محسن علیاکبری در حال تهیه سریالی است که ابتدا نامش انقلاب دوم بود و مطرح میشد که موضوع آن درباره تسخیر لانه جاسوسی است، اما نام آن به «نفوذ» تغییر کرد و در حال حاضر به کارگردانی جواد شمقدری در حال فیلمبرداری است. به بهانه تحریمهای تازهای که ترامپ عنوان کرده در این روز آنها را کلید میزند با این سینماگر گفت وگویی کردهایم که در ادامه میخوانید.
جا دارد از روند ساخت سریال نفوذ به کارگردانی جواد شمقدری برایمان بگویید. کار به کجا رسیده است؟
باید بگویم که نفوذ پس از گذشت ۴۰ سال جزو نادرترین سریالهایی است که با نگاه استراتژیک در سیما ساخته میشود و قرار است حرفهای کلان نظام را بزند. سریال «نفوذ» به کارگردانی جواد شمقدری چهار سال فقط در بحث تحقیق و پژوهش وقت برده است. جا دارد از رسانه ملی تشکر کنم، هر چند دیر، اما به هر حال پس از ۴۰ سال این اتفاق خوشیمنی است و انشاءالله که تداوم داشته باشد و ما شاهد مجموعههای دیگر از دیگر فیلمسازانمان در راستای معرفی چهره واقعی امریکا به مردم دنیا باشیم، اما کار سختی است. اینکه بتوانیم افکار عمومی کشورهایی مثل خود امریکا را متقاعد کنیم که در حال جاسوسی در کشور ایران بودند و اصلاً بحث دیپلماتیک مطرح نبوده است، موضوع مهمی است، البته به دلیل کمکاری مجموعههای فرهنگی واقعیت این موضوع حتی به بخشی از نسل جوان در کشور خودمان هم درست منتقل نشده است. من کارهای تاریخی زیادی ساختهام نظیر «مریم مقدس»، «اصحاب کهف» و «غیاثالدین کاشانی» ولی کار تاریخ معاصر خیلی سختتر است. متأسفانه شاید خیلی از مسئولان ما حتی مدیران کار کشته صدا و سیما هم توجیه نیستند که آدمهایی که به سفارت ورود کردند اغلب در قید حیات هستند و مردم و دیگران آن مقطع را حس کردهاند و ما باید تصویر را به قدری زنده و دقیق بسازیم که باور آنها به هم نریزد و در راستای باور همان افراد و جامعهای که پویا و فعال است، باشد.
امروز خیابانهای تهران را شما ببینید که با سالهای ۵۸- ۵۷ متفاوت است، حتی لباس پوشیدنها، گریمها و اکساسوارهای صحنه و خانه و... این کار را خیلی پیچیده میکند که نیاز به حمایتهای ویژه دارد؛ ویژهتر از یک کار شهری و حتی یک کار تاریخی. در کار تاریخی تکلیفت روشن است، شما میروید در کار تاریخی در شهرک سینمایی غزالی، دوربین را میگذارید و عناصری که خودت آماده کردهای را میچینی ولی کار تاریخ معاصر خیلی مشکلتر است. ما الان که در لوکیشن گنبد هستیم و داریم فیلمبرداری میکنیم به شدت مشکل داریم و این حمایت بیش از پیش رسانه ملی را میطلبد که بیشتر از آنچه دوستان فکر میکنند باید باشد. برخی مدیران فکر میکنند داریم یک سریال میسازیم و تمام، اما این طور نیست؛ این یک ایدئولوژی است که قرار است در قالب یک سریال مطرح شود.
با توجه به شعارها و راهبردهایی که درباره این موضوع وجود داشته است، چقدر همراهی و همدلی از سوی مسئولان در این باره دیده میشود؟
پس از گذشت هشت ماه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تنها نهادی است که پس از رسانه ملی قرار است به کمک ما بیاید. همچنان همکاری و همراهی نشده، من دوست دارم نگاه به این سریال صرفاً نگاه به یک سریال نباشد. نگاه باید به یک مستند صد درصد تاریخی در قالب یک ملودرام باشد. برای کارمندان سفارت امریکا باید بازیگر از خارج کشور بیاوریم، نه بازیگر گران ولی این هم نمیشود که بازیگری که میخواهد نقش ویلیام سالیوان سفیر امریکا را بازی کند، ایرانی باشد با لهجه امریکایی که بگویم سعی کن این نقش را خوب بازی کن. در سریالهای گذشته این اتفاق افتاد، اما نتیجه منفی بود، چون قرار است یک بازی سنگین استراتژیک را مطرح کنیم. این یکسری شاخصه دارد که آن هم باورپذیری کاراکترهاست یا برای نقشهای سایت کبکان باید بازیگر امریکایی بیاورم که برای مخاطب باورپذیر باشد، البته با وجود هزینهها و وضعیت الان ارز، هزینهای سنگین است که نیازمند همراهی هستیم به ما کمک بدهند و در واقع اینگونه نشود که بگویند این هم کار خوبی درنیامد، چون خیلی از کارها بوده که به دلایل مختلف مردم با آن خوب ارتباط برقرار نکردند و علت را هم که میپرسیم حق میدهیم، مثلاً این بازیگر ایرانی را شما ۱۰ بار آوردید؛ یک بار کارتر شده، یک بار ریگان و...
مخاطب هم حق دارد و از من فیلمساز توقع دارد آنچه میتوانم بهتر کار کنم و بهترین تصویر را ارائه بدهم که امیدوارم در سریال نفوذ با همراهی بیش از پیش مدیران رسانه ملی بتوانیم یک کار فاخر ارائه بدهیم.
سریال شما کی به رسانه ملی میآید و کارش به اتمام میرسد؟
بخشهایی از کار مانده و شاید تا شش ماه آینده طول بکشد و... اگر بخواهند برای بهمن ماه برسد، مجبوریم بخشهایی از این سریال را نگیریم و این لطمه به کار میزند و ما نمیخواهیم برای اولین بار که قرار است موضع استراتژیک نظام مطرح میشود، ناقص گرفته بشود که اگر مجبور شویم شاید تا همان ۵/۲ ماه آینده کار را به اتمام برسانیم و برای آنتن آماده کنیم.
به سینمای ما در بحث استکبارستیزی چه نمرهای میدهید؟
صفر و تمام. متأسفانه بخشی از سینمای ما دارند به سمت و سوی استکبار میروند. استکبارستیزی که هیچ، خودشان دارند میشوند مستکبر.
چرا این اتفاق افتاد؟
برخی از هنرمندان انقلابی یا فوت کردند یا از دور خارج شدند. آن عده کمی هم که ماندهاند آنقدر در فشار و مضیقه کار میکنند که در واقع نفسی برایشان نمیماند؛ و این مسئولیت شما را سنگینتر میکند؟
درست است، ما خودمان بعد از سه سال آمدیم و خودمان هم داریم حذف میشویم، البته من خودم را هنرمند و نیروی انقلابی نمیدانم، اما میبینم بچههایی هستند که دغدغهمندند و حرف برای گفتن دارند ولی کسی به آنها میدان نمیدهد و برخی هم که از ذهنها فراموش شدهاند، ضمن اینکه افرادی از این جنس هم بودند که به دلیل بیتوجهی مدیران وابسته و دلداده فرهنگ غرب از مسیر اصلی منحرف شدند.
اینها دارد صدمه میزند؟
بله. همین طور است، یعنی آمدند فیلمساز ارزشی ما را صدا زدند گفتند بیا برو در فرانسه یک فیلم با این موضوع برای ما کار کن، آن بنده خدا هم از بیکاری میرود و مسیرش عوض میشود و مسیری که از ابتدای انقلاب آمدیم عوض کردند؛ مدیران وابستهای که در جاهایی حضور دارند و نمیگذارند بچههای ارزشی ما کار کنند. سینمای ما و سینماگران ما قابلیت مواجهه با هالیوود را دارند و اینکه ما فکر کنیم در هنر و فیلمسازی در توانمان نیست پاسخ اینها را بدهیم، فکری اشتباه و گمراهکننده است. ما به راحتی میتوانیم تاثیرگذاری خودمان را در فرهنگ و هنر دنیا به اثبات برسانیم.
*روزنامه جوان
ارسال نظر