علی ناصری/ هیچکاک در ۱۳ ماه اوت سال ۱۸۹۹ در لندن متولد شد. وی کوچکترین فرزند خانواده بود و یک خواهر و برادر داشت. سال ۱۹۱۵ کارش را از یک استودیوی فیلمسازی در انگلستان، با سمت «طراح تیتراژ فیلم» شروع کرد. او که در آلمان تحت تأثیر سبک اکسپرسیونیسم قرار گرفته بود، در بریتانیا کارگردانی را آغاز نمود با وجود آنکه هیچکاک سبکی منحصر به فرد داشت اما از تأثیرپذیری او از سینمای سایر کشورها نمی توان چشم پوشید، به ویژه مکتب مونتاژ شوروی و آثار سرگئی آیزنشتاین، سینمای اکسپرسیونیستی آلمان و آثار مورنائو و فریتس لانگ و نیز فیلمساز آمریکایی دیوید وارک گریفیث در ۲ اثر مهمش، تولد یک ملت و تعصب؛ این تأثیرپذیری نه تنها در گفته های خود هیچکاک، بلکه در نمونه ای ترین آثارش نیز مشهود است.
هیچکاک کار خود را در سینمای صامت آغاز کرد اما با ورود صدا به سینما خیلی سریع این قابلیت مهم را درک کرد و از آن در فیلم هایش به بهترین شکل استفاده کرد که این مسأله می تواند یکی از اصلی ترین تأثیرهای مهم هیچکاک باشد. او بر خلاف اکثر همکارانش در آن زمان خیلی زود از صدا در جایگاهی درست استفاده کرد و راهکار استفاده از این قابلیت را به دیگر همکارانش گوشزد کرد.
هیچکاک به خوبی فضاسازی و قصه گویی را می شناخت. او قدرت عجیبی در سرگرم کردن مخاطبان خود داشت و می توان او را از پیشروترین فیلمسازانی دانست که در کنار حفظ ارزش های هنری به سرگرم کردن مخاطبان خود بیش از هر چیز اهمیت می دهد و در راستای این هدف با خلاقیت بالایی که دارد میتواند تعلیق و بسیاری از تکنیک های دیگر را به خوبی وارد سینما کند.
هیچکاک در تقطیع پلان ها، دکوپاژ، میزانسن، موسیقی و... به فضا و مضمونی که قصد دارد می رسد و از این رو او را می توان فیلمسازی واقعی دانست که ارزش سینما را بیش از هر چیز در سرگرم کننده بودن می بیند.
از مهمترین آثار سینمایی این کارگردان میتوان به فیلم های «مردی که زیاد میدانست»، «ربه کا»، «طناب»، «ام را به نشانه مرگ بگیر»، «پنجره پشتی»، «مرد عوضی»، «سرگیجه»، «شمال از شمال غربی»، «روانی» و «پرندگان» اشاره کرد.
به بهانه عید نوروز و آشنایی با نظرات سینماگران ایرانی در رابطه با بزرگان سینمای جهان با حمید زرگرنژاد فیلمساز جوان سینمای کشور به گفتگو نشستیم که در ادامه می توانید این گفتگو را مطالعه کنید.
*****************
حمید زرگرنژاد کارگردان سینمای کشور در ابتدای اظهاراتش با تأکید بر اینکه تأثیر هیچکاک بر هنر سینما از هر سینماگر و کارگردان دیگر در تاریخ پررنگتر است اظهار داشت: او بدون شک جزو بهترین فیلمسازان تاریخ سینما است.
زرگرنژاد خاطرنشان کرد: هیچکاک بر فیلمنامه نویسی در سینما تأثیر بزرگی گذاشت و با مخاطب شناسی دقیق آثاری خلق کرد که مخاطبان عام و خاص سینما به آثار توجه کردند. زیبایی شناسی موجود در آثار این کارگردان به قدری دقیق و غنی است که با گذشت زمان چیزی از ارزش های این کارگردان کم نشده و هنر هیچکاک به عنوان یک فیلمساز تأثیرگذار در سینما نقش دارد.
وی افزود: به عنوان مثال می توان به سکانس قتل در فیلم سینمایی «روانی» اشاره کرد. در این سکانس تقطیع پلان ها و صحنه ها به شکل صورت گرفته که جذابیت اثر بسیار بالا رفته و از طرفی موسیقی نیز به فضاسازی کمک بسیاری کرده و در واقع هیچکاک در همین سکانس تسلطش بر فیلمسازی و کارگردانی را نشان می دهد.
این کارگردان در ادامه خاطرنشان کرد: در آن زمان مطمئناً فیلمسازی کار بسیار دشوارتری بوده، چرا که برای هر کات و قطعی در اتاق مونتاژ تدوین گر و فیلمساز مجبور به انجام کارهای بسیار سختی بودند و از طرفی تصویربرداری نیز به دلیل کمبود امکانات و پیشرفت تکنولوژی کار بسیار طاقت فرسا تری بود اما می بینیم که در همان زمان هیچکاک به حدی در دکوپاژها وسواس دارد که هر سکانس با چندین پلان نمایش داده می شود و خورد بودن سکانس ها با وجود اینکه کار بسیار سختی در آن زمان بوده در اکثر آثار این کارگردان دیده می شود. هیچکاک از هیچ تلاشی برای تبدیل کردن ذهنیتش به عینیت دریغ نمی کرد.
کارگردان فیلم سینمایی «ماهورا» گفت: یکی از نکات جالب در مراحل فیلمسازی این کارگردان این بود که او پیش از شروع فیلمبرداری یک عکاس به لوکیشن می فرستاد و لوکیشن مدنظر را از هر نظر مورد بررسی قرار میداد. او در روند نگارش فیلمنامه نیز نظارت دقیق داشت و سینما واقعاً به هیچکاک مدیون است.
وی افزود: هیچکاک معتقد بود که فیلم سینمایی در یک اتاق تاریک همراه با یک جمع دیده شود تا بتواند مخاطب را جادو کند. او آنقدر به این بخش که جنبه ای از سرگرمی در آن دیده میشود اهمیت می داد که میتوانست مخاطبان خود را در هنگام دیدن فیلمش روی صندلی سینما میخکوب کند.
زرگرنژاد در ادامه تأکید کرد: مطمئناً در آثار این فیلمساز فرم و محتوا در هم تنیده شده اند و او به خوبی می داند که پیام دادن رسالت یک فیلم نیست. در آثار هیچکاک از پس دکوپاژها، نورپردازی ها، شخصیت پردازی و به طور کلی زیبایی شناسی است که به مضمون می رسیم و شاید داده های مضمونی آثار هیچکاک در حد و اندازه های آثار فیلمسازی چون تارکوفسکی نباشد اما نکته حائز اهمیت این است که آثار هیچکاک پیش از مضمون به فرم توجه دارند.
این کارگردان در پایان اظهار داشت: آن چیز که امروز ما باید از آلفرد هیچکاک بیاموزیم می تواند جمله معروف وی باشد که برای ساخت یک فیلم خوب ۳ چیز لازم است؛ فیلمنامه خوب، فیلمنامه خوب و فیلمنامه خوب.
ارسال نظر