به گزارش سینماپرس، در ابتدای این نشست، سعید عقیقی درباره نحوه آغاز فیلمها توضیح داد و در این باره گفت: در آغاز فیلم، باید نسبت لحظه آغاز با مفهم گسترش و لحظه پایان از سوی دیگر تناسب، وجود داشته باشد.
او ادامه داد: نوعی از آغاز فیلم به نحوی است که فیلم از اندکی مانده به انتهای داستان آغاز میشود. این نوع آغاز فیلمها در سینمای مدرن و کلاسیک سابقه دارد که از جمله آنها میتوان به فیلم «غرامت مضاعف» و «عشق» اثر میشاییل هانکه اشاره کرد.
این منتقد سینما تصریح کرد: این نوع ساختار که فیلم از نقطه اندکی مانده به پایان آغاز میشود، بسیار مشهور است و در این نوع کارها ما شاهد بازگشت به گذشته هستیم.
عقیقی این فرم را دارای منافع گستردهای خواند و اظهار کرد: این فرم از آغاز فیلم به شدت منفعت طلبانه است زیرا در قدم نخست برای مخاطب، تعلیق به دنبال دارد چرا که فیلمساز کار را با یک ضربه آغاز میکند. در این روند مخاطب، که به قول هیچکاک از ضربه گیج شده است، وارد فضای داستان میشود و فیلمساز ۱۰ تا ۱۵ دقیقه برای شخصیت پردازی و معرفی، فرصت به دست میآورد. در واقع این ضربه آغاز فیلم باعث ایجاد یک درگیری میشود که به واسطه آن تماشاگر دچار یک موقعیت میشود.
او با اشاره به فیلمهای کوتاه ایرانی، گفت: تعداد قابل توجهی از آثار سینمای کوتاه ما شروع نمیشوند، به این معنا که اساسا آغازی در فیلم رخ نمیدهد، پس گسترشی نیز به دنبال آن رخ نخواهد داد.
این مدرس تاکید کرد: باید در قدم نخست نسبت بین آغاز و پایان فیلمها رعایت شود زیرا این عدم تعادل یک خطر جدی در فیلمها ایجاد میکند؛ در ساختار شکنانهترین فیلمها نیز یک ایده حرکت وجود دارد.
عقیقی افزود: ما در سینمای ایران تولید بسیار بالایی در فیلم کوتاه داریم اما در بخش زیادی از آثار استانداردها رعایت نمیشوند زیرا عملا نسبتی بین آغاز و پایان وجود ندارد.
او بر پرهیز از کلیشههای فاقد کنش تاکید کرد و گفت: متاسفانه برخی از سوژهها به شکلی کلیشهای در سینمای ما وجود دارند که عملا فاقد تحرک هستند. اینکه ما در برخی از آثار یک روند را دنبال میکنیم و بعد یکباره متوجه خواب بودن شخصیت اصلی داستان میشویم از جمله این سندرمهایی است که ما به آن دچار میشویم.
عقیقی، نقطه آغاز یک فیلم را مهم خواند و گفت: اگر به عنوان یک فیلمساز قدم نخست آغاز دقیقی ندارید، باید صبر کنید زیرا در پایان و جلو رفتن نیز به جایی نخواهید رسید. به عنوان مثال ما در فیلمی شاهد این هستیم که فرد صرفا با دغدغههای درونی خود درگیر است و مخاطب هیچ واکنشی را در بیرون شاهد نیست، این همان نکتهای است که در آغاز وجود ندارد و یقینا تا پایان نیز شکل نخواهد گرفت.
او ادامه داد: باید برای ساخت یک فیلم متن را ارگانیزه کنیم. این ارگانیزه کردن به معنای این است که بین شخصیت، ایده محرک و پایان تعادل ایجاد کنیم و از افزودنیهای یکباره و بدون منطق در روند داستان پرهیز کنیم زیرا پایان همواره با گونهای که داستان آغاز میشود، ارتباط دارد.
در ادامه این نشست، چند نمونه از فیلمهای برجسته بینالمللی به نمایش درآمد و سعید عقیقی به توضیح نوع آغازها در هر کدام از پلانها و سکانس فیلمها پرداخت.
ارسال نظر