این فیلم دومین ساختۀ خانم زندی حقیقی است که به تهیه کنندگی علیرضا شجاع نوری ساخته شده. به فیلم قبلی این کارگردان، یعنی عصر جمعه (۱۳۸۴) چندان اقبال نشد.
بنفشۀ افریقایی، ریتم کُند دارد. اگر بتوانید تا به آخر صبر کنید، ممکن است از آن خوشتان بیاید. فیلم، فاقد قصه و درام است و مانند اغلب فیلمهای امروزی، مقطعی از زندگی را بازگو میکند. نقطۀ قوت فیلم، بازیهای خوب سه بازیگر اصلی است. هرچند که بهتر بود به جای سعید آقاخانی (که از معتمد آریا کوچکتر است) از بازیگر دیگری استفاده میشد.
فیلمنامه را حمیدرضا بابابیگی بر اساس طرحی از مونا زندی نوشته است. فیلم لحن زنانه و مادرانه یافته است. و خدا را شکر که فمینیستی نیست. لوکیشن خانۀ سنتی و قدیمی فیلم، محیطی دلگشا و فضایی خوب برای فیلم رقم زده است. آنطور که تهیه کننده مطرح کرد، این منزل از حالت مخروبه بازسازی و برای فیلمبرداری آماده شده است.
موضوع مرکزی فیلم، گیر کردن یک زن در میان دو مرد است؛ شوهر سابق و شوهر کنونی. رضا (آقاخانی) به راحتی با موضوع برخورد میکند و انگار که دارد از پدر همسرش نگهداری میکند، بدون اینکه رگ غیرتش بجنبد. شکوه (معتمد آریا) نیز ظاهراً مشکلی با این موضوع ندارد و بهراحتی شوهر سابقش را میپذیرد. از قضا نقطه ضعف فیلم در همینجا است. اینها آدمهایی سنتی هستند که با این موضوع، همچون آدمهایی مدرن رفتار میکنند.
شاید هم بتوان تصور کرد که این فیلم اساساً برای بیاثر کردن غیرت ساخته شده. و فراوانند فیلمهایی که غیرت مردانه را تمسخر میکنند یا برای بیاثر کردن آن میکوشند. نمونهاش طبقۀ حساس (۱۳۹۳) ساختۀ کمال تبریزی است. در حالیکه طبق فرمایش امیر مؤمنان (ع) غیرت مرد، از ایمان است و غیرت زن، نشانۀ کفر (نهج البلاغه، حکمت ۱۲۴). فیلمهایی نیز ساخته شدهاند تا غیرت زن و مرد را یکسان تلقی کنند؛ مانند برف روی کاجها (پیمان معادی / ۱۳۹۰) و من همسرش هستم (مصطفی شایسته / ۱۳۹۰). اما در فیلمهای فمینیستی، غیرت مرد را عین دیوانگی و اوهام جلوه میدهند و غیرت زن را معقول و منطقی و جزو حقوق انسانی! نمونهاش را میتوان در آثار تهمینه میلانی یافت. مانند فیلم زن زیادی (۱۳۸۳).
*مشرق
ارسال نظر