به گزارش سینماپرس در این یادداشت آمده است: مهدی جعفری در دومین اثر سینمایی خود بعد از ایستگاه اتمسفر با ساختاری مستند گونه داستان گروهی از رزمندگان نوجوان ایرانی را روایت می کند که در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۶۱ به اسارت نیروهای عراقی درآمدند.
تاکنون چندین کتاب و فیلم بر اساس اسناد موجود و خاطرات اسرا نوشته و ساخته شدهاست. کتاب «آن بیست و سه نفر» بر اساس خاطرات احمد یوسف زاده دستمایه دومین اثر مهدی جعفری شده که با سرمایه گذاری سازمان هنری رسانهای اوج در جشنواره ۳۷ فجر اکران و مورد توجه اهالی رسانه قرار گرفت.
چیزی که در این فیلم کاملا محسوس است، استفاده ازتجربه و پیشینه ای است که مهدی جعفری از ساخت فیلم های کوتاه و مستند و حدود ۱۷ فیلم سینمایی در مقام فیلمبردار بدست آورده است.
جعفری به خوبی موجز گویی را در این اثر رعایت و با ایجاد ایهام و ابهام در روند قصه اش مخاطب را تا انتها با خود همراه می سازد.
حکایت ۲۳ نفر موضوعی است که توسط رسانه ها در زمان خودش برد جهانی پیدا کرد و در تیرماه ۱۳۹۴، در ویژه برنامه «ماه عسل» که هر ساله به مناسبت ماه رمضان از شبکه سوم پخش میشود، این بیست و سه نفر حضور یافتند و ضمن پخش گوشههایی از فیلم دیدار با صدام و بیان خاطرات و ایراد مطالبی، از آنان تقدیر به عمل آمد. بنابراین مخاطب ماجرا را کامل می داند اما فیلمنامه نویس به گونه ای اجزا و ساختمان قصه اش را پی ریزی می کند که مخاطب را درگیر بدیهیات داستان کرده و سوژه اصلی فیلم یعنی ملاصالح از ابتدا تا انتها درحاشیه قرار دارد و اطلاعات این کاراکتر در سکانس های فیلم قطره چکانی به مخاطب ارائه می شود.
نکته ای که در روایت فیلم «۲۳ نفر» مورد توجهم قرار گرفت اینکه مخاطب یک قدم جلوتر از نیروهای امنیتی ایران است و می داند که ملاصالح جاسوس نبوده است، اما مهدی جعفری قصه را طوری به تصویر می کشد که مخاطب را با ۲۳ نفر همراه می کند تا از دریچه نگاه آن ۲۳ نوجوان رزمنده به ملاصالح بنگرد. بنابراین شک نوجوانان مبنی بر جاسوس بودن ملاصالح بر ذهن آگاه مخاطب غالب می شود، گویی موضوع جدیدی قرار است در این فیلم ارائه شود که مخاطب از آن بی اطلاع است.
همین هوشمندی نویسنده و کارگردان در روایت «۲۳ نفر» است که فیلم را متفاوت می کند، اما نکته ای که شاید می توانست لذت دیدار ۲۳ نفر با ملاصالح را درپایان فیلم شیرین و جذاب تر کند، توجه به وجه زندگی او پس از آزادی درشهرش بود که سال ها دربین بی توجهی و سوظن همشهریانش زندگی کرد، که از زندان ماندن هم سخت تر است.
درواقع تصور می کنم فیلمساز نیز از یک جایی به بعد درگیر کنش های ایجاد شده در سکانس هایی است که در زندان استخبارات عراق اتفاق می افتد و خود را به دست ظاهر فیلمنامه که بنا دارد روایت ۲۳ نفر باشد می سپارد. آیا خود فیلمساز هم باور دارد سوژه اصلی فیلمش درباره ۲۳ نفر است!؟
ارسال نظر