به گزارش سینماپرس، سومین نشست از سلسله نشست های پژوهشی تاریخ شفاهی تئاتر ایران روز پنجشنبه ۲ اسفند با موضوع بررسی تئاتر ایران در دهه ۸۰، با حضور اردشیر صالحپور، کیومرث مرادی و اعظم بروجردی در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
در ابتدای این نشست اعظم بروجردی به ذکر توضیحاتی درباره چگونگی فعالیت بانوان در تئاتر دهه ۶۰ پرداخت و گفت: از زمانی که تحصیل می کردم کار کردن در تئاتر را آغاز کردم. ما در آن زمان جرأت اینکه به سمت تئاتر شهر و تالار وحدت بیاییم را نداشتیم چون درباره این مکان ها حرف های خوبی نشنیده بودیم. زمانی که نمایش «تبعیدی ها» را نوشتم برای اجرا به آقای طاها عبدخدایی رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی مراجعه کردم که از اجرای این اثر استقبال کردند ولی من از اجرای آن منصرف شدم.
وی ادامه داد: آقای عبدخدایی به من پیشنهاد راه اندازی کانون تئاتر بانوان را داد که در زیرزمین تالار محراب به راه افتاد و در سال ۶۴ رسمیت پیدا کرد. در آن زمان خانواده ها جرأت نمی کردند به راحتی به دختران خود اجازه بدهند که وارد فعالیت تئاتر بشوند. در آن دوران جشنواره تئاتر بانوان را راه اندازی کردیم که در دوره اول ۶۹ نمایش متقاضی حضور در آن شدند. از میان آثار متقاضی ۵۶ اثر از سوی آقایان پیشنهاد شده بود و موضوع آثار ربطی به بانوان نداشت. دوره های بعدی این جشنواره با حمایت سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران برگزار شد و در سال ۸۸ در جشنواره تئاتر بانوان ۹۰۰ اثر متقاضی حضور شدند که حدود ۸۰۰ اثر از سوی نمایشنامه نویسان و کارگردانان خانم ارائه شده بودند.
بروجردی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: موردی که از ابتدای انقلاب تا کنون من را آزار می دهد این است که بانوان نتوانسته اند در جایگاه و ثبات شخصیتی خود در تئاتر قرار بگیرند چون مسئولین همواره از این جایگاه و موقعیت های زنانه ترسیده و فرار کرده اند. زن ها در تئاتر باید خیلی جلوتر از این وضعیت به لحاظ کیفی قرار بگیرند.
سپس اردشیر صالح پور نیز به ارائه توضیحاتی درباره تئاتر ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ پرداخت و گفت: تلاش ها و کوشش هایی در دهه ۶۰ در تئاتر ایران وجود داشت که ثمره آن را در دهه های بعدی می بینیم. در دهه ۶۰ مدیر مجموعه تئاتر شهر کُلت همراه خود داشت و در زمان اجرای نمایش «خانات» رضا صابری در تالار وحدت تیراندازی شد. سامان بخشی تئاتر بعد از انقلاب مدیون انسانی دلسوز به نام علی منتظری است که توانست به تئاتر مشروعیت ببخشد و برای تئاتر خیلی زحمت کشید.
وی با بیان اینکه در دوران مدیریت علی منتظری برای تئاتر ایران تشکیلات و همچنین کانون تئاتر بانوان شکل گرفت، اظهار کرد: دهه ۶۰ برای تئاتر ایران تنش زا، دهه ۷۰ دوران گذار و دهه ۸۰ دوره استقرار تئاتر ایران بود. تداوم تلاش های دهه ۶۰ به اتفاقات دهه ۷۰ و ۸۰ منجر شد.
صالح پور ادامه داد: در دهه ۷۰ به دانشجویان تئاتری اجازه اجرا در تئاتر شهر داده نمی شد ولی در دهه ۸۰ که تئاتر حرفه ای و پیشکسوتان کمرنگ می شود این تئاتر دانشگاهی است که به کمک تئاتر می آید. در سال ۸۰ خانه تئاتر شکل می گیرد و محفلی برای پیشکسوتان تئاتر می شود. در دهه ۸۰ گروه های معتبر خارجی در جشنواره تئاتر فجر حضور پیدا می کنند تا مناسبات جهانی مان را پیدا کنیم. حضور فردی چون روبرتو چولی در ایران باعث برقراری ارتباط تئاتر ایران با تئاتر اروپا شد و نوع جدید نورپردازی و همچنین دراماتورژی را به تئاتر ایران معرفی کرد. جامعه ما خیلی زود جذب و دفع می کند و این اتفاقی است که برای روبرتو چولی افتاد نظیر اتفاقی است که برای کارلوس کی روش رخ داد.
این مدرس و پژوهشگر تئاتر در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه میانگین مدیریت در تئاتر ایران ۲ تا ۳ است، یادآور شد: جشنواره تئاتر فجر استراتژی ندارد و هر دبیری سلیقه خود را پیاده می کند، مدیریت تئاتر نیز استراتژی ندارد.
وی در ادامه سخنان خود به شکل گیری جلسات نمایشنامه خوانی، کافه تئاتر و همچنین مدیریت حسین پاکدل در تئاتر شهر در دهه ۸۰ اشاره کرد و افزود: حسین پاکدل یک شأنیت به تئاتر ایران داد و دوره خوب تئاتر شهر در دوره مدیریت وی بود.
کیومرث مرادی کارگردان تئاتر نیز به عنوان دیگر سخنران نشست پژوهشی تاریخ شفاهی تئاتر ایران، گفت: دهه ۷۰ تئاتر ایران دهه گمگشتگی است. دهه ۷۰ سیستم با بخش فرهنگ به چالش می خورد و نمی داند که فرهنگ را می خواهد یا نه. بخشی از هنرمندان در دهه ۷۰ به سینما رجوع می کنند. وقتی به دهه سازندگی می رسیم اقتصاد و سیاست خارجی مانند دولت آقای روحانی، جلوتر از فرهنگ قرار می گیرد و به همین دلیل شاهدیم که فرهنگ مدتی رشد و سپس افت می کند.
وی اظهار کرد: اصولا برای دولت های ما ۳ سال و نیم اول برای فرهنگ خوب بوده و در دوره دوم دولت ها، فرهنگ فراموش می شود. سیستم ما طی ۴۰ سال نتوانست موضع خود را با فرهنگ مشخص کند زیرا فرهنگ زیر نظر یک بخش اداره نمی شود. ما حوزه هنری، شهرداری تهران و وزارت ارشاد را به عنوان متولیان جدی فرهنگ داریم ولی متأسفانه هیچکدام در هیچ شورایی در کنار هم قرار نمی گیرند تا به یک انسجام در این ۴ دهه برسند. هر مدیر و مسئولی آمده استراتژی ها و برنامه های قبل تر از خود را زیر سؤال برده است.
مرادی با طرح این سؤال که چرا وقتی جشنواره تئاتر فجر را داریم نهادهای دیگر نیز جشنواره برگزار می کنند؟ یادآور شد: با اجماع نهادهای مختلف و بودجه های میلیاردی که بابت فعالیت های فرهنگی و هنری دارند می توان مشکلات مختلف هنر و هنرمندان را حل کرد.
وی یادآور شد: در دهه ۸۰ شاهد ساخت و سازهای خوبی هستیم. در آن دوران نمایش ایرانی به شدت جدی گرفته می شود و نمایشنامه نویسان خوبی چون علیرضا نادری حضور پیدا می کنند که باعث می شود در آن دوران رئالیسم اجتماعی در تئاتر جدی شود. در آن دوران مطالبات به دلیل حضور جوان ها زیاد می شود و به همین خاطر فضاها و سالن های جدید مانند سالن سایه و تالار نو در مجموعه تئاتر شهر ساخته می شود.
این کارگردان و مدرس تئاتر در ادامه با اشاره به تقابلی که در دهه ۷۰ میان پیشکسوتان تئاتر با نیروهای جوان شکل گرفته بود، گفت: در دهه ۸۰ آرام آرام نسل پیشکسوت دامان خود را برای نسل جوان باز کرد زیرا بسیاری از جوانان دانش آموخته کلاس های هنرمندان پیشکسوت بودند.
مرادی تأکید کرد: دهه ۸۰ برای تئاتر ایران چالش های سختی دارد چون با ۲ جریان سیاسی و اجتماعی کاملا متفاوت همراه است و به همین خاطر دهه تغییر، چالش، گاهی رشد و گسترش و گاهی توقف برای تئاتر ایران است.
اعظم بروجردی در ادامه این نشست با رجوع به دهه ۶۰ تئاتر ایران، تأکید کرد: آقای علی منتظری کاری کرد که هیچکس در تئاتر ایران انجام نداد؛ وی همه هنرمندان را با هم آشتی داد. این اتفاق زیبایی است که در خاطرم مانده بود.
وی سپس به پیشنهاد طاها عبدخدایی در دوران ریاست اش در تئاتر ایران برای تفکیک جنسیتی در اداره تئاتر اشاره کرد و توضیح داد: پیشنهاد آقای عبدخدایی این بود که بانوان اداره تئاتر با کانون تئاتر بانوان بیایند ولی من پیشنهاد دادم که کانون تئاتر بانوان کار آموزشی خود را انجام دهد و بانوان هنرمند در اداره تئاتر باقی بمانند. کانون تئاتر بانوان وارد تولید، آموزش و اجرای تئاتر شد و استادانی چون هنگامه مفید، کامبیز صمیمی مفخم، اردشیر کشاورزی، تانیا جوهری، رویا تیموریان و فهیمه راستکار در آن به آموزش علاقه مندان می پرداختند.
این نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر تصریح کرد: کانون تئاتر بانوان همواره در زیر زمین باقی ماند و بالا نیامد. من با چنگ و دندان این کانون را نگه داشتم و آقای منتظری از این کانون حمایت می کرد ولی معاون هنری وقت وزیر ارشاد کانون تئاتر بانوان را نمی خواست.
صالح پور در ادامه این سخنان اظهار کرد: کانون تئاتر بانوان تأثیر خود را برای حضور بانوان در تئاتر ایران گذاشت و حالا فعال ترین نیروهای تئاتر ایران بانوان هستند. کاری که خانم بروجردی و کانون تئاتر بانوان کرد، تأثیرگذار بود. اولین تأثیر کانون تئاتر بانوان مشروعیت بخشی به حضور بانوان در تئاتر ایران بود.
وی سپس درباره دهه ۸۰ تئاتر ایران گفت: در آن دوران مدعیان جدیدی با دانش دانشگاهی جدید آمدند و تقابلی میان پیشکسوتان و مدعیان جدید شکل گرفت که خوشبختانه با یک آشتی همراه شد و هنرمندانی چون محمد رحمانیان تئاتر دانشگاهی را با تئاتر حرفه ای پیوند زد.
این پژوهشگر تئاتر از حضور نمایشنامه نویسان و همچنین کارگردان تأثیرگذار نسل جدید در تئاتر ایران، شکل گیری تئاتر پساجنگی، احداث سالن در نهادهای دیگر از جمله ارتش و اجرای تئاتر، جدی گرفته شدن مقوله نقد و همچنین تثبت تئاتر خیابانی در جشنواره تئاتر فجر و همچنین اجرای تئاتر در بلک باکس در تهران و شهرستان ها را به عنوان برخی تحولات تئاتر ایران در دهه ۸۰ ذکر کرد.
صالح پور تأکید کرد: تئاتر ایران در دهه ۸۰ متکثر شد.
در بخش پایانی این نشست، کیومرث مرادی متذکر شد: یکی از معضلات خانواده معیشت بود. مشکلاتی طی ۴ دهه وجود دارد که مدام تکرار می شود مثل نارضایتی هنرمندان از دوره های مختلف جشنواره تئاتر فجر و گلایه شهرستانی ها از ناعادلانه تقسیم شدن بودجه. مدام شاهد شکل گیری کارهای موازی هستیم که ما را به برگزاری جشنواره های متعددی می رساند که نتیجه شان اتلاف بودجه و زمان است. به دلیل نبودن سازمان در تئاتر ایران، نشانی از استخدام هنرمندان در وزارتخانه ارشاد یا هیأت علمی دانشگاه ها وجود نداشت و به همین خاطر این هنرمندان جذب سازمان هایی می شدند که به صورت پراکنده به تولید تئاتر می پرداختند.
وی انحلال انجمن نمایش، تغییر ماهیت سیاستگذاری های جشنواره تئاتر فجر و همچنین حذف شورای ساخت تئاتر و جایگزینی کمک هزینه تئاتری به گروه ها را از دیگر تحولات دهه ۸۰ تئاتر ایران ذکر کرد.
سپس صالح پور اظهار کرد: به گذشته تئاتر افتخار می کنیم ولی آینده را به گذشته نمی بازیم. علیرغم تمام فراز و نشیب های تئاتر دهه ۶۰، حالا عقلانیت و خرد بیشتری مسائل را تحلیل می کند. تئاتر ایران توسعه پیدا کرده و نظام های آکادمیک بزرگترین کمک را به تئاتر ایران کرده اند. در زمینه بازیگری، کارگردانی، طراحی صحنه و موسیقی در تئاتر ایران خیلی پیشرفت کرده ایم. هنوز در نوشتن و متن و درام ضعف داریم و در زمینه اندیشهگی و فلسفه کمبود داریم.
در پایان این نشست نیز بروجردی تصریح کرد: مشکل ما بعد از ۴۰ سال این است که هیچ کسی در جایگاه خودش نیست و اگر شجاعت این را داشته باشیم که بگوییم برای این کار یا سمت ماسب نیستیم یا از پس آن بر نمی آییم، تازه انقلاب به نتیجه می رسد. هر کسی در هر جایی قرار می گیرد، می گوید که کاربلد است ولی ناکارآمدی خیلی دیده می شود. خیلی از استعدادها به دلیل ناکارآمدی ها از بین می روند و عدالت اجرا نمی شود.
ارسال نظر