به گزارش سینماپرس، در عصر پیشرفت تکنولوژی میتوان سکانسهای زیبا و تأثیرگذار زیادی را خلق کرد. جذابیت یک سکانس در فیلم میتواند باعث شود که آن اثر برای مدتها در ذهن بماند و برای مخاطبان جذابیت داشته باشد.
کارگردانهای بزرگ، تنشهای بزرگ نیز خلق میکنند و بهترین آنها نتایج خوبی را به دست و مخاطبان خود را وجد میآورند.
انتخاب کردن اینکه چه سکانسهایی در طول یک فیلم جذاب و زیبا هستند، سخت است. اگر بخواهیم طول تاریخ سینما را نگاه کنیم کوبریک و تارکوفسکی بهترینها در ساخت سکانسهای ماندگار هستند. در نسل جدید سینمای هالیوود نیز افراد زیادی از این دست وجود دارند که در زیر چند مورد از آنها را معرفی میکنیم:
فقط خدا میبخشد
به طور کلی فیلم سینمایی «راننده» که رایان گاسلینگ در آن نقش آفرینی کرده، بهتر از این فیلم است؛ اما «تنها خدا میبخشد» فیلمی است که توجه شما را به شعر بصری جلب میکند. کل فیلم در محیطی رویا مانند می گذرد و تم انتقامجویی در روایگری آن دیده میشود. صحنه ماندگار فیلم هیچ تفاوتی با دیگر سکانسها ندارد، اما به طور ناگهانی با طغیان خشونت روبرو میشود و آن را برجسته میکند.
رُما
سکانس ساحل این فیلم ماهرانه ساخته شده، این لحظه همان جاست که تعادل بین پذیرش مرگ و آغاز زندگی را برقرار میکند. این فیلم ماجرای یک خانواده طبقه متوسط در جامعهای رو به زوال را روایت میکند. آلفونسو کوارون با این فیلم به تماشاگران اجازه داده تا گوشهای از زندگی واقعی او را تماشا کنند.
بالا
حالا نوبت انیمیشن هاست. این انیمیشن کار خودش را در ابتدای کار با قدرت آغاز میکند و بدون دیالوگ، بدون کلمه و با گفتن یک داستان زندگی به وسیله موسیقی آغاز میشود. در این چند دقیقه رویاهای زیادی حضور دارند که هیچگاه به واقعیت نرسیده اند؛ حالا نقش اصلی که یک پیرمرد است قصد دارد این آروزها را به یاد همسرش که او را از دست داده به واقعیت برساند.
مکس دیوانه:جاده خشم
یک تصور منفی وجود دارد که میگوید سرگرمیها هنر نیستند. مد مکس، شاید یکی از بزرگترین نمونههای ارتباط بصری است که از سکانسهای اکشن نیز بهره گرفته است. سکانس طوفان شن در این فیلم بسیار هیجان انگیز است چرا که سکانسهای اکشن را در میان داستان اصلی و شخصیتها قرار میدهد تا بیش از پیش هیجان انگیز شود.
حرامزادههای لعنتی
در سکانسی که ابتدای فیلم قرار دارد، سربازهای نازی وارد خانهای میشود و یک فرمانده نازی به نام هانس لاندا به گفتگو با یک مرد مینشیند؛ در واقع یک نوع بازجویی است. در این سکانس خانوادهای زیر خانه این مرد پنهان شده اند و این فرمانده نازی به روشی و در کمال خون سردی متوجه این موضوع میشود. کریستوف والتس برای این نقش یکی از جوایز اسکار خود را دریافت کرده که گواه بازی خوب او به خصوص در این سکانس است.
ارسال نظر