌آنجلسی حداقل مخاطب خود را در اروپا و آمریکا از دست بدهند و کار به جایی رسید که بسیاری از این شبکه‌ها اقدام به پخش تولیدات داخلی کردند. البته باید به این مساله توجه کرد سرپا ماندن این شبکه‌ها به‌واسطه دلال‌های عرب صورت می‌پذیرفت، آن هم عمدتا عرب‌هایی که دلال خرید و فروش دختران ایرانی در کشور امارات بودند.

به گزارش سینماپرس، روز پنجشنبه گزارش مفصلی از کمک ۲۵۰ میلیون دلاری عربستان سعودی به شبکه لندنی ایران اینترنشنال منتشر شد. استناد گزارش، متنی بود که روز قبل روزنامه گاردین انگلیس منتشر کرد. ۲۴ ساعت از این خبر نگذشته بود که مازن حایک مدیر کل بازاریابی و روابط عمومی و امور بازرگانی مرکز رسانه‌ای خاورمیانه (Middle East Broadcasting Center) به رسانه خبری «بورد کست پورومو » خبر داد که شبکه تعطیل شده « mbc Persia » با شعار «سرگرمی بی‌انتها» فعالیت‌هایش را از سر خواهد گرفت. این وعده خیلی زود عملی شد و ساعت ۷ شنبه ۶ اکتبر - ۱۴ مهر -این شبکه ‌فعالیت‌هایش را از سر گرفت؛ شبکه‌ای که در مرداد ۹۲ برای همیشه تعطیل شده بود، اما دوباره احیا شد. شبکه‌ای که در سایت خود نوشته متعلق به بخش خصوصی بوده و دفتر آن در دبی (مدیا سیتی) مستقر است.

mbc تابستان ۹۱ توسط ولید بن ابراهیم، برادر همسر سوم ملک فهد تاسیس شد و طبق دادههایی که در سایت این مجموعه وجود دارد توسط خاندان پادشاهی سعودی اداره میشود و شبکه العربیه از شبکههای تلویزیونی این کمپانی محسوب میشود. سریال جنجالی «عمر فاروق» و «حسن، حسین، معاویه» از تولیدات جنجالی این مجموعه به حساب میآید که دومی موجب خشم شیعیان جهان عرب شد. شاید خبر فعالیت مجدد mbc Persia از منظر رسانههای خبری و تحلیلی داخلی، آنچنان مهم نباشد اما بررسی پرونده «Mbc Persia» و وابستگان این شبکه ابعاد مهمی از یک هجمه کاملا برنامهریزی شده مدیایی را در حمایت و هدایت سعودیها و دخالت در فضای رسانهای را در ایران رمزگشایی میکند.

 

راهاندازی شبکههای فارسی زبان با پول تجارت دختران ایرانی

شبکههای فارسی زبان فعالیتهایشان را از شهر لسآنجلس با شبکه NITV و بهواسطه ماهواره هاتبرد از شهریور ۷۹ آغاز کردند و بتدریج تعداد این شبکهها گسترش یافت. اما اداره این شبکهها از شهر لسآنجلس هیچ پشتوانه مالی نداشت و این شبکهها که برنامههای مناسب و حرفهای برای پخش نداشتند، بهترین برنامههایشان مربوط به اخبار لسآنجلس، چالشهای اپوزیسیون و فعالیتهای موسیقیایی در این شهر خلاصه میشد.

بهواسطه کنسرتهایی که در شهر دبی برگزار میشد، این شبکهها حیات خود را به فعالیتهای اقتصادی بنگاههای املاک(Real Estate) در دبی و امارات عربی متحده گره زدند. چنین تبلیغاتی بهترین راه خروج سرمایه از کشور بود و دلارهای فراوانی به بهواسطه این تبلیغات از کشور خارج شد. البته سرمایهگذاری ایرانیان در حوزه املاک در کشور امارات علی الخصوص شهر دبی با بنبستهای اقتصادی مواجه شد.

اما دروازههای تاسیس شبکههای تلویزیون بابشده بود و با اینکه تلویزیونهای لسآنجلسی نمیتوانستند سرگرمی بسازند، اما با پولهای مشکوک رسیده از امارات به حیات خود تا چند سالی ادامه دادند.

سال ۸۷ پایان کار شبکههای لسآنجلسی بود، کلیشه مرسوم حرف زدن مجری با مخاطبان و پخش موزیک ویدئو، آنقدر تکراری بود که آن سال را میتوان سال شکست هنر لسآنجلسی نامگذاری کرد و این شبکهها چون برنامه سرگرم کنندهای برای مخاطبان داخل ایران نداشتند، حتی بسیاری از مخاطبان خارج از کشور خود را در اروپا و آمریکا از دست دادند.

حضور شبکههای داخلی در ماهوارههای بینالمللی موجب شد این شبکهها حداقل مخاطب خود را در اروپا و آمریکا از دست بدهند و کار به جایی رسید که بسیاری از این شبکهها اقدام به پخش تولیدات داخلی کردند. البته باید به این مساله توجه کرد سرپا ماندن این شبکهها بهواسطه دلالهای عرب صورت میپذیرفت، آن هم عمدتا عربهایی که دلال خرید و فروش دختران ایرانی در کشور امارات بودند.

حمید شبخیز یکی از تلویزیونداران لسآنجلسی در ۲۳ آگوست ۲۰۰۷ (اول شهریور ۱۳۸۶) با افشای این مساله زمینه یک بدبینی بزرگ را در افکار عمومی نسبت به شبکههای فارسی زبان لسآنجلسی به وجود آورد و پس از آن موج افشاگریها علیه مدیران شبکههای لسآنجلسی گسترده شد و ماحصل دعواهای مدیران این شبکه به ریزش مخاطبان این شبکهها در داخل کشور منجر شد.

 سعودیها آستین بالا زدند  

سعودیها همواره از همکاری مستقیم با شبکههای فارسی زبان لسآنجلسی پرهیز میکردند، اما در حاشیه جشن پانزدهمین سالگرد تاسیس شرکت MBC در سال ۲۰۰۶ چهرههایی مثل سعید کریمیان (مدیر سابق شبکهGEM )، مسعود شریف محمود (مدیر اجرایی ماهواره یاهست)، امین میرزایی (دلال مدیایی)، سعد محسنی (مدیر شبکه فارسی وان) و مهرداد اسماعیلیکیا (مدیر شبکهPMC) و مازن حایک حضور داشتند و با مقامات صعودی دیدار کردند.

طرح بزرگ ماهواره سعودی سرگرمیساز برای پارسیزبانان در حاشیه همین جشن گذاشته شد. در حاشیه این جشن با محوریت «سرگرمیسازی بیانتها» که بعدا شعار شبکه Mbc Persia شد، قرارهایی میان این چند نفر منعقد شد و سعید کریمیان و سعد محسنی مساله عدم توانایی خود را برای خرید رایت برنامههای تولید شده اعم از فیلم، سریال، مستند و مسابقات استعدادیابی را با میرزایی و مازن حایک در میان گذاشتند. در حاشیه این همایش، میرزایی طرح سرگرمی بیانتها را با حامیان سعودی و شرکت قدرتمند MBC مطرح میکند و از سعودیها میخواهد از یک شبکه تخصصی پخش فیلم و سریال حمایت کنند. طرح بزرگ او شامل تاسیس شبکههای سرگرمیساز برای فارسی زبانان و فراهم آوری زیر ساختی یک ماهواره مستقل است.

 زیرنویسهای فارسی با کدهای اماراتی  

عمده اعتبارات مالی واگذار شده پس از جشن MBC در ید مسعود شریف و امین میرزایی بود. امین میرزایی طبق شنیدهها، یک اسم مستعار است و از هویت واقعی او اطلاعی در دسترس نیست. اما در اولین اقدام بنگاهی در دبی تاسیس کرد و کارکنانش به صورت بیوقفه مشغول تهیه زیرنویس سریال و فیلمهای سینمایی روز دنیا شدند و اگر فضای مجازی رصد کنیم به محض آپلود فیلمهای روز با کیفیت قابل قبول برای تماشا، کمتر از ۲۴ ساعت ترجمه و زیرنویس اثر در اختیار عموم قرار میگیرد. آیا افرادی به صورت خودجودش در این حجم وسیع میتوانند به صورت شخصی و صرف علاقهداشتن به ترجمه، در فرآیندی مستمر و هماهنگ، بدون هیچ انتفاع مالی دست به چنین اقدامی بزنند!؟

در تحلیل و ارزیابی چنین اقدامی چند ابهام رفع نشده وجود دارد. آثار سینمای جهان با اقبال چندانی همراه نبود و یک سطح مشخص از آثار سینمای جهان علی الخصوص هالیوود که برای فهم آنها، نیاز چندانی به دانستن زبان انگلیسی نبود در ایران مخاطب داشت. اما اقدام گسترده میرزایی سبب شد که دروازههای فهم فارسی آثار سینمایی جهان بدون هیچ نظارت و واسطهای گسترش پیدا کند.

این دامنه مواجهه مخاطب با آثار خارجی با ترجمه زیرنویسهای فارسی برای سریال گمشدگان (LOST) و فراز از زندان آغاز شد و عطش مدیایی مخاطبان فارسی زبان را تا آنجا رساند که هر قسمت از فصل ششم سریال «بازی و تخت» طبق آمار منتشر شده در رسانهها، چیزی معادل ۲۷ میلیون بار در ایران توسط رایانهها و انواع گوشیهای همراه دانلود شده است. در صورتی که پرفروش ترین فیلم سینمایی در ایران با عنوان نهنگ عنبر،
دو میلیون و صد هزار نفر مخاطب دارد. اگر ترجمه همزمان این سریالها در کمپانی میرزایی صورت نمیپذیرفت، آیا چنین سریالهای خشنی که پر از صحنههای جنسی غیرمتعارف است در ایران مخاطب داشت؟

البته افرادی هم در ایران به صورت مستقل اقدام به ترجمه و زیرنویسسازی میکنند که عمدتا به دلیل علائق شخصی است. اما در طول ۱۳ سال گذشته اغلب ترجمه فیلمها و سریالهای روز دنیا در کمپانی میرزایی تولید و در فضای مجازی منتشر میشود.

همین مساله نشان میدهد میرزایی و حامیانش رویکردی بشدت گلوبالیستی، برای تغییر فرهنگ از سطوح پایین جامعه را دنبال میکنند برخلاف مشی شبکههای سیاسی آنتی گلوبالیست که تغییر سیاسی در سطوح بالا را مطالبه میکنند. بهترین مسیر تغییر در سطوح پایین، ارائه آثار سرگرمیساز، بیوقفه و بدون نظارت است. در مسیر چنین سیاستی بنگاه ترجمه میرزایی، بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز، تمامی آثار تلویزیونی و سینمایی روز دنیا را ترجمه میکنند. حتی در این بنگاه بخش اعظمی از آثار کلاسیک دوبله نشده ترجمه میشود.

رقص عربی با اجرای فارسی

در دومین گام، میرزایی با همکاری سعودیها در کنار ترجمه فارسی تمامی فیلمها و سریالها، در کنار مجموعه شبکههای بینالمللی شوتایم (Show Time)، با تامین بودجه سعودیها، شبکه شوتایم فارسی را راهاندازی میکند. حتی در داخل کشور با برخی گروههای دوبلاژ به توافق میرسند که اقدام به دوبله ارزان آثار کنند.

شبکه شوتایم فارسی ضمن پخش فیلمهایی با زیرنویس فارسی با گویندهها و دوبلورهای داخل ایران به توافق میرسد تا باکس دوبلاژش را در ایران راهاندازی کنند. این آثار پس از پخش با کیفیت بسیار قابل اعتنایی در بازار زیرزمینی ایران توزیع میشدند. در میان چند فیلم دوبله شده توسط انجمن گویندگان وسرپرستان گفتار فیلم، دوبله قسمت سوم «Scary Movie» به مدیریت دوبلاژ امیر هوشنگ قطعهای فقید با جنجالهایی در داخل کشور روبهرو میشود.

محمود قنبری، رئیس سندیکای گویندگان، دوبلورها و مدیر دوبلاژ را توبیخ میکند و حاشیههای فراوانی برای گویندگان رخ میدهد و به این ترتیب همکاری با عوامل دوبلاژ داخلی گزینهای است که به بن بست میخورد.

شوتایم فارسی (Show Time) با گیرندههای معمولی در ایران دریافت نمیشد و پروژه پس از مدتی به بنبست خورد و میرزایی سال ۲۰۰۷ در ملاقاتی با مازن حایک میخواهد که یک انشعاب فارسی در مجموعه MBC برای او فراهم آورد. از طرفی شبکههای فارسی زبان در ماهواره هاتبرد با مشکل جدی حقوق ویدئویی آثار سینمای مواجه هستند و نمیتوانند جز تولیدات خود برنامه دیگری برای مخاطبان پخش کنند.

 

استارت سوم

MBC Persia تاسیس شد و از طریق ماهواره بدر و نایلست برای ایرانیان داخل کشورقابل دسترس بود. این شبکه فیلمهای متنوع سینماهای جهان را با زیرنویس فارسی پخش میکرد و در مرحله دوم فعالیت خود، سریالهای آمریکایی همچون آناتومی گری و خاطرات یک خونآشام نخستین بار در تاریخشبکههای فارسیزبان، توسط این شبکه با دوبله فارسی پخش شد.

اتفاق خاصی در حوزه رسانههای فارسی میافتد و در شرایطی که شبکههای فارسی زبان لسآنجلسی مورد اقبال قرار نمیگیرد، این شبکه مورد توجه واقع میشود، حتی در بحبوحه انتخابات ۸۸ که باید تنور شبکههای فارسی داغ باشد، گرایش مخاطبان بیشتر به سمت و سوی شبکه سعودی MBC Persiaاست. این شبکه موارد غیر اخلاقی در محتوای آثارش را برای جذب خانوادهها از فیلمهای سینمایی و سریالها حذف میکند و تماشای سریال آناتومی گری با دوبله فارسی تبدیل به یک موج میشود.

توفیق نسبی شبکه MBC و جذب مخاطب، میرزایی را اقناع نمیکند و از سوی دیگر شبکههای فارسی زبان لسآنجلسی را مزاحم سرگرمیسازی میداند و تصمیم میگیرد با رایزنیهای سیاسی به فعالیت این شبکهها پایان دهد و اتفاقات سال ۸۸ دستمایه خوبی برای قانع کردن سعودیهاست که از طریق بنگاههای دبی، آنان را تامین مالی و اعتباری نکنند.

گروه مدیایی تشکیل شده، شامل افرادی که در جشن تاسیس شبکه MBC از آنان نام برده شد، یکشنبه ۱۸ اکتبر ۲۰۰۹ (سال ۱۳۸۸) در مدیا سیتی یکدیگر را ملاقات میکنند و در این دیدار میرزایی به کریمیان و اسماعیلیکیا میگوید: روند مجادلات سیاسی (سال ۸۸ ) در نقطهای خاص متوقف خواهد شد، اما چالشهای سیاسی داخل ایران موجب عطش بیشتر مردم برای تولیدات سرگرمکننده خواهد شد. شبکههای سیاسی و لسآنجلسی آفت اصلی برای مدل فعالیتهای شبکههای فارسی زبان هستند که قصد ارائه برنامههای سرگرمی ساز را ندارند. بسیاری از مردم ایران از چالشها و مجادلات سیاسی گریزانند و در شرایط بحرانی کنونی بیشتر به سرگرمی نیاز دارند و قصد ما همچنان سرگرمی بیانتهاست.

سعودیها نبودند فارسی وان هم نبود

پس از توفیق شبکه MBC Persia، فارسی وان بهواسطه کمکهای این دلال مدیایی سعودی فعال میشود؛ شبکهای که بارها به اشتباه در ایران عنوان شد که متعلق به روبرت مرداک است، در صورتی که دفتر این شبکه در
مدیا سیتی حتی با تامین اعتباری MBC فعال شده و تنها اعتبار شبکه را میتوان منتسب به مرداک دانست. سال ۸۸ سال عجیب شبکههای ماهوارهای است. پدیده فارسی وان ظهور میکند؛ پدیدهای که میرزایی از حامیانش محسوب میشود، اما اتفاقی خارج از کنترل اوست. او برای محدود کردن رقیبی مثل فارسیوان سعی میکند نیروهای همراه شبکههای فارسی زبان دیگر را فعال کند و همزمان در آن مقطع فارسی وان در ایران دنبال کنندگانی پیدا میکند. میرزایی، مازن حایک را قانع میکند رایت سریالهای ترکی که توسط کمپانی MBC خریداری شده را در اختیار او قرار دهد تا از بخش فارسی این شبکه پخش کند. پخش دو سریال «عاصی» و «نور» با استقبال مخاطبان همراه است و کریمیان بهواسطه کمکهای مازن حایک برای محدود کردن و کنار زدن فارسی وان، پخش سریالهای ترکی را در پنج شبکه تاسیس شده GEM، با حمایت مجموعه mbcادامه میدهد و سریالهای ترکی در فضای سیاست زده پسا ۸۸، موج فارسی وان را پشت سر میگذارد.

توفیق کریمیان سبب میشود توسط سعودیها شارژ مالی شود و تحویل ساختمانهای میرزایی به کریمیان، موقعیتهای اسکان و استقرار پرسنلی در مالزی و چند دفتر در دبی و آنتالیا اتفاق میافتد. میرزایی به صورت همزمان اسماعیل کیا را تقویت میکند که منجر تاسیس شبکه
PMc family میشود. کیا PMC Family را تاسیس کرد و و سریالهای مرلین، (انگلستان) کلاهبرداری واقعی (انگلستان) کمیسر و رکس (ایتالیا) تقدیر یک فرشته (مکزیک) عمارت سراب(ترکیه) ۱۰۰۰ راه برای مردن (آمریکا) شکارچیان نرو (محصول آمریکا) به اضافه پخش شوء امریکن آیدل را در دستور کارش قرار داد. اما در مدت طولانی نتوانست توفیق چندانی کسب کند؛ ضمن اینکه PMC با دستگیری دوبلورهایش در تهران نتوانست ادامه حیات دهد و میرزایی مرد شماره یک سعودیها پس از مدتی به همکاری با شبکه PMC و اسماعیل کیا خاتمه داد.

حریم سلطان ۶۰۰ هزار دلاری

مهمترین سوال قابل طرح این است چطور وقتی شبکههای فارسی زبان سال ۸۸ به دلیل عدم کمکهای مالی توسط بنگاههای سعودی در کشور امارات در حال تعطیلی بودند، GEM میتوانست رایت تلویزیونی سریال حریم سلطان و عشق ممنوع را خریداری کند. برای سریالهای با بیش از ۲۰۰ قسمت و پرداختهای ۷۰۰ دلاری برای هر قسمت، با هزینه دوبله با توجه به میزان آگهیهای بسیار کم در شبکههای فارسی زبان، آیا پخش چنین آثاری با سود بنگاههای مهاجرتی (سعید کریمیان) ممکن بود؟

اگر هزینه خرید هر قسمت ۷۰۰ دلار سریال حریم سلطان (با عنوان واقعی سده باشکوه) را با احتساب هر دقیقه دوبله پنج دلاری (استناد به گفتوگوی داریوش بشارت مدیر دوبلاژ سابق GEM در تهران در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم) با هزینه ایر تایم به صورت شبانه روزی فقط برای یک سریال در ماهواره HOTbird جمع بزنیم به عدد ۵۰۰۰ دلار برای هر قسمت خواهیم رسید.

هزینه سریال ۱۲۷ قسمتی حریم سلطان برای شبکه GEM ۶۰۰ هزار دلار (به صورت دقیق ۵۹۶ هزار دلار) هزینه داشت. ضمن اینکه این سریال یکی از چند سریالی است که GEM کارش را با آن آغاز کرد. هزینه دوبله و پخش هر فیلم سینمایی روز، بیش از ۷۰۰۰ دلار (حقوق ویدئویی+دوبله +هزینه ایرتایم) هزینه خواهد داشت و آیا آگهیهای هزار دلاری GEM میتوانست پاسخگوی این ارقام نجومی باشد؟

طبیعی است که پخش سریال در ماهواره دیگری که محدوده کوچک تری را پوشش دهد هزینههای به مراتب کمتری دارد و کریمیان چنین هزینههایی را نمیتوانست پرداخت کند در نتیجه تغییر ماهواره برای کاستن هزینهها امری ضروری بود و در این مقطع کریمیان چون به توفیقی دست پیدا کرده بود، بر اصرارهایش برای راهاندازی ماهواره یاه ست افزود تا این امر تسریع شود. در واقع ماموریت کریمیان برند سازی شبکهای برای تاسیس ماهواره مستقل فارسی بود. اسنادی است که توسط کارمندان جدا شده GEM منتشر شده نشان میدهد، تغییر موقعیت ماهواره چه میزان به کاسته شدن هزینهها کمک میکند. به عنوان نمونه، سریال کوزی گونی در ماهواره یاه ست نمایش داده شد و ایرتایم سنگین هاتبرد شاملش نشد و برای GEM صدهزار دلار هزینه داشت.

شبکهای که در بدو تاسیس تفاوت چندانی با سایر شبکههای فارسی زبان نداشت و با سوددهی یک آژانس مسافرتی، توریستی و مهاجرتی در تهران تاسیس شد. در این شرایط چگونه توانست برای پخش چهار فصل یک سریال ترکی برای هر قسمت ده هزار دلار در اوایل دهه ۹۰ شمسی هزینه کند. کریمیان هر قدر تاجر موفقی هم بود نمیتوانست در مقابل چنین هزینههایی کمر راست کند.

فعالیتهای GEM با قطع آگهیهای املاک در دبی مثل سایر شبکههای دیگر باید قطع میشد اما چطور این کمپانی در کمتر از پنج سال تغییر رویه داد و توانست بیش از ۵۰ شبکه تخصصی افتتاح کند و هر کدام از این شبکههای روزانه شش ساعت برنامه پخش کنند؟

حتی به زعم تکراری بودن برخی برنامهها، هزینه ایرتایم ۵۰ شبکه چگونه تامین میشود؟ چرا تمام اختیارات ماهواره یاه ست که توسط سعودیها راهاندازی شد به کریمیان واگذار شد؟

شبکه MBC روزانه پنج فیلم سینمایی جدید و یک قسمت سریال را قبل از تعطیلی پخش میکرد و پخش هر فیلم سینمایی برای این شبکه پنج تا ۹ هزار دلار هزینه داشت. اگر MBC Persia در فصل نخست فعالیتهایش پنج فیلم پخش نشده را به نمایش میگذاشت بیش از ۳۰ هزار دلار بدون هزینه ایرتایم، به صورت روزانه برایش هزینه داشت؛ شبکهای که تا یک سال پس از تاسیس هیچ آگهی تلویزیونی خاصی را پخش نمیکرد.

خدمات سعودی به صدای آمریکاو بیبیسی

هنوز مهمترین کارشناسان مدیا نتوانستهاند پاسخی برای تاسیس ماهواره یاهست پیدا کنند؛ سومین مرحله از طرح بزرگی که در جشن تاسیس شبکه MBC مطرح شد.

مسعود شریف اجرای این طرح را از سال ۲۰۰۶ پیگیری کرد و سرانجام آن را به ثمر رساند. ماهوارهای که تمام امور شبکهسازی و برنامه سازی را برای شبکههای فارسی زبان تسهیل میکرد. حالا با امکاناتی که دولت عربستان با تاسیس این ماهواره فراهم آورده، شبکههای فارسی زبان که سابقا در حد فاصل ماهوارههای یوتل ست و هاتبرد یتیم بودند، حالا مفر ثابتی برایشان فراهم آمده تا تمامی شبکههای فارسی زبان بدون کمترین هزینهای قابل دسترس باشند، حتی به شبکههای پاکستانی و افغانی تسهیلات ویژه میدهد و ۱۳۸ شبکه فارسی زبان با همان شعار «سرگرمی بیانتها » در این ماهواره فیلم و سریال پخش میکنند. نکته مهم این است که این ماهواره پس از مرگ کریمیان اجازه فعالیت شبکههای سیاسی را کمتر میدهد، در عوض از صدای آمریکا، B.B.C فارسی، ایران اینترنشنال و رادیو فردا هزینه ایرتایم دریافت نمیکند. این هم بخشی از خدماتی است که به شبکههای سیاسی میدهد اما به شبکههای سیاسی لسآنجلسی اجازه فعالیت نمیدهد.

کریمیان دوم و یاهسَت

کریمیان راس هرم تصمیمگیر مجموعه یاه ست بود. همزمان با ترور کریمیان که خواستههای مدیران یاه ست و MBC را به صورت تمام و کمال برآورده نمیکرد، قبل از مرگ این چهره رسانهای، فرد دیگری را برای احیا و جایگزینی کریمیان آماده کرده بودند. اختلاف کریمیان با مدیران شبکه «من و تو» در حالی که هر دو از یک بنگاه مالی تغذیه میشدند، زمینه را برای ظهور کریمیان دوم آماده کرد. مجید یوسفی که سابقا در رسانههای اصلاح طلب ایران فعالیت میکرد، کریمیان دومی است که در ابتدا حاضر نبود با مدیران مدیاسیتی ملاقات کند و بالطبع آنها هم از ارائه خدمات به او در ماهواره یاه ست امتناع کردند.

دفاتر مدیاسیتی حاضر نبودند به مجید یوسفی مدیر مجموعه شبکههای در حال تاسیس پرشیانا خدماتی در ماهواره یاه ست ارائه دهند. آنها اشتباهی را که در مورد کریمیان مرتکب شدند بار دیگر تکرار نخواهند کرد. ماموریت جدید یوسفی «سرگرمی بیانتها» نیست و آخرین اخبار از ملاقات مدیران یاه ست در «فلاح سیتی» دبی با این مدیر ساکن پاریس نشان میدهد که مقامات یاه ست به خوبی تیم او را توجیه کردهاندو بر خلاف کریمیان که حاضر به اقدام سیاسی در تلویزیونهایش نبود، مدیران یاهست به یوسفی گفتهاند پس از مرگ کریمیان ما به افرادی خدمات میدهیم که سرگرمی سیاسی را چاشنی فعالیتهایشان کنند.

تغییر سیاستها پس از ترور کریمیان

ترور سعید کریمیان زمانی اتفاق افتاد که او مشغول تفریح و گشت و گذار با محمد متعب الشلاحی یک بازرگان سرشناس کویتی بود و مدیریت رسانهای مجموعه GEM پس از ترور کریمیان تغییری نکرد. خیلیها تصور کردند که تنها کریمیان بود که این شبکه را سرپا نگاه داشت، در صورتی که تنها مدیران شبکه جابهجا شدند و در شرایط کنونی، حامیان مالی GEM یعنی کمپانی مرکز رسانهای خاورمیانه
(Middle East Broadcasting Center) هزینههای آن را تامین میکند، اما نحوه حمایتها فاقد میزان اعتبار با رویه سابق است و کمکهای مالی به مجموعه GEM بشدت کاهش یافته تا شبکههای دیگری تاسیس شود.

حالا سعودیها در اشکال کلانتری، مدیریت نامحسوس شبکههای فارسیزبان را برعهده دارند و بسیاری از شبکههایی که از ماهوارههای یاه ست پخش میشوند حتی هزینه ایرتایم را پرداخت نمیکنند.

رادیو جوان میلیون دلاری

سعودیها در شرایط کنونی عملا ۱۳۸ شبکه فارسیزبان را حمایت میکنند و فعالیتهای شبکههای حمایت شده، محدود به فعالیت در حوزه پخش فیلم و سریال نیست. یکی از شبکههای ماهوارهای مورد حمایت مدیران یاهست، شبکه رادیو جوان است که هر ماه بیش از ۲۰ الی ۳۰ موزیک ویدئو برای خوانندگان خارج از کشور و فاقد مجوز در ایران تولید میکند.

اگر بهطور متوسط برای هر موزیک ویدئو ۲۰ الی ۳۰ هزار دلار از سوی این شبکه صرف شود، به صورت میانگین، این کمپانی نیم میلیون دلار صرف تولید موزیک ویدئو میکند که صرفا جنبه تبلیغاتی برای خوانندگان دارد و گاهی این رقم به مرز ۷۰۰ میلیون دلار میرسد. سوال مهم این است که این شبکههای تلویزیونی در خوشبینانهترین حالت نمیتوانند بیش از ۱۵۰ هزار دلار درآمدزایی داشته باشند. در چنین شرایطی چطور ممکن است این رقم را در طول یکماه هزینه کنند. این شبکه موسیقایی سالانه بیش از شش میلیون دلار هزینه میکند بدون آنکه بازگشت مالی برایش داشته باشد.

همچنان مشغول کارند

تاسیس این شبکهها و حمایت مالی از آنان همچنان ادامه خواهد داشت. حالا رقم ۲۵۰ میلیون دلاری شبکه ایران اینترنشنال به دلیل رویکرد معارضانه سیاسیاش منتشر میشود و مورد توجه قرار میگیرد، اما رقم شش میلیون دلاری رادیو جوان و تامین ۵۰ شبکه تلویزیون GEM یا عدم دریافت ایرتایم از سایر شبکههای قارچی از تیررس افکار عمومی پنهان میماند و شاید رقمی که صرف اداره GEM، من و تو، رادیو جوان و حتی شبکه غیر سیاسی نشنال جئوگرافیک فارسی میشود آنچنان مورد توجه قرار نمیگیرد در حالی که شبکههای سرگرمیساز سعودی بیشتر مورد توجه تودههاست. اما تاسیس این ماهواره چه دستاوردهایی داشته است که ریالهای عربی خرج آن میشود و ضریب حمایت سعودی افزایش پیدا میکند؟ بنسلمان برخلاف سایر حاکمان سعودی که آنتی گلوبالیست (Anti-globalization movement ) بودند، گرایشهای عجیبی به گلوبالیستها دارد، هر چند تمایل به سوی ترامپیستها نوعی نقض در رفتار سیاسی بنسلمان است، اما در قبال رسانههای فارسیزبان سیاسی و سرگرمیساز فارسیزبان خارج از کشور رویکرد گلوبالیستی پیشه کردهاند تا دست به یک تغییر فرهنگی بزرگ بزند. در شرایط کنونی ۲۰۰ شبکهماهوارهای قابل دریافت روی ماهواره یاهست وجود دارد که ۱۳۸ شبکه فارسیزبان هستند. ماهواره یاهست مدیریتی کاملا سعودی دارد و در مدیریت این ماهواره چهرههای سرشناسی حضور دارند.

نکته مهم این که شبکه ایران اینترنشنال خواهان تغییر سیاسی در ایران است و با معارضان تروریست به راحتی همکاری میکند، اما گروه دوم تروریستهای فرهنگی وابسته هستند که به دنبال تغییر ذائقه و تغییرات کلان فرهنگی بوده بدون آنکه کوچکترین تغییر سیاسی در ایران رخ دهد. آیا گزینه دوم خطرناکتر نیست؟ بازگشت شبکه MBc Persia بهمراتب خطرناکتر از ایران اینترنشنال است. شاید دومی را مردم به دلیل توسعه تروریسم تماشا نکنند، کما اینکه مخاطبان آنها در شبکه اجتماعی دچار ریزشهای فراوانی شده است اما MBc Persia غیرسیاسی است که حمایت از تروریسم در آن نمود پررنگی ندارد، اما فراموش نکنیم همین شبکه در دوره نخست فعالیتش، دستکم ماهی یکبار فیلم اسکندر الیور استون را پخش میکرد.

* جام جم آنلاین

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.