در میان گونههای هنری، تئاتر کشور این روزها وضعیت عجیب و غریبی را پشت سر میگذارد. پس از هجوم سلبریتیهای سینمایی و تلویزیونی بر صحنه تئاتر و افزایش قارچگونه تماشاخانههای خصوصی که نازل شدن سطح کیفی نمایشها را به دنبال داشت، حالا تهیهکنندگان و کارگردانان آثار نمایشی راههای تازه دیگری را برای فروش بیشتر پیدا میکنند. زمان کوتاهی است که به روی صحنه بردن تئاتر- نمایشها یا تئاترهای موزیکال به نیت جذب مخاطب عام و فروش بیشتر رونق زیادی گرفته است. تهیهکنندگان این نمایشها به بهانه اینکه تماشاگر هم کنسرت میبیند و هم نمایش، بلیتهای ۲۰۰هزار تومانی برای فروش میگذارند و نمایشهایی کم مایه که به زور ساز و آواز قصد جذاب شدن دارند را به روی صحنه میبرند. در این میان اداره کل هنرهای نمایشی نظارهگر صرف این اوضاع است و راهکار و راه چارهای برای بهبود اوضاع پیدا نمیکند.
شور شدن آش تجاری کردن تئاتر به حدی شده که با آوردن یک خواننده، چند سلبریتی و یک گروه کر و نوازنده به راحتی آثاری به نام تئاتر موزیکال را با بلیتهای گزاف به خورد مخاطب میدهند. زمانی هم که نسبت به قیمت بلیتها اعتراض میشود چنین میگویند که قیمت بلیت تئاتر موزیکال در همه جای دنیا گران است و هر کسی که توانایی خرید ندارد، نیاید. اشکان خطیبی که قرار است در نمایش «بینوایان» به عنوان خواننده و بازیگر هنرنمایی کند با عنوان اینکه «بینوایان» یک پروژه عظیم است و برای بلیتهایش نمیتوان کاری کرد، به راحتی از زیر بار سؤال درباره قیمتهای بالای این نمایش شانه خالی میکند.
تئاتر همواره به عنوان هنری خاص مطرح بوده است که مخاطبانی فرهیخته دارد و خالی کردن آن از اندیشه و مالاندوزی صرف و کاسبی کردن از آن بزرگترین آسیب به این هنر شریف است که باعث رشد ابتذال و عامهگرایی در تئاتر میشود. اکبر زنجانپور از پیشکسوتان تئاتر که سالها خاک صحنه خورده و آثار زیادی را روی صحنه برده، درباره وضعیت آشفته تئاتر و تجاری شدن نمایشها میگوید: «وضع تئاتر امروز خوب نیست، البته الان یک مدلی شده که یک چیزهایی به اسم تئاتر روی صحنه میآید، اما تهی از معنای تئاتر است. ممکن است ظاهرش هم خیلی جذاب باشد، منتها خاصیت و وظیفه تئاتر این است که ذات بشر را پیگیری کند؛ باید پیگیری کند که ذات بشر در برهههای مختلف چطور به مسائل مختلف عکسالعمل نشان میدهد. الان تنها چیزی که در تئاتر نیست، انسان و ذات انسان است! همه بیشتر به فکر این افتادهاند که چطور میتوان پول درآورد، البته من مقصر را بچههای تئاتر نمیدانم، بچههای تئاتر زحمتشان را میکشند و مسائل دیگری مسبب این وضع هستند.»
حربه برخی تولیدکنندگان تئاتر برای به دست آوردن سود بیشتر فراتر از به روی صحنه بردن کنسرت- نمایش و تئاتر موزیکال شده است. تماشاخانه ایرانشهر که این روزها به خاطر مشغلههای حسین پارسایی برای به روی صحنه بردن «بینوایان» مدیریتش مشخص نیست، به محلی برای آزمون و خطای هنرجویان یکی از سلبریتیها تبدیل شده است.
این روزها در ایرانشهر نمایشی با نام «تئاتر» روی صحنه میرود که در حد یک اثر تجربی و کارگاهی برای هنرجویان تازهکار است و بیشتر سعی در تبلیغ یک مؤسسه بازیگری دارد. باید از مدیریت تماشاخانه ایرانشهر این سؤال را پرسید که اگر نام صابر ابر، الهام کردا و پانته آ. پناهیها در بروشورهای این نمایش نمیآمد آیا باز هم امکانات را برای این نمایش درنظر میگرفتند و از آن حمایت میکردند؟ و اینکه حمایت مدیران فقط به چهرههای سرشناس خلاصه میشود یا جوانان گمنام بااستعداد و بادغدغه هم از این چتر حمایتی برخوردار خواهند شد؟ بعید به نظر میرسد اگر یک شخص ناشناس کارگاه بازیگری داشته باشد بتواند حتی برای چند شب در سالن سمندریان اجرا داشته باشد. تجارت با نام چهرهها در حال تبدیل شدن به یک عرف در تئاتر است که تهی شدن آثار از محتوا و دغدغه را به دنبال دارد. این هنر شریف که امثال رادی و سمندریان برایش زحمتهایش زیادی کشیدند و بازیگران بزرگی مثل انتظامی و نصیریان و شکیبایی روی صحنهاش خاک خوردهاند حالا به محلی برای تجارت، درآمدزایی و کاسبی تبدیل شده است. کاسبان هنر در این میان بیشترین سهم را دارند.
* روزنامه جوان
ارسال نظر