به گزارش سینماپرس، عبدالحسن برزیده در گفتوگویی با ایسنا در پاسخ به اینکه چرا کمتر در سینمای ایران به ساخت فیلمهایی با مضامین دینی پرداخته میشود؟ بیان کرد: پاسخ این سوال را باید از تهیهکنندهها پرسید، زیرا آنها هستند که باید شرایط تولید این آثار را در هر موضوعی به خصوص فیلمهای مناسبتی ایجاد کنند.
او ادامه داد: با این حال دو گروه باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشند و نسبت به آن اقدام کنند. یک گروه مدیران سینمایی هستند که ادعای فرهنگ و ایدئولوژی دارند و معتقد هستند باید یک سری موضوعات تبلیغ و آموزش داده شود، هر چند که به نظر من سینما وظیفهاش آموزش نیست، زیرا قالبی که سینما برای برقراری ارتباط با ما مخاطب انتخاب میکند مناسب این امر نیست، اما اگر قرار باشد این اتفاق هم بیفتد، باید مدیران به این سوال پاسخ دهند که چرا آنها به چنین موضوعاتی نمیپردازند.
این فیلمساز در ادامه افزود: اکنون سرمایه وجود دارد و حتی کارگردان و فیلمنامه نویسان خوبی نیز هستند که علاقه دارند در این زمینهها فعالیت کنند. بنابراین در قدم اول باید از آنها خواسته شود تا چنین فیلمنامههای قابل ساختی نوشته شود. پس از آن ما کارگردانان بسیاری هم داریم که علاوه بر آنکه دوست دارند تواناییهای لازم را هم دارند تا در این حوزهها فعالیت کنند، همانطور که در این سالها هنرمندانی را داشتهایم که حتی به صورت خودجوش و بدون آنکه حمایت شوند اقدام به تولید این آثار کردهاند.
کارگردان فیلم سینمایی «مزارشریف» با تاکید بر اینکه تهیهکننده چنین آثاری نباید توقعی از برگشت سرمایهاش داشته باشد، بیان کرد: باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که با وجود آنکه برخی فیلمسازان اقدام به ساخت چنین آثاری میکنند اما به قول معروف "دنیا نخواهند داشت". در واقع گیشه و درآمد مالی بالایی نخواهند داشت و تنها بر اساس اعتقاداتشان است که دست به چنین کاری میزنند. بنابراین در وهله اول باید چرایی خالی بودن دست سینما را از این دو گروه پرسید.
نویسنده و کارگردان «روایت سه گانه (اپیزود دوم، شوخیهای خدا)» و «دکل» همچنین اظهار کرد: اگر از یک فیلمسازی مانند من علت این اتفاق را بپرسید، میتوانم بگویم که یکی از علل آن این است که این موضوعات مدعیان زیادی دارد، این در حالی است که ساخت کمدیهای گیشهای اصلاً با چنین مشکلات و سختیهایی مواجه نیست و نهایتاً به آنها میگویند که فلان سکانس را تغییر دهید تا امکان نمایش اثرتان وجود داشته باشد.
او در ادامه یادآور شد: تصور کنید، فیلمی مانند «رستاخیز» ساخته میشود که به دلیل داشتن مدعیان زیاد و علی رغم آنکه مدیران مستقیمی که به سینما ارتباط دارند مانند وزارت ارشاد مشکلی با آن نداشتند از پرده برداشته میشود بنابراین همیشه چنین خطری برای این قبیل موضوعات وجود دارد. دومین نکته این است که ساخت این فیلمها بسیار زمانبر و سخت است. مثلاً برای همین فیلم حدود ۱۰ سال زمان گذاشته شد، این یعنی شما یک سرمایه هنگفت انسانی باید کنار بگذارید و متأسفانه سرمایهای هم که برای این فیلمها صرف میشود، بازگشتی ندارد مگر آنکه در شرایط بسیار مطلوبی بتواند اکران شود. سومین مساله که از اهمیت بسیاری هم برخوردار است هزینههای مالی ساخت این فیلمهاست که تهیه کنندهها به خصوص در بخش خصوصی به راحتی تن به چنین کاری نمیدهند پس باید دولت از چنین تولیداتی حمایت کند که متأسفانه حرف و عمل مدیران یکی نیست.
وی سپس عنوان کرد: به طور طبیعی ممکن است این فیلمها خوب بفروشد اما اگر نگاهی به آمار فروش این فیلمها داشته باشیم، میبینیم که فیلمهایی که توسط فیلمسازانی مانند آقای مجیدی یا دیگر هنرمندان تولید شد و روی پرده رفت، آن چنان مورد اقبال مردم قرار نگرفتند. این شرایط تا جایی پیش میرود که گاهی هزینههای تولید چنین آثاری هم برنمیگردد. در مقابل فیلمهایی ساخته میشوند که طی ۱۴ روز تولید و با نازلترین قیمت تولید میشوند که هر چقدر هم فروش داشته باشند همهاش سود است. اما یک فیلم تاریخی مذهبی اینطور نیست. همه اینها علتی است که تهیهکنندگان رغبتی به تولید آنها ندارد بنابراین باید حمایت خارج از بخش خصوصی پشت آنها باشد.
برزیده در پایان بیان کرد: به طور کلی پرداختن به موضوعاتی که حساسیتهای بالایی در پی دارند کار سختی است و مدعیانی وجود دارند که برای ساخت و نمایش چنین آثاری تصمیم میگیرند و گاهی آن را نابود میکنند. همچنین که به غیر از هزینههای نگارش و ساخت میتوان گفت که ما در پخش فیلمها هم دچار مشکل هستیم و ممکن است توسط افرادی که نفوذ دارند فیلم اکران نشود یا حتی سینماداران حاضر نشوند آن را نمایش دهند و به همین دلیل فیلمها دچار مشکل میشوند.
ارسال نظر