چند سالی هست که با استقبال مخاطبان از آثار نمایش مذهبی برخی روشنفکرنماها سعی در مخدوش کردن و ایجاد تشکیک و شبهه برای نشان دادن عدم اقبال عمومی به این آثار قلم میفرسایند؛ اما بدتر از همه میدان دادن به این افراد با عنوان کارشناس در رسانههای مختلف ازجمله رسانه ملی است که انصافاً نه تنها ظلم به این گونه از نمایشها و آثار مذهبی که اساساً ظلم به هنرمندان واقعی و عاشقان بدون چشم داشت این گونه از آثار است. هنرمندانی که در خیلی از موارد از گرفتن دستمزد برای بازی و فعالیت در چنین آثاری چشم میپوشند. فقط یک نمونه از ین هنرمندان انوشیروان ارجمند بازیگر فقید و بزرگ این مملکت بود که سالهای سال (۱۷ سال) بدون دریافت ریالی و به خاطر ادای نذری که داشت نمایش «خورشید کاروان» را روی صحنه میبرد. از نمونه این هنرمندان بزرگ تا دلتان بخواهد در عرصه هنر وجود دارند که در این مقال جایی برای نام بردن از آنها نیست. حال یک نفری مدعی این شود که عدهای برای پول فقط در نمایشهای مذهبی بازی میکنند در ابتدای امر توهین به خود آن هنرمند یا بازیگری است که هیچ گونه تعهدی در قبال خودش و هنرش ندارد.
جای تاسف دارد که این گونه مطالب که بیشتر منشأ و ریشه آن از آنسوی آبها تغذیه و البته تأمینشده بهسادگی آب خوردن از رسانه ملی منعکس میشود. نمونه اخیر آن همین پنجشنبهشب گذشته و در یک برنامه تلویزیونی، فردی با عنوان کارشناس فرهنگی بهراحتی از اتوبوسی پر کردن نمایشهای مذهبی سخن میگوید؛ اما بهراستی این کارشناس برای اثبات اتهامش سند و یا مدرکی نیز دارد؟ و اساساً کدام نمایش مذهبی با اتوبوس پرشدهاند؟ آیا بهغیراز این است که دشمن و مخالفان نظام هر زمان و در هر مقطعی که مردم به صحنه آمدند با ایجاد شبه و شائبه سعی در تضعیف و عدم حضور گوش فلک را کر میکنند؟ نمونههایی که اغلب در انتخابات و یا راهپیمایها بهکرات دیدهایم از اتوبوسی آوردن در پای صندوقهای رأیگیری تا اتوبوسی پر کردن مراسم راهپیماییهای ایامالله، چون ۱۳ آبان و یا ۲۲ بهمن و حال همین شیوه و روش را در خصوص استقبال مخاطبان از آثار مذهبی مطرح میکنند؛ اما به جهت اطلاع این کارشناس و سایر هم پالگی هایشان باید گفت: مطابق با آنچه حضرات تصور و القا میکنند دقیقاً همین آثار روشنفکری در حوزه هنر است که هرگز مورد استقبال مخاطبان قرار نمیگیرد نمونههای بسیاری که آمار و ارقامش همواره از سوی مراکز مربوطه در رسانههای منتشرشده گواه چنین سخنی است، اما تنها در یک مورد و آن مراسم تعزیه که در کاشان برگزار میشود حدود ۲۰ هزار نفر گرداگردش جمع شده درحالیکه کدام تئاتری را سراغ دارند که اینچنین مخاطبی به خود دیده باشد.
یا نمونههای دیگر ازجمله نمایشهای میدانی، چون «شبهای آفتابی» که حضور مردم گواه بر چنین استقبالی ست، اما نکته آنجاست که چنین افرادی با افکار روشنفکری تمایلی به تماشای چنین آثاری ندارند پس درنتیجه میپندارند همگان نیز مانند خودشان فکر میکند وایکاش جناب کارشناس حداقل یکبار هم که شدن به تماشای چنین آثاری نشسته تا خود استقبال مخاطبان را ببیند و متوجه باشد که ازقضا خانوادهها با خیال راحت به تماشای این آثار مینشینند نه آنکه برای تماشای یک تئاتر بعضاً خود هنرمندان فعال در حوزه تئاتر نیز از دیدنش خجالت بکشند اتفاقی که در همین جشنواره تئاتر فجر گذشته رخداده بود و چند اثر نمایشی به میزانی وقیح و مشمئزکننده به صحنه رفت که بسیاری به جهت عدم خروج از سالن روی خود را از صحنه برمیگرداندند.
ارسال نظر