به گزارش سینماپرس، «مرضیه» را میتوان هفتمین اثر تلویزیونی فلورا سام دانست. این عدم قطعیت در تعداد بهدلیل این است که سام هم درگیر اپیدمی ساخت سری دوم سریال شد و بهطرز عجیبی و درحالی که تعداد بینندگان سریال «بیقرار» چندان زیاد نبود، قسمت دوم آن را ساخت و درحالی که سری اول این سریال سال ۱۳۹۲ از شبکه یک سیما پخش شده بود، سری دوم آن در سال ۹۳ ساخته شد و نهایتا پس از چهار سال و در اقدامی قابلتامل روی آنتن شبکه ۲ سیما رفت. اگر این دو سریال را یک اثر در نظر بگیریم، کارنامه سام لاغرتر میشود. در کنار کارگردانی، فلورا سام بازیگری و نویسندگی هم میکند، اما حکایت سریال «مرضیه» شکل دیگری است. این سریال جزء مجموعههای مناسبتی محرم است که بخش عمدهای از آن در ماه صفر پخش میشود! حتما فلسفه سوگواری در این دوماه را میدانیم، اما منطقی این است که در آن ۱۰ روز سریالهایی متناسب با موضوع محرم پخش شود. «مرضیه» از ۲۸ تیرماه جلوی دوربین رفت و تاکنون نیز تصویربرداری آن ادامه داشته است. قسمت اول مرضیه روز ۲۳ شهریور و همزمان با ۱۴ محرم پخش شد. نکته مهم درمورد مناسبتی بودن این مجموعه این است که طبق معمول دهههای اخیر در آخرین لحظات، مدیران تلویزیون تصمیم گرفتند «مرضیه» محرمی باشد و این در حالی است که پیشبینی برای ساخت سریالهای مناسبتی با وجود اختراع تقویم، سادهترین کار است.
رودست یا دست روی نویسنده؟
از آخرین سریال سام تا «مرضیه» پنج سال فاصله بود. «مرضیه» قرار است ملودرامی خانوادگی و محور داستانی آن درباره انتخاب باشد. نکته عجیب، خلاصه داستان این سریال است؛ جایی که گفتهاند: مرضیه در تعارض کار و مذهب، مجبور به انتخاب میشود و در مسیر انتخاب و بهنوعی امتحان ایمان اتفاقات جدیدی برایش رقم میخورد و... اتفاقا مشکل از همینجا شروع میشود. در گفتوگوهای کارگردان و تهیهکننده با رسانهها موضوعاتی مثل اختلاس، عاشورا یا مفاسد اقتصادی بهعنوان موضوعات مرضیه گفته میشود؛ موضوعاتی که این شائبه را ایجاد میکند که هر مدیری در تلویزیون یک موضوع را به این سریال وارد کرده و کارگردان هم به هر دلیلی آن را پذیرفته است. اما ماجرای انتخاب در «مرضیه»؛ هر مخاطب تلویزیون با اندک هوشی متوجه میشود که درنهایت انتخاب خاصی در کار نیست. شاهد حرفم همین اتفاقی است که برای یک حاشیه کوچک در این سریال رخ داد. در قسمتی از این سریال جمع کردن پرچمها و پارچههای سیاه توسط «مرضیه» حاشیهساز شد، اما پاسخ کارگردان به این حاشیه هم جالب بود: «مرضیه داستان ما بر این باور است که شفای شوهرش (امیرحسین صدیق) را میگیرد و وقتی این اتفاق نمیافتد، تمام باورهایش فرومیریزد؛ شاید برای اینکه پایه باورهایش اشتباه بوده و البته نام این اتفاق در «مرضیه» را به کفر رسیدن نمیتوان گذاشت و بهتر است بگوییم «قهر مرضیه»! زیرا ما همچنان «مرضیه» را میبینیم که چادر به سر میکند و همچنان کارهای خیر و خوب انجام میدهد.» یعنی خالق اثر برای یک تردید کوچک در یک قسمت از این سریال با این واکنشهای منفی مواجه میشود. چطور مخاطب باهوش ما باید بپذیرد که درنهایت مرضیه قرار است بین دو راه انتخاب بکند. پس مخاطب نکتهسنج از ابتدا با اصل داستان ارتباط برقرار نمیکند.
پلیسی و محرمی؟
«وقتی از سریال محرمی نام برده میشود، ذهن بیننده به سمت مسائل خاص میرود، اما «مرضیه» سریال پلیسی- حادثهای و اکشن است و فضاهای کمتر تجربهشدهای را در بستر سریال محرمی میآورد. در کنار این، مسائلی در سریال وجود دارد که من بیننده را از نظر عاطفی و درونی به فضا نزدیک میکند.» این جملات مجید اوجی، تهیهکننده «مرضیه» است. الزاما قرار نیست همه سریالهای محرمی «مختارنامه» باشند، اما این شکل وصله و پینه و تبدیل یک ملودرام خانوادگی و آنهم به زور به سریال محرمی چه توجیه و خروجیای دارد؟ جملات تهیهکننده را به صحبتهای خانم کارگردان اضافه کنید تا متوجه شویم چه سعی زیادی شده تا هرجوری هست «مرضیه» محرمی جلوه کند؛ «تفاوت این کار با سریالهایی که از تلویزیون پخش شدند، در این است که در این کار ما بههیچعنوان وارد جزئیات پروندههای اقتصادی نمیشویم و روایت ما از فساد کلی است. ما با آدمها و درونیات آدمها کار داریم و اینکه این اتفاقات چه تاثیراتی روی آدمها میگذارد. در حقیقت نگاه میکنیم در جامعهای که ۱۰ روز ماه محرم تعداد زیادی از پیروان امام حسین(ع) عزاداری میکنند، این آدمها در برابر ظلمی که در جامعه هست چه واکنشی باید نشان دهند. ما به این قضیه ورود کردیم و خیلی وارد جزئیات مساله پروندههای اقتصادی نشدیم. به نظرم کسی که متحول شده و به تکیه رفته است، باید فرد درستی باشد؛ اگر کسی پایش را وارد تکیه میگذارد، اگر در برابر ظلمی که میبیند ساکت باشد، بهتر است نرود.» با این استدلال هر مفهوم مثبتی را میتوان به محرم و عزاداری ارتباط داد و برایش سریال ۱۵ قسمتی ساخت. شاید اگر مدیران تلویزیون زودتر به فکر ساختن سریال مخصوص ماه محرم میافتادند، زوج آقای تهیهکننده و خانم کارگردان هم مجبور نبودند چنان آسمانی را به چنین ریسمانی ببافند.
داریوش ارجمند، چهره ثابت
«راز و نیاز» اولین اثر تلویزیونی سام است که در سال ۹۰ ساخته شد. نکته جالب درباره سریالهای سام حضور برخی بازیگران در اکثر این کارهاست. بهعنوان مثال، داریوش ارجمند در «راز و نیاز»، «راز پنهان» و «مرضیه» حضور دارد. پژمان بازغی، نرگس محمدی و محمود عزیزی بازیگرانی هستند که دستکم در دو مجموعه سام حضور داشتهاند. کارنامه کاری سام نشان میدهد که معمولا با یک ترکیب نسبتا ثابت کار میکند و شخصیتها هم چندان تفاوتی با هم ندارند. به صورت کلی شخصیتهای ثابتی در ذهن فلورا سام است که در هر مجموعهای از آنها با اندازههای مختلف استفاده میکند.
این خبرنگارها کجا زندگی میکنند؟
یکی از نقدهایی که در قسمتهای اول به این سریال وارد شد، ارائه تصویر مخدوش و غیرقابل باور از خبرنگاران بود؛ تصویری که چه از لحاظ وضعیت زندگی و چه از لحاظ حیطه کاری بیشتر شبیه خبرنگاران خارجی بود. مدتهاست تصویر دقیقی از خبرنگاران در تلویزیون عرضه نمیشود و نهایتا به انداختن یک دوربین عکاسی روی دوششان (واقعا هر خبرنگاری، عکاس است؟) و پوشیدن جلیقه خبرنگاری خلاصه میشود. خانهای که خبرنگار «مرضیه» در آن زندگی میکرد، شاید در دنیای واقعی به اندازه خانههای چند خبرنگار باشد. در این سالها دستکم چند خبرنگار به نویسنده و کارگردان سریال مراجعه کردهاند. از هرکدام این خبرنگاران یک نکته هم در ذهن نویسنده مانده بود، چهره خبرنگار ایرانی بهدرستی ترسیم میشد. نکته دیگر حضور ضعیف علی اوجی در نقش سردبیر نشریه است. پاسخ کارگردان به این دو انتقاد در گفتوگویش با جامجم چنین بوده است: «این سریال با تحقیق ساخته شد و ما برای صنفهای مختلف سریال تحقیقات کرده بودیم. از سوی دیگر درباره بازی آقای اوجی باید بگویم خودم از او خواسته بودم بهگونهای بازی کند که دستش برای تماشاگر رو نشود که او موذی و دستش با خلافکاران در یک کاسه است و بهنظرم این اتفاق هم افتاده است.» اما برعکس شما معتقدم بازی علی اوجی بهگونهای بود که از ابتدا هم مخاطب متوجه شده بود دستش با خلافکاران در یک کاسه است.
شعارزدگی و کلیشهها
شخصیتهای این سریال را قبلا در نمونههای دیگر مجموعههای تلویزیونی دیدهایم. حتی برخی دیالوگها را هم قبلا جایی شنیدهایم. با وجود اینکه طرح این سریال به گفته سازندگانش اردیبهشتماه تایید شده بود، اما تلاش قابلملاحظهای برای متفاوت بودن این اثر دیده نمیشود. حضور همزمان کودکان کار، محرم، مفاسد اقتصادی و تردیدهای یک زن در یک سریال نشان از دغدغهمند بودن کارگردان ندارد؛ مهم خروجی این همنشینی است. «مرضیه» کار متوسطی است. شاید سازندگانش زمان اندک ساخت را بهانه کنند یا هر موضوع دیگری را. اما مخاطبان تلویزیون مدتهاست یک اثر خوب ملودرام را فریاد میزنند. هجوم سریالهای ترکیهای و کرهای و استقبال فوقالعاده مردم از آنها بهجای تحریک مدیران و کارگردانان تلویزیون، عرصه را برای سپردن آنتن به آنها آماده کرده است. «مرضیه» یک تجربه دستچندم است که گاه تنه به سریالهای ترکیهای میزند و گاه حتی قرار است مقاومت زنانی چون «اوشین» و «یانگوم» را به یادمان بیاورد. «مرضیه» هرچه هست، ایرانی نیست، حتی اگر در آن نذری بدهند و تکیه نشان بدهند و جلوههای ظاهری عزاداری را جلوی دوربین بگذارند.
*فرهیختگان
ارسال نظر