به گزارش سینماپرس، در روزهای اخیر شاهد اتفاقاتی عجیب در بعضی مدارس کشور بودیم، عجیبتر آنکه این اتفاقات با هفته معلم و پاسداشت این مقام رفیع در کشور همزمان شده بود. باید توجه داشت و ریشهیابی کرد نظام تربیتی کشور با کدام مدیریت و براساس کدام هدفگذاریها به این سمت رفته است که نهایتا مدرسه میشود محل ضربآهنگ دیجیها و فریادهای همخوانی با خواننده لسآنجلسی، آیا این مدارس قرار است حججیها را تربیت کنند؟
متاسفانه در کشور ما هیچ فرد ناکارآمدی خود یا مجموعهاش را قبول نمیکند، باید از شورای عالی آموزشوپرورش و همچنین از وزیر محترم پرسید بروز چنین اتفاقاتی که بسیار در جریان است و گهگاهی رسانهای میشود، صرفا به خاطر خلأ برنامههای فرهنگی و رسیدگی به اوقاتفراغت است یا بیسروصدا قرار بر اجرای ۲۰۳۰ و مانند آن در کشور است؟
باید قبول کرد نظام تعلیم و تربیت ما از دانشگاه فرهنگیان گرفته تا کف مدارس هم از نظر آموزشی و هم از نظر کار فرهنگی دچار خلأ جدی است که باید برای رسیدگی به آن دنبال نسخههای داخلی همچون سند تحول بنیادین بود. اگر ادعای داشتن فرهنگ ۲۵۰۰ ساله را داریم، چطور چنین پیگیر اجرای تمام و کمال سند ۲۰۳۰- که حتی بعضی کشورهای اروپایی حاضر به اجرای آن نیستند- در کشور هستیم؟
فرهنگ اسلامی ما منبع کاملی برای آموزش متناسب با سن کودکان برای دریافت آموزشهای مختلف است. نهتنها در فرهنگ ما بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر آموزشهای جنسی به کودکان در بازه سنی دوره ابتدایی اصلا جایگاهی ندارد. اکنون میبینیم دختران ۸ یا ۹ ساله ما درگیر اینگونه مسائل شده و تیکههای جنسی را با خواننده همخوانی میکنند. ولنگاری فرهنگی زمانی بیشتر دیده میشود که کمارزشترین ساعات کلاسی از نظر آموزشی و همچنین علاقه از طرف دانشآموزان به درسی تحتعنوان پرورشی اختصاص داده شده که بعضا برای رسیدن به دروس تخصصی حذف هم میشود. اساسا قرار است آموزش و پرورش در کنار هم به دانشآموزان تعلیم داده شود و چهبسا پرورش به معنای کار فرهنگی ارزش و جایگاهی والاتر از آموزش دروس برای کودکان دارد.
دیگر چه اتفاقی باید در دستگاه تعلیم و تربیت ما بیفتد تا مدیری از مدیران وزارتخانه از مردم عذرخواهی کرده و استعفا دهد؟
مجلس شورای اسلامی بهعنوان عصاره فضایل ملت باید نسبت به تذکر یا استیضاح وزیر آموزشوپرورش ورود کرده و نسبت به حفظ آبروی ازدسترفته آموزشوپرورش کشور و بیاعتمادی والدینی که کودکان خود را برای تحصیل علم و تهذیب نفس به مدارس کشور فرستادهاند، اقدام کند. انتظار میرفت با گذشت زمان جایگاه پرورش در مدارس، آن هم نه براساس متون غربی بلکه براساس فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی رفیعتر شود و شرایطی برای بروز استعدادها و تربیت دانشآموزانی خلاق فراهم شود که در دیدگاه آقایان فعلا چنین مسیرهایی مورد پذیرش نیست.
ارسال نظر