به گزارش سینماپرس، نوجوانی به نام کمال به دلایلی که بیشتر شاید سیاسی و مرتبط با شغل پدرش باشد، به همراه خانواده راهی تهران میشوند. این اتفاقها در دهه ۴۰ و زمانی که مردم تهران با نظام شاهنشاهی درگیر بودند؛ رخ میدهد. این سریال در اصل نقد وضعیت اجتماعی آن برهه از زمان در ایران بوده است و به تناسب فضا و سالی که در آن قرار گرفته است بار نوستالژیکی را با خود به همراه دارد. «حکایتهای کمال» که برگرفته از کتابی به همین نام است، به قلم محمد میرکیانی نوشته شده است. قدرت الله صلح میرزایی کارگردانی و محسن شایانفر تهیهکنندگی این سریال را به عهده دارند که قرار است از فردا -۱۱ آبان ماه- هر شب از شبکه دو سیما پخش شود. تیتراژ پایانی این سریال را احمد شکوری میخواند که پیش از این آواز حکایتها را خوانده است.
** کمال و پسرک پر جنب و جوش سریال «دودکش»
محمدرضا شیرخانلو زمانی که ۵ ساله بود اولین سریالش را با نام «چک برگشتی» بازی کرد که اتفاقا سریال مناسبتی نوروز سال ۹۱ بود. پسرک شیرین زبانی که با لحن خاصی حرف میزد و کمی هم تپل و بانمک بود. تعدادی از مخاطبین سریال تنها شاید به خاطر حضور سکانسهای او سریال را تماشا میکردند. اما شیرخانلو قرار است با این سریال نوع دیگری از بازی خود را در ۱۳ سالگی به نمایش بگذارد.
** خانههای قدیمی که در شهرک کمال ساخته شدهاند
نکته مورد توجه درباره این سریال ساخت شهرکی به نام شهرک کمال است. شهرکی که شامل سه خانه، 17 خیابان و کوچههای مجاور، آب انبار، امام زاده و ... است. زمینی که دکورهای این شهرک در آن ساخته شده است مساحتی نزدیک به چهار هزار متر مربع دارد. همچنین زیر زمین و پشتبامهای این سه خانه به هم راه دارد و طوری است که به راحتی میتوان از خانهای به خانه مجاور رفت.
** اعضای خانواده کمال
محمود پاک نیت در این سریال نقش پدر کمال را ایفا میکند، شهره لرستانی مادر، شهربانو موسوی عمه و ... اینها همان اعضای اصلی خانواده داوود هستند که به دلایلی از شهرستانی به تهران مهاجرت کردهاند و قرار است زندگی جدیدی را در پایتخت شروع کنند.
** شایانفر: تفاوت بین تهران امروز و دیروز باعث شد تا شهرک کمال را بسازیم
در همین راستا «محسن شایانفر» تهیه کننده سریال «حکایتهای کمال»، درباره شروع تولید فصل دو این سریال نیز گفت: این مبنای کاری ما است که برای شروع تولید و حتی پیش تولید فصل دو «حکایتهای کمال»، باید نیمی از فصل ابتدایی آن پخش شود و بعد درباره تولید ادامه آن تصمیم بگیریم.
این تهیه کننده همچنین درباره سختیهای تولید فصل یک این سریال گفت: ما برای تولید فصل یک این سریال دچار مشکلات بسیاری شدیم. ساخت دکورها با این حجمی که میخواستیم ممکن نبود و در شروع کار دیدیم که اگر چنین دکورهایی را در اختیار نداشته باشیم گرفتاریهای بسیاری خواهیم داشت، چراکه تهران فعلی اصلا شبیه به تهران در دهه ۴۰ نیست، از جمله معبرها، گذرها، میدانها، آب انبار که هیچکدام در تهران امروز دیده نمیشوند.
** قرار بود در شهرستان تصویربرداری کنیم
وی ضمن بیان اینکه باید تصویربرداری حکایتهای کمال را در شهرستانها پیگیری میکردیم، ادامه داد: از ابتدا قرار بود تصویربرداری این سکانسها را در شهرستانها انجام دهیم، اما به دلیل تداخل در سیستم برنامهریزی از این تصمیم منصرف شدیم و در نهایت بر آن شدیم تا در شهرک سینمایی غزالی لوکیشنهایی را بسازیم.
شایانفر با اشاره به اینکه حین تولید این سریال از نظر بودجه مشکلاتی داشتیم، بیان داشت: بعد از شروع پیش تولید و برآورد مالی، مقدمات شروع تست گریم را انجام دادیم و همانجا بود که حس کردیم با استفاده از این دکورهای تقلبی کار خیلی تله تئاتری میشود و قطعا بعد از پخش ما را محکوم به این میکنند که سریالتان تله تئاتری است! و تصمیم گرفتیم تا شروع کنیم به ساخت دکور در شهرک سینمایی و به این دلیل که پیشبینیهایی در این بخش صورت نگرفته بود با کمبود منابع مالی مواجه شدیم.
این تهیه کننده همچنین با بیان اینکه در برآورد مالی هزینههای مازاد پیش بینی نشده بود، افزود: خودم فی البداهه به این بخش ورود کردم و پس از مراحل نهایی ساخت دکور دیدم فصلی که به آن نیاز داریم و قصه قرار است در آن فصل روایت شود، رو به پایان است و به جای توقف کار، ناگزیر سریال را کلید زدیم و از همین جهت فشارهای سنگینی را متحمل شدیم که جا دارد از کل گروه تولید و تدارکات تشکر ویژهای داشته باشم.
تهیه کننده سریال «ملکوت» درباره اینکه آیا سازمان صداوسیما با تولید شهرک تلویزیونی کمال توسط گروه شما موافق بود؟ گفت: نه از همان اول موافق نبودند و پیش بینی هم نکرده بودند و مهمترین دلیلش هزینههای تولیدی بود. معتقدم اگر تهیه کننده شجاعت مورد نیاز را نداشته باشد کار موفق نخواهد شد. هزینههای تولیدی ما شاید ۴۰ درصد بیشتر از برآورد شد، اما واقف بودم که مدیران سازمان صداوسیما هوشمندی خاص خود را دارند و بالاخره در ارزیابی و اصلاحیهها حواسشان هست و در نهایت شهرکی را ساختیم که برای نسلهای بعدی نیز مورد استفاده خواهد بود و این موضوع به نفع سازمان هم شد.
وی درباره اینکه بودجهای که صرف تولید دکورهای این سریال کردید، برگشتی داشت؟ گفت: هنوز به طور کامل نه اما گفتند در مراحل میانی کار بودجه را به پروژه تزریق میکنیم. جالب است که دقیقا زمان ساخت دکورهایمان مقارن شد با تحریمها علیه ایران و مواد اولیه لازم برای ساختمان سازی به یکباره گران و سه برابر شد.
** انتخاب بازیگرانمان تحت تاثیر بودجه قرار نگرفت
تهیه کننده سریال «هست و نیست» با اشاره به اینکه انتخابهای بازیگران تحت تاثیر بودجه قرار نگرفت، عنوان داشت: انتخاب بازیگرهایمان تابع این اصل نبود و افرادی که مرا میشناسند میدانند که در تولید سریالهایم کم فروشی نمیکنم. با اینکه گروه بازیگرانمان تغییر کرد اما باز هم از بازیگران موجود راضی هستم. ما تعدادی از بازیگران اصلیمان را انتخاب کرده بودیم اما به دلیل ساخت دکور زمان ما طولانیتر شد و این بازیگران مشغول کارهای دیگری شدند و در ادامه گروه جدیدی را برای بازیگرانمان انتخاب کردیم و در اصل معادل سازی کردیم و انتخابهای جدید به ساختار قصه نزدیکتر شد.
وی درباره تلنگری که قصه این سریال به مخاطب میزند، نیز عنوان داشت: این سریال کمک کرد تا به نوستالژی تهران قدیم سری بزنیم. قصههایی که جامعه ما گم کرده مثل صنعتی شدن شهرها و فاصلههایی که بین تمدنهای شهر نشین و دنیای صنعتی وجود دارد و ما را از اتفاقهای آن زمان دور کرده است. متاسفانه زندگی کنونی ناخودآگاه ما به سمت مدرنیته برده است. اگر قصه «حکایتهای کمال» بتواند این تلنگر را به مردم بزند که دورهم بودنها و حرفزدنها را از یاد نبریم رسالت خود را انجام دادیم.
شایانفر در ادامه با اشاره به قصه این سریال و شخصیت محوری آن افزود: به بهانه یک کوچ در این سریال، فرهنگهایی را به جامعهمان معرفی کردیم. معتقدم ما برای پیدا کردن تمدن خیلی چیزها را از دست دادیم و اگر بتوانیم اینها را به خوبی نشان دهیم موفق بودیم. فارغ از شعارها ظلم ستیزی در گذشته وجود داشته و امام خمینی (ره) بارها به این موضوع اشاره کردند و اگر ما در حکایتهای کمال حتی یکی از جملههای ایشان را بخواهیم هدف قرار داده باشیم ظلم و استکبار و دیکتاتوری را در لایههای این قصه خواهیم دید و برای نشان دادن این ظلم و استکبار موجود در آن زمان به صورت نمادین از دو سه شخصیت استفاده کردیم.
** بدون شیرخانلو یک روز هم نمیتوانستیم تصویربرداری کنیم
وی درباره انتخاب محمدرضا شیرخانلود برای نقش کمال نیز بیان داشت: هوشمندی شیرخانلو مهمترین دلیل انتخابش بود. بنا داشتیم تا نوآوری کنیم و قویا به خاطر انرژی خوبی که برای این کار داشت از او تشکر میکنم. حتی یادم است یک شب گلو درد گرفت و ما فردای آن روز کل کار را تعطیل کردیم. چراکه بدون او نمیتوانستیم حتی یک روز تصویربرداری کنیم. به طور معمول قصههایی که در سینما و تلویزیون ما نوشته میشود بازه زمانی بین ۱۵ تا ۲۰ سال را در نظر نمیگیرد و ما چهار پنج سال خلا قهرمان داریم. دقیقا همان سن و سالی که از حساسیت فوق العادهای برخوردار است و مهمترین بخش آن دوره سربازی است که اتفاقا در حکایتهای کمال به این بخش ورود کردیم.
شایانفر در ادامه افزود: کمال در ابتدای سریال ۱۴ سال سن دارد و قصه هر فصل که جلوتر میرود یک سال به سن او اضافه میشود. یکی از دلیلهایی که باعث شد برای شخصیتهای اصلی این سریال افزایش یکباره سن نداشته باشیم، حفظ راکوردها بود و از این طریق بر هجمههایی که قرار بود علیه ما صورت بگیرد غلبه کردیم.
این تهیه کننده همچنین با اشاره به اینکه در فصلهای بعدی کمال در جریانهای سیاسی و انقلابی و اعتراضهای مردمی قرار میگیرد، بیان داشت: در جریان قصه همینطور که پیش میرویم، دستمایه اصلی قصه میشود ظلمی که به پدر کمال در طی این سالها شده است. فصل پایانی حکایتهای کمال، کلیت قصه سیاسی میشود و به ماجراهای ساواک میپردازد.
وی درباره گروه سنی مخاطبین این سریال نیز بیان داشت: ابتدا برای گروه سنی نوجوان بود اما گروه سنی را گسترش دادیم و روی خانواده تمرکز کردیم و حتی در خلاصه داستانمان آمده است: داوود مردی است که به ناچار مجبور به مهاجرت میشود و طی اتفاقهایی او میماند و کمال که میخواهد نقش برادر بزرگترش که حالا به سربازی رفته را ایفا کند و یک سری قصهها از دید کمال دیده میشود در حالی که کار برای مخاطب کودک و نوجوان نیست.
** کمال به پختگی میرسد
در فصل ابتدایی «حکایتهای کمال» مخاطبین شاهد دو سال از زندگی کمال و خانوادهاش از سن ۱۳ تا ۱۵ سالگی کمال خواهند بود که همه اینها در همان دهه ۴۰ و در تهران قدیم رخ میدهد و در ادامه و در فصلهای دیگر این شخصیت یک سال بزرگتر و عاقلتر شده است و رفتارهایی که از او سر میزند به پختگی نزدیکتر میشوند. همچنین کلیت سریال در دو سال روایت میشود.
** قصهای در راستای مفاهیم آموزشی
«حکایتهای کمال» سریالی در راستای مفاهیم آموزشی است که آداب و رسوم و سنتها، بازیها، اسباببازیها و آدمها را از دهه ۴۰ تا به الان نشان میدهد و برخلاف تصور برخیها که نام سریال را ملاک قرار میدهند و از روی آن میگویند قصه سریال مختص کمال است، اینطور نبوده و کمال تنها بخشی از این سریال را شامل میشود.
** نوستالژیبازیهایی که در سریال دیده میشود
همانطور که گفته شد سریال جدید قدرت الله صلح میرزایی، مربوط به دهه ۴۰ و تهران قدیم است و یکی از ویژگیهایی که شاید آن را خاصتر از سایرین کرده است، وجود عناصری است که برای خیلیها بار نوستالژیک دارد. مثل فضاها و خیابانهای آن زمان، استفاده از وسایل نقلیه غیر موتوری، وسایل صحنه، چیدمان خانههای قدیمی، استفاده از ظرفهای آن برهه از زمان و حتی نوع پوشش مردم در دهه ۴۰ بسیار متفاوتتر از امروز است و افرادی که در آن سالها زندگی کردهاند، قطعا تمامی اینها را به خاطر دارند و به خوبی میتوانند آن فضا را درک کنند.
** صلح میرزایی: قصههای کتاب حکایتهای کمال تصویری هستند
همچنین «قدرت الله صلح میرزایی» کارگردان سریال «حکایتهای کمال»، درباره اینکه چطور شد تا سریالی را از روی کتابی به همین نام ساخته است؟ گفت: از سال ۵۹ مشغول به فعالیت در سینما و تلویزیون هستم و در این سالها بیشتر کارهایی که ساختم مربوط به کودک و نوجوان بوده است. همچنین از آنجایی که دست به قلم هم هستم کتابهای بسیاری را برای این گروه سنی به نگارش درآوردم و مطالعههای فراوانی نیز در این زمینه داشتم.
وی ادامه داد: در همان سالها با آقای محمد میرکیانی آشنا شدم و همیشه در ذهنم آقای میرکیانی و سرشار را از بهترین نویسندههای کودک و نوجوان میدانم. اصولا ساخت فیلم و سریال در مقطع سنی و برای کودک و نوجوان یکی از اصلیترین دغدغههای من است.
صلح میرزایی که پیشتر مدیر فرهنگی آموزش و پرورش بوده است، ادامه داد: در همان سالها کارشناس تولید فیلم هم بودم و چند فیلم تربیتی در برخی استانها را تولید کردیم که از رسانه ملی پخش شد.
کارگردان سریال «دختری به نام آهو» درباره همکاری خود با میرکیانی نیز افزود: آقای میرکیانی قلمی روان و رسا برای نوجوانها دارد و به دور از شعار لایههای پنهانی کتاب، به گونهای پیام آن کتاب هم میشد. یکی از ویژگیهای کتابهایش روان و تصویری بودنشان است و وقتی این کتابها را میخوانید تصاویر جلوی چشمانتان میآیند. حتی وقتی قرار بود فیلمی را از روی کتابی بسازم، بیانهای نمایشی و زبان اصلی پیام را رعایت میکردم.
** قصههای حکایتهای کمال، تصویری بود
وی ادامه داد: همان سالها که کتاب حکایتهای کمال چاپ شد، من خوانده بودم و حس کردم که میشود از این کتاب قصههایی را خلق کرد چراکه قصههای تصویری بهتر در ذهن مخاطب نوجوان مینشیند. با آقای میرکیانی در اینباره صحبت کردیم که چطور میتوانیم این کتاب را به سریال تبدیل کنیم.
سرپرست نویسندگان سریال «حکایتهای کمال» با اشاره به استفاده از نویسندههای متعددی در ساخت این سریال گفت: گروهی از نویسندگان را برای نگارش این سریال دعوت کردیم و حدود یکسال مشغول تحقیق و نگارش بودیم. امیرحسین جهانی، آزاده محسنی، خانم عرب امیری و آقای خودسیانی. مسائل تربیتی قصهها برایمان از اولویت به خصوصی برخوردار بودند.
این کارگردان درباره حذف و اضافه شدن برخی قصهها از کتاب برای تبدیل شدن به سریال نیز بیان داشت: در این پروسه که قصههای کتاب باید به یک سریال تبدیل شود، قطعا حذف و اضافههایی وجود دارد و ما در این بخش با اجازه و مشورت آقای میرکیانی دست به تغییرها میزدیم.
** محدودیتهای ژانر کودک و خانواده
صلح میرزایی درباره بازخوردهای مخاطبین از این سریال و ارتباط آن با سرنوشت ادامه حکایتهای کمال نیز گفت: ما منتظریم تا ببینیم بازخورد مخاطب به چه صورت خواهد بود. قصههای ما فضای متفاوتی دارد و به عبارتی لطیف است و برعکس سایر مجموعههای تلویزیونی که قصههای عشق و عاشقی و خشونت دارد، اما ما به خاطر محدودیتهایی که در ژانر کودک و خانواده داریم، به آن سمت نرفتیم. شخصیت قهرمان قصه ما همیشه هشداری بود که به برخی مسائل نپردازیم.
این کارگردان درباره اینکه گروه سنی مخاطبین چنین سریالی نوجوانها هستند یا بزرگسالان؟ گفت: کودک و نوجوان در کنار خانواده معنا پیدا میکند و در این سریال خانواده در کنار نوجوانها در برخی مسائل دخیل هستند و نقش به سزایی دارد، اصولا نباید کودک را بدون خانواده ببینیم.
وی با اشاره به بازی محمدرضا شیرخانلو در این سریال نیز عنوان داشت: بازیگران زیادی در این گروه سنی دعوت کرده بودیم و از همه آنها تست گرفتیم اما دوست داشتم تا این شخصیت چند وجهه داشته باشد، از جمله پرسشگری، جسارت و شجاعت که همه اینها در شیرخانلو وجود دارد.
** این سریال کمدی موقعیت است
این کارگردان با بیان اینکه «حکایتهای کمال» کمدی صرف نیست، افزود: این سریال در حقیقت کمدی موقعیت است که شیرین و جذاب است.
وی درباره نشان دادن فضای تهران قدیم و دشواریهایی که حین تولید سرراهشان بود، گفت: متاسفانه در کشور ما شهرک سینماییهای ماندگار ساخته نشده است و اگر هم ساخته شده به خوبی از آن مراقبت نکردند. از طرفی به دلیل اینکه قرار بود ۱۵۰ قسمت سریال بسازیم به ناچار مجبور به ساخت دکورهای زیادی شدیم چراکه دکورهایی که در شهرک موجود بود، این تعداد قسمتها را جواب نمیداد.
سریال «حکایتهای کمال» در ۱۵۰ قسمت به تهیه کنندگی محسن شایانفر و کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی و نویسندگی سیدحسین امیر جهانی، آزاده محسنی و نسیم عرب امیری به نگارش درآمده است. شهره لرستانی، محمود پاک نیت، محمدرضا شیرخانلو، امیر نوری، حمید ابراهیمی، نگارعابدی، شهرام عبدلی، فلور نظری، علی مسلمی، کاظم هژیرآزاد، سیروس میمنت، اکبرسنگی، آرش نوذری، داریوش سلیمی، سعید پیردوست، عباس محبوب، بیتا خردمند، حسین چنگی، فریده دریامج، تقی زنجانی، حمید صفایی و شهربانو موسوی، امیرحسین کافتری، همراز اکبری و محمدحسین بلوکات و جمعی از بازیگران سینما و تئاتر در این سریال بازی دارند.
*فارس
ارسال نظر