زینب غفاری/ صفی یزدانیان بعد از ساخت فیلم سینمایی در دنیای تو ساعت چند است؟ به سراغ ساخت فیلمی با تهیه کنندگی پیمان معادی رفته است؛ فیلمی که بازیگر نقش اصلی آن راهم اتفاقا خود معادی ایفا و مهناز افشار هم بازیگر زن مقابل آن است. فیلمی که به مراتب از ساخته ی قبلی این کارگردان چه از لحاظ کارگردانی و چه از نظر فیلمنامه ضعیف و بی نهایت خسته کننده می باشد و اگر چه یزدانیان توانسته بود تا با ساخت فیلم قبلی خود نظرات منتقدین را به سمت خود جلب نماید، اما متاسفانه این اثر ضعیف به عنوان یک فیلم شخصی آن پیشینه را ضایع و مخاطب را ناامید می سازد و این در حالی است که کارگردان حتی نتوانسته تصاویر خوبی در فیلمبرداری اثر خلق کند و بازی پیمان معادی و افشار هم دستاوردی برای فیلم رقم نزده است تا بلکه بگوییم بازی ها خوب بوده است.
فیلم سینمایی ناگهان دخت، داستان دوران کودکی تا میانسالی شخصیتی به نام فرهاد است؛ انسانی ترسو، بی اراده، بهانه تراش که دوران خوش کودکی او در زمان پهلوی، در مدرسه ای مختلط بوده و به دختری بنام سوزان به دلیل عقل و تدبیری که او داشته علاقمند گردید و در دوران جوانی با دختری بنام مهتاب ازدواج می کند و صاحب فرزند می شود. |
در مجموع بیشترین آسیب فیلم سینمایی ناگهان دخت رامی بایست ریتم کند آن دانست که حوصله هر مخاطبی را سر می برد و شاید تنها زمانی که مخاطب تصویر را با صدای موسیقی کریستف رضاعی شنیده می شود قابل تحمل است؛ موضوعی که در اکثر فیلم های امسال مشاهده می کنیم این است که قصه هایی در فیلم ها میبینیم که اصلا قابلیت تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی را ندارند و این نکته در مورد فیلم یزدانیان هم صدق می کند؛ چرا باید زندگی شخصیت فرهاد یک آدمی که هیچ چیز مهمی از زندگی او را نمی دانیم و اساسا شخصیت مهم و هیجان برانگیزی از برای مخاطبب نیست که بخواهیم در موردش بدانیم چه برسد که قرار است کل زندگی اش را ببینیم و این همه در حالی است که در این اثر مخاطب شاهد فیلمی شخصی از یک منتقد شبه روشنفکر است که فقط توانسته اداهایی که در فیلم های منوالفکرانه دیده را به تصویر بکشد.
نظرات