به گزارش سینماپرس، داماد محمد شریعتمداری، یعنی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت دوازدهم تا همین جای کار متهم شده به اینکه دهها میلیارد تومان اختلاس و پولشویی و گراننمایی و... کرده است. سیدهادی رضوی یکی از آقازادههایی است که طی سالهای اخیر وارد فعالیت در حوزه سینما و شبکه نمایش خانگی شد و پولهای بیحسابی خرج کرد. او به همراه محمد امامی سرمایهگذار سری اول مجموعه «شهرزاد» بود و چند مراسم سینمایی دیگر را هم برگزار کرد که بسیار پرسروصدا بودند. رضوی بارها بهعنوان کارشناس سینما با رسانههای مختلف مصاحبه کرده بود و از لزوم برخورد جدی با پدیده فساد اقتصادی در سینما حرف میزد و حتی هفت دقیقه تمام، با برنامه سینمایی «هفت» صحبت کرد و از این حرفها زد. رضوی اولین بار در پی پیدا شدن کمپین «نه به شهرزاد» که در واکنش به اتهامات مالی این پروژه ایجاد شده بود، با این سوال مواجه شد که چطور جوانی با این سن و سال، توانست چنین ثروتی به هم بزند، ثروتی که فقط ۱۶ میلیارد تومان از آن را در یک سریال شبکه نمایش خانگی سرمایهگذاری کرده بود؟ حالا دادگاه متهمان اختلاس از بانک سرمایه، بخشی از پاسخ این سوال را آماده میکند. رضوی هم یکی از همان آقازادههایی است که با تمام وجود ادعا میکنند به هر جا رسیدهاند با تلاش و هوش خودشان بوده است، نه استفاده از رانت خانوادگی، او حالا طوری برخورد میکند که انگار له شده و بهشدت عصبانی است؛ او روز گذشته در دادگاه خطاب به نماینده دادستان گفت: «من کلا آدم عصبی مزاجی هستم و از خداوند خواستهام که به من کمک کند بتوانم با حوصله از خود دفاع کنم یا دائم دعا میکردم که مبادا آقای قهرمانی چیزی بگوید و من را عصبانی کند و من از عدل خارج شوم.»
رضوی عصبانی بود چون میدید تمام ادعاهایش دود شده و به هوا رفتهاند و علیه تمام آنها استدلالهایی خللناپذیر مطرح شده است. او تا شب پیش از محاکمه، چنان ادعا میکرد بیگناه است و حتی دادگاه را فرصتی برای دفاع از خودش میداند، که انگار خودش هم باور کرده بود به هر جا رسیده، با تلاش و هوش خودش بوده است، نه استفاده از رانت خانوادگی و حالا در دادگاه میگفت: «از برگزاری دادگاه علنی خوشحالم و از شما میخواهم که فارغ از داماد فلانی بودنم، پروندهام بررسی شود.» اما داماد شریعتمداری و نه داماد نتانیاهو، در همین دادگاه علنی که برگزاریاش برای او خوشحالکننده بود، از نماینده دادستان شنید «شگرد رضوی این است که فکر میکند او را آدم مهمی میدانند، در حالی که ما شما را تنها بهعنوان یک مفسد اقتصادی میشناسیم.»
کار هادی رضوی نهایتا به آنجا کشید که گفت: «بانک سرمایه ۳۱ بدهکار کلان دارد که بدهیهایشان ۳۰۰ میلیارد، ۴۰۰ میلیارد و هزار میلیارد است، بدهی من کجای این ارقام قرار دارد!؟ مگر بدهی من چقدر بوده است، حدود ۸۰ میلیارد تومان.»
در حالی که این بدهی ۸۰ میلیارد تومان نیست و تنها در همین فقره از رسیدگی به مفاسد اقتصادی هادی رضوی، پس از اعلام کیفرخواست، رئیس دادگاه اعلام کرد که «وی به مشارکت در اخلال در نظام بانکی از طریق کسب تسهیلات مال نامشروع در قالب پنج فقره به مبلغ ۱۰۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان متهم است» و در همان آغاز جلسه نماینده دادستان هم درخصوص اتهامات رضوی گفت: «متهم سیدهادی رضوی از مجرای پرداخت رشوه به مدیران بانک سرمایه بدون تودیع وثیقه، در حدود ۱۰۷ میلیارد تومان را در سال ۹۱ تا ۹۴ از شبکه بانکی خارج و صرف عیشونوش، سفرهای خارجی، خودروهای لوکس و ملک کرده است» و این البته تنها بخشی از اتهامات هادی رضوی تا اینجای کار است، اتهاماتی که مرتب بر حجم آنها افزوده میشود. ثانیا این ۱۰۷ میلیارد یا اصلا همان۸۰ میلیارد تومانی که خود رضوی میگوید، در دورانی که دلار ۳۵۰۰ تومان بود حیف و میل شدند، نه در دوران دلار ۱۵ هزار تومانی و اتفاقا همین دست اختلاسها و حیف و میلها و مفاسد اقتصادی بودند که ارزش ریال را در مقابل باقی ارزهای رایج دنیا تا این حد بیپشتوانه و ارزانقیمت کردند و ثالثا مگر رضوی نمیگفت که بیگناه است و دادگاه را فرصتی برای دفاع از خودش میداند؟ حالا چه هزار میلیارد، چه ۴۰۰ و چه ۳۰۰ میلیارد، چه ۱۰۷ میلیاردی که نماینده دادستان تا اینجای کار شمارش کرده و اصلا چه ۸۰ میلیاردی که خود او میگوید، چه تفاوتی میکند که مبلغ مفاسد اقتصادی چقدر است؟
رد پای عابربانک فوتبال در سینما
دادگاهها که شروع شد، یکسری حرفهای درگوشی که فقط در صفحات شبکههای اجتماعی مطرح میشد، علنی شدند. حسین هدایتی مشهور به عابربانک فوتبال، متهم شده است به «پولشویی از طریق مخفی کردن منشأ وجوه دریافتی از طریق شبکه بانکی به مبلغ ۵۸۶ میلیارد و ۹۳۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان.» او در دفاعیاتش در دادگاه گفت: «فیروز دولتآبادی سفیر دولت وقت در ترکیه ۲۱ میلیارد تومان برای یک سریال و فیلم از بنده پول گرفته است!؟ چهار سال است در دادسرای ناحیه سه شعبه ۱۲ علیه فیروز دولتآبادی طرح شکایت کردهام، اما هنوز ترتیب اثر داده نشده است.» فیروز دولتآبادی، سفیر ایران در ترکیه در سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶ است. فیروزآبادی در مورد صحت یا تکذیب حرفهای هدایتی در دادگاه حرفی نزده است ولی برخی رسانهها ادعا کردند که فریدون جیرانی پیش از این تایید کرده بود که فیروز دولتآبادی، یکی از سرمایهگذاران روزنامه سینماست. جیرانی انگیزه دولتآبادی را از سرمایهگذاری در این روزنامه سینمایی «بیشتر هنری» خوانده بود. سایت تابناک در این باره نوشته است: «البته جیرانی اعلام نکرده که آیا سریال «نهنگ آبی» که او ساخته با مشارکت فیروز دولتآبادی بوده یا اساسا سرمایهگذاری بوده اما حتی اگر این سرمایهگذاری از این ناحیه نیز صورت پذیرفته باشد، لزوما تا ارائه مستندات متقن نمیتوان بر ادعاهای هدایتی، مهر تایید زد؛ اما در عین حال انتظار میرفت با گذشت چندین روز شاهد موضعگیری دولتآبادی میبودیم و پاسخ واضحی به اظهارات هدایتی در جلسه علنی دادگاه داده میشد.» حسین هدایتی در همان دادگاه به بدهکاری مهران برومند، تهیهکننده سریالهای داود میرباقری در شبکه نمایش خانگی هم اشاره کرد. از آخرین سرمایهگذاریهای هدایتی پیش از آنکه بازداشت شود و پرونده مفاسد اقتصادیِ او به این شکل مورد رسیدگی قرار گیرد، سرمایهگذاری در سریال «ماه تیتی» به کارگردانی داود میرباقری بود؛ سریالی پربازیگر که قرار بود در ۳۰ قسمت ساخته شود ولی به دلیل مشکلات مالی به سرانجام نرسید. برومند برآورد هزینه تولید این سریال شبکه نمایش خانگی را رقمی حدود ۱۵ میلیارد تومان اعلام کرده بود. تهیهکننده «ماه تیتی» در اینباره گفته است: «حقیقت این است که ما به جز آقای هدایتی که در همه این سالها در عرصه فرهنگ و ورزش فعال بود، آدم معتبرتری سراغ نداشتیم و خیالمان راحت بود؛ اما معتقدم اطمینان از اصالت سرمایههایی که از بخش خصوصی وارد میشود، باید به عهده نهادهای دیگری باشد.»
وامهای سینمایی در ویلای لواسان
دادستان تهران در ۲۳ بهمنماه ۱۳۹۷ گفت: «مهمترین مصداقی که برای پولشویی وجود دارد، همین ماجرای محمد امامی است؛ همان سریال خانگی معروفی که تولید شد(شهرزاد). در پروندههای دیگری هم این ردپا را میبینیم. فرهنگ و سینما مسیر خوبی برای توجیه پولشویی است. اصل اینکه در فیلمسازی افرادی به اسم تهیهکننده این پولهای مشکوک را خرج میکنند، تایید میکنم، اما صرفا محدود به این پرونده نیست و در حال حاضر پروندههایی داریم که این ردپاها معلوم است، اما هنوز برایشان کیفرخواستی صادر نشده است.»
شاید در آینده نامهایی مطرح شوند و پای مبالغی به میان بیاید که محمد امامی در برابرشان نام کوچکی بوده اما امامی به لحاظ نمادین به شمایل بزرگترین نشانه و مظهر فساد در سینمای ایران درآمد.
ستاره جدید قصه پولشویی
پنجم اردیبهشت ماه سال جاری که حکم قضایی سه تن از متهمان بانک سرمایه به نامهای علی بخشایش، پرویز کاظمی و محمدرضا توسلی به اتهام اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق خیانت در امانت و تهاتر جعلی، توسط قوه قضائیه صادر شد، باز هم نام سینما و شبکه نمایش خانگی به میان آمد. در بخشی از این حکم آمده است «با حکم علی بخشایش، محمد امامی و آقای دلاویز در بانک سرمایه رفت و آمد داشتند و در جلسات هیاتمدیره با وام گیرندگان یا طرف وام گیرندگان در ارتباط بودهاند.» به عبارتی یعنی اغلب قرارهای مدیران بانک سرمایه در ویلای لواسان امامی برگزار میشده است و این بهطور قطع موردی عادی نیست. محمد امامی به طرز شگفتانگیزی در این چهار سال از حمایت ستارههای سینما و حتی بخش قابل توجهی از اصحاب رسانه برخوردار بود و حالا با رو شدن حجم غولآسای اموالی که توسط او اختلاس شده، دلیل تعداد زیادی از این حمایتها مشخص میشود.
هیچکدام از متهمان اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه آدمهای عادی نیستند و هر کدام به نوعی منتسب به یک یا چند نفر از افراد بلندپایه کشور بهحساب میآیند. یکی از نامهایی که این روزها در ارتباط با اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان مطرح میشود و پیش از این چندان شناخته شده نبود، احسان دلاویز است. رئیس شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به پرونده اخلالگران و مفسدان اقتصادی، چند روز پیش گفت: «سیدهادی رضوی» و «احسان دلاویز» دو نفر از تسهیلات گیرندگان بانک سرمایه و همچنین ۲۹ نفر از مدیران وقت این بانک در این دادگاه محاکمه میشوند.» احسان دلاویز مجری طرح و سرمایهگذار «شاهگوش» و سرمایهگذار و تهیهکننده فیلمهایی مثل «لامپ ۱۰۰» و «فردا» بوده است. اوایل مرداد ماه سال ۹۴ بود که خبر دستفروشی احمدرضا اسعدی، هنرمند پیشکسوت سینمای ایران در یکی از رسانههای رسمی کشور منتشر شد و پس از آن تهیهکننده «فردا» اعلام کرد طی جلسهای با گروه تولید فیلم، قرار را بر این گذاشته تا تمامی مبلغی که از فروش فیلم بر پرده سینماها به تهیهکننده میرسد در اختیار احمدرضا اسعدی، بازیگر سینما و تلویزیون ایران قرار بگیرد. احسان دلاویز برادر محسن دلاویز، از منصوبان رئیسجمهور اسبق در مدیریتهای نفتی کشور است که در دوران رئیسجمهور سابق هم در شستا و چند نهاد دولتی دیگر مسئولیتهایی داشت. او در دولت فعلی هم به سمت مشاور بیژن زنگنه، وزیر نفت در آمد و چند مسئولیت دیگر را هم پذیرفت. احسان دلاویز از رهگذر ارتباطاتی که برادرش داشت، توانست از سن ۱۷سالگی، سمت مشاور رئیسجمهور وقت، سیدمحمد خاتمی را به دست بیاورد. او هماکنون نایبرئیس هیاتمدیره شرکت توسعه نفت و گاز دیار و همچنین مدیرعامل شرکت توسعه نفت و گاز سرمایه است که ریاست هیاتمدیره آن به عهده محمد امامی است.
*روزنامه فرهیختگان
ارسال نظر