به گزارش سینماپرس، بازیگر بود که به تلویزیون آمد و اجرای چند مسابقه تلفنی و بعد رسماً پشت میز اجرا نشست. مدتی کاملاً از اجرا فاصله گرفت جز مسابقه «نما به نما» شبکه آیفیلم و کار تئاتر، رادیو و سریال تلویزیون انجام داد. تا اینکه سحرهای ماه مبارک رمضان، شبکه امید را انتخاب میکردیم به «کوچه بهار» میرسیدیم که حسین رفیعی بعد از مدتها مجری آن برنامه بود. برنامه مفرح نوجوانانهای که با حضور او، جنبههای طنز هم پیدا میکرد. از شب گذشته هم حضور نمایشی او در سریال «محرمانه» آغاز شده است. او در برنامه «سلام صبح بخیر» هم حاضر شد و درباره خودش گفت: سال ۷۲ بنده دانشجوی رشته نقاشی در دانشگاه هنر و معماری بودم با جمعی نزد آقای مهرداد خسروی مدیر پخش اجتماعی شبکه دو تست دادیم و من از بین آنها انتخاب شدم. پاییز ۷۳ در همین استودیو سریال «نوید بابا» را با بیژن بنفشه خواه اجرا کردیم، که الان خاطرات آن زمان برای من یادآور شد. مدتی برنامههای اجرایی مناسبتی فقط به دهه مبارکه فجر مربوط میشد که بسیاری از ارگانها و موسسات دوست داشتند ما در برنامههای آنها مشارکت داشته باشیم به همین دلیل ما را با آمبولانس در خط ویژه به برنامهها میرساندند.
این بازیگر و مجری تلوزیون درباره کار خود در زمینه نوجوانان، گفت: کار برای نوجوانان کاملا تخصصی است باید در کنار آنان باشید زیرا این سن بسیار شاخص، حساس و نوعی دو گانگی را دربردارد، باید تشخیص داد هر شرایطی چه کاری برای آنها انجام داد. در چنین برنامههایی همچون «محرمانه» که برای نوجوانان تولید میشود صرفا کشف استعداد یا معرفی آنها کافی نیست نباید نوجوانان رها شوند، آیا تاکنون خروجی چنین برنامههایی معرفی و جذب چند نوجوان به فلان موسسه علمی یا فرهنگی شده که آنان در عرصه هنر فعالیت کنند.
این بازیگر و مجری تلوزیون با اشاره به برنامه تلویزیونی «کوچه بهار» ویژه سحرگاهی شبکه امید، گفت: در ماه رمضان احساس خیلی خوبی داشتم؛ در این برنامه هنگام سحر بخشی را داشتیم که به محض پخش اذان تعدادی از پرندگان شبیه بلبل شروع به خواندن میکردند، همین برنامه سبب شده بود که بسیاری از روزهداران سحرخیز این بخش برنامه را ببینند. من با نگاه هنرجویی وارد رادیو، دوبله، تئاتر و سینما شدم و هنوز هم خود را یک هنرجو میدانم، دنیای هنر وسیع و نامحدود است و نیاز به پارتی ندارد، به عنوان مثال فلان بازیگر یا کارگردان بزرگ و مشهور نمی تواند فرزند خود را وارد عرصه کاری خود کند مگر اینکه فرزندش استعداد و علاقه کافی داشته باشند.
این بازیگر و مجری تلویزیونی درباره تجربه همکاری خود با مرحوم ملاقلی پور کارگردان، اظهار کرد: من کار فاخر «سفر به چزابه» را با ایشان تجربه کردم که از افتخارات کاری من است، فیلم سینمایی «کمکم کن» را نیز با ایشان کار کردم، از ایشان درسهای بسیار خوبی آموختم. در همکاری با ایشان در منطقه چزابه ما به مظلومیت مناطق جنگی خرمشهر و چزابه پی بردیم. به عقیده من ایشان بسیار شوخ طبع بودند و نقش من هم طنز بود بسیار به ما خوش گذشت طوری که کلی خاطره طنز از ایشان دارم ملاقلیپور بسیار انسان شریف، خوش مشرب و دوست داشتنی بودند.
حسین رفیعی در خصوص اسپانسرها و سرمایهگذارهایی که حضورشان هر روز در تلویزیون پررنگتر میشود گفت: یکی از معضلات حضور اسپانسرها انتخاب مجری از روی سلیقه است. آنها میگویند چه کسانی باید برنامه را اجرا کنند و چگونه این برنامه شکل بگیرد. در صورتیکه پیش از این حرفهایگری حرف اول را میزد. این را باید بدانیم که ایران فقط تهران نیست و تهران هم میدان ونک به بالا نیست. اگر یک کودک و نوجوانی در جنوبیترین منطقه سیستان و بلوچستان، آموزش قرآن را از رسانهملی ببیند حقش این است ببیند. برنامهای برای طبیعت ایران و تاریخ ایران کمبیننده است و بیننده حقشان است ببینند. یک وقت در شرایط و با برخورداری از امکاناتی به بیننده بیشتری میرسند و بعد میگویند کسی تلویزیون نگاه نمیکند. مثلاً مَنِ نوعی بگویم اگر من به تلویزیون آمدم به خاطر من جعبه جادو را میبینند. اما این طور نیست مردم تلویزیون نگاه میکنند.
وی در پاسخ به این سوال که برخی از اجراها غیرتخصصی هستند و بیشتر بازی میکنند تا اجرا، تأکید کرد: جزو اولین محکومین هستیم از بازیگری به اجرا آمدم. من را طرد کردند و تنبیه شدم که از بازیگری به اجرا آمدم. به من گفتند دیگر حق نداری فیلم و سریال بازی کنی! اما در عین حال تئاتر، فیلم و سریال بازی کردم و جالب است بدانید امروز برای بسیاری جذاب شده که به اجرا روی بیاورند. کار بدی هم نیست توان اجرا داشته باشند مجری تلویزیون بشوند. ولی مخاطب هر اجرایی را به این سادگیها نمیپذیرد. برای اجرا یکسری قواعد و تجارب لازم است و نمیتوانیم بپذیریم در آنتن زنده تلویزیون به یک قوم، ملیت و فردی توهین شود. حتی این اجازه را نداریم به مهمان برنامه بگوییم مگر تو نابینا، شکل و یا کر هستید! چون ما بیننده معلول و سندرومی داریم اینها یک نوع توهین است، چون موجبات دلخوری مخاطبمان را فراهم میکند.
مجری و بازیگر تلویزیون در خصوص حضور پررنگ اسپانسرهای تلویزیونی، تأکید کرد: از اوایلی که اسپانسرها وارد شدند من نسبت به این قشر دافعه داشتم. چرا که دوست نداشتم یک قابلمه دست بگیرم و تبلیغ کنم. برخی از برنامههای اسپانسرمحور را که اجرا میکنم دیدم بیننده به اعتبار و اطمینان من به نتیجه میرسد. من بعضاً جایی خجالت میکشم؛ همچون دوستی که به من گفت به اعتبار شما فلان کالا و محصول و یا کار تبلیغی را انجام دادیم. که من در پاسخ گفتم من از شما خواستم کمربند ایمنی استفاده کنید یا چراغ قرمز را رد نکنید. سرعت غیرمجاز نروید و نماز اول وقت بخوانید. به هر حال مخاطب میگوید رفیعی یا امثال رفیعی تبلیغ انجام میدهد باید براساس تعقل هم تصمیم بگیرند. چون همیشه گفتهام پنیر مجانی و رایگان فقط در تله موش است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: دو چیز در هر جامعهای نباید پولی و غیرانتفاعی بشود، چون فرهنگ در آن جامعه دچار نقصان و تلاطم میشود. یکی صداوسیما و یکی آموزش و پرورش است. ما متأسفانه هر دوی اینها را در کشورمان غیرانتفاعی کردیم و با پول اتفاق میافتد. من آرزو دارم صداوسیما دوباره مستقل شود با بودجههای دولتی برنامه بسازد. ما امروز مجریان کاربلدی داریم که خانهنشین و کمکار شدهاند؛ سالها بیتالمال صرف پرورش و پویایی این گروه شده و دردناک است که برنامههای حساس و مراسمهای خاص به تلویزیونیها واگذار شود و برنامههای جذاب و پولآور و اسپانسرمحور را به دیگران واگذار کنند که چندان تجربه و تخصصی در زمینه اجرای تلویزیونی ندارند.
*تسنیم
ارسال نظر