به گزارش سینماپرس، در چند روز گذشته انتشار یک ویدئو از یک بازیگر زن و انتساب او به یکی از معاندین جمهوری اسلامی شرایط را برای بحرانی کردن یک نمایش مهیا میکرد. نمایشی که تنها یک شب از آغازش گذشته بود، بدون آنکه گروه اجراییش خبر داشته باشند، در آستانه ورود به یک مناقشه بود. مناقشه بر سر یک بازیگر زن است که قرار بود تنها یک شب روی صحنه رود و با دعوت نامتعارفش از دنبالکنندگانش، بخشی از تاریخچه زندگی شخصی و فعالیتهای اجتماعیش را رو میکند.
کانال خبرنامه انقلاب با کنار هم قرار دادن دو ویدئو اعلام میکند این بازیگر، همانند الگوی خارج نشین خود (مسیح علی نژاد)، مخالف جمهوری اسلامی است، البته که تنها با جستوجوی نام وی مشاهده تصاویر منتشر شده از مخالفین جمهوری اسلامی کاملا این نکته را برای مخاطب تایید میکند و این مهم چیزی است که گروه اجرایی نمایش مورد نظر از آن بیخبر است.
شورای نظارت و ارزشیابی نیز در گفتگو با یکی از خبرگزاریها گفته است نام بازیگر مورد نظر در فهرست عوامل نمایش نیست، فهرستی که توسط کارگردان برای گرفتن مجوزهای لازم اعلام میشود. کارگردان جوان نمایش نیز در گفتگو با تسنیم تأکید میکند که این بازیگر تنها قرار است یک شب روی صحنه رود؛ اما در نهایت تصمیم میگیرد پیش از ورود به فضای متشنج رسانهای بازیگر جنجالی را کنار بگذارد. بازیگر نیز در فضای مجازی اعلام میکند این مسئله برای بستن دهان او بوده و این در حالی است که متن و طراحی این نمایش با شخص دیگری است و لذا او در مقام بازیگر چندان نمیتوانسته فراتر از اجرا برود.
برخلاف برخی کارگردانان پیشکسوت که کمی حاشیه را برای فروش مناسب میبینند، کارگردان جوان شرایط را کنترل میکند و اجازه نمیدهد اثر نمایشیش که بیش از 50 بازیگر دارد، با یک اشتباه به ورطه نابودی کشیده شود. با این حال این مسئله مطرح میشود که مسئولیت آگاهسازی یک کارگردان از اتفاقاتی از این دست با کیست؟ اتفاقاتی که میتواند یک گروه جوان را پیش از رسیدن به مقصود نابود کند.
اگرچه این اتفاق و درگیر شدن یک نمایش با اتهامات امنیتی، آن هم صرفاً به واسطه حضور یک شخصیت در تئاتر تازگی دارد؛ اما آیا دستگاه دولتی در حوزه ارشاد سازوکاری برای صیانت از دیگر عوامل یک گروه نمایشی را داراست؟ با اینکه شورای نظارت و کارگردان اذعان داشته نام بازیگر مورد نظر در فهرست عوامل نبوده؛ اما به نظر میرسد سازوکارهای حراستی نیز چندان در ارشاد روشن نیست. شاید برای بازیگران و هنرمندان شاخص از برخی برخوردها برای کاهش تأثیر اجتماعی آنان استفاده میشود؛ اما آیا ارشاد برای شخصیتهای غیرشناختهشده نیز راهکاری دارد؟ آیا قوانین نظارتی میتواند کمکی به این مسائل کند؟
پاسخ این مسائل روشن نیست؛ اما حداقل در مورد شورای نظارت و ارزشیابی و قوانین چندگانه مصوبش، در این راستا چیزی مطرح نشده است. آنچه در این شورا بیش از هر چیزی اهمیت مییابد محتوای نمایش است و احتمالاً نمایش مدنظر نیز از منظر این شورا مشکلی نداشته است که موفق به اخذ مجوز شده است. شاید این رویداد در کنار دیگر اتفاقات رخ داده در چند سال اخیر شرایط را برای بازنگری قواعد نظارتی و ارزشیابی در شورای انقلاب فرهنگی را مهیا کند تا در آینده یک شخصیت به واسطه فضای هنری موفق به فرصتسازیهای شخصی نشود.
ارسال نظر