به گزارش سینماپرس، پویایی و پیشروندگی انقلاب اسلامی و وجود عوامل مزاحمی که مترصد متوقف کردن آن هستند از یک سو و گستردگی بیحد و مرز وسایل ارتباط جمعی و تعدد رسانهها در عصر ما از سوی دیگر پدیدآورندۀ وضعیت جدیدی در عالم خبررسانی شدهاند که پیامد ناخوشایندش غرق شدن مخاطبین عام در دریای خبرها و در عین حال بیخبری بسیاری از مردم از اصل خبرهایی است که در هجوم بیامان امواج خبری محو و ناپدید میشوند. بروز چنین اوضاع و احوالی یعنی در زیر بمباران خبری قرار گرفتن امّا از واقعیت امر بیخبر بودن البته پدیدهای تصادفی نیست و عامل عمدۀ آن پیرایه بستن به اصل خبر و جرح و تعدیلهایی است که از سوی برنامهریزان رسانهای در قالب تحلیل و تفسیر خبری بهعمل میآید تا اهداف نظام سلطه را در سطح بینالمللی تحقق بخشد.
حاشیهپردازی در اطراف یک خبر و پرداختن به فرعیات آن گاه تا آنجا پیش میرود که اصل خبر در محاق قرار میگیرد و به تحریف خبری میانجامد و در چنین حالتی، صاحبان منافع نامشروع هیچ ابایی ندارند که سیاه را سفید و سفید را سیاه نشان دهند و از آبی که خود گلآلود کردهاند، ماهی ثروت و قدرت و در نهایت سلطه را صید کنند.
همۀ آنچه که تا به اینجا به نوشته درآمد، اگر چه رسم مألوف و شیوۀ رایج غالب رسانههای آمریکایی و اروپایی است؛ امّا سادهانگاری و خوشباوری محض است اگر تصور کنیم اینگونه بندبازیهای رسانهای، پدیدهای فرامرزی است و ما در داخل مرزهای خود، از سوی پارهای از نشریات و منابع خبری، گرفتار چنین بازیهای کثیفی نیستیم.
نگاهی تیزبینانه به روند انتخاب موضوع خبری و تنظیم هدفدار آن، سپس حاشیهپردازی، تحلیل و تفسیر و صحنهآرایی و آرایش خبر تا مرز جعل و تحریف در جهت منافع صاحبان زور و زر و ارباب قدرت، این واقعیت تلخ را نشان میدهد در داخل کشور هم، متأسفانه هستند کسانی که با نام و شناسنامۀ ایرانی، نه تنها در راستای منافع ملّی حرکت نمیکنند بلکه جانمایۀ فعالیّت و حاصل کارشان در روند خبررسانی دقیقا ترجمه و نشر همان اهدافی است که دشمنان میطلبند و برای دشمن چه چیزی بهتر از اینکه بخشی از رسانههای داخلی کشور مقابل مترجم بلندگو و ناشر افکارش باشند.
... و البته سلطۀ خبری تنها یک وجه از وجوه متعددی است که نظام اختاپوسی حاکم بر جهان به آن چنگ انداخته و در گذر زمان با گسترش قلمرو نفوذ و در اختیار گرفتن امکانات فرهنگی - هنری از ادبیّات گرفته تا سینما و تئاتر و موسیقی مأموریت جدیدی را دنبال میکند که هدف نهایی آن همچون فیلمهای فانتزی و تخیلی ماشینی کردن مردم کرۀ زمین و تغییر افکار عمومی در محدودۀ شیوههای خاصی از رفتارهای موسوم به سبک زندگی (life style) است.
حال با تمام این تفاصیل، شکست یا موفقیّت این بتهای نوظهور قرن بیستویکم، که خود را خدایان و صاحباختیاران زمین و زمینیان میشمارند در یک کلام بستگی به این دارد که طرف مقابل آنها چه کسانی باشند؛ افرادی باشند خودباخته و بیاراده و درونتهی و کمظرفیت که دست تسلیم بالا ببرند، یا مردمانی مصمم و با اراده و پرمغز و توانمند که به اتکای ایمان و هویّت فرهنگی خود، صخرهوار هجوم امواج را دفع کنند؟
بهطور طبیعی، همه چیز منوط و موکول است به خودباوری و رشد فرهنگی مردم ما و دست یافتن به آن دانایی و توانایی که به کمک آن بتوانند نقشههای شوم دشمنان را شناسایی و خنثی کنند، البته اگر سردمداران و کارگزاران فرهنگ و هنر ما، در این جنگ نرم، عالماً یا عامداً - با پاس گل خود، دشمن را یاری ندهند.
*کیهان
ارسال نظر