به گزارش سینماپرس، بیست و دومین برنامه «سینما؛ گفتمان فرهنگی» با موضوع «بررسی گفتمان سینمای ایران و افغانستان» با حضور دکترصحرا کریمی رئیس امور سینمایی افغانستان و جمعی از مستندسازان و اهالی رسانه در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این مراسم دکتر کریمی رئیس امور سینمایی افغانستان، در خصوص بازنمایی سینمای افغانستان در جریان تبادل و گفتمان فرهنگی با ایران گفت: گفتمان فرهنگی با دیگر کشورها عاملی برای پیشرفت و مطرح شدن سینمای افغانستان است. معتقدم گفتمان فرهنگی با کشور هم کیش و فرهنگ ما اقدام مبارکی برای سینمای افغانستان است. این گونه نشستها و یا توجه جشنواره جهانی فجر، به موضوع افغانستان نوید خوبی برای کشور ما است چرا که در پی آن حرفهای سینمای افغانستان دیده و شنیده میشود.
وی افزود: سینمای افغانستان به چند دوره تقسیم میشود. سینما در کشور ما عمری برابر با افغان فیلم ۵۱ ساله دارد. ناگفته نماند دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی از لحاظ تولیدی دورهای طلایی برای سینمای ما بوده و با وجود کاربرد ابزاری از آن، شاهد ساخت فیلمهای ملودرام، عاشقانه، کمدی، جدی، اقتباسی، و غیره بودهایم. میتوان به پرکارترین کارگردان افغانستانی در این دوران «لطیف احمدی» اشاره کرد هر چند که سینمای ما در این دوران زبان خاصی نداشت. در دوره جهاد و جنگهای داخلی، سینما نخستین قدمهای رکود و سکوت خود را در افغانستان برداشت؛ با این حال، کم و بیش فیلمهایی در گوشه و کنار برای توجیه مبحث جهاد ساخته شده است.
کریمی خاطرنشان کرد: با ورود طالبان، سینما و تصویر در افغانستان به مرگ خود رسید. زمانی که طالبان وارد کابل شدند، مردم با ترس روبرو شده و تلویزیونهای خود را مخفی میکردند. با سقوط سمبولیک طالبان در افغانستان، بعد از ۱۸ سال زمینه برای بروز اتفاقات مهم در افغانستان فراهم شد. در این میان با ورود کشور به عرصه دموکراسی، توجه دیگر کشورها به ما جلب شده و خارجیها نیز برای ساخت فیلم به ما روی آوردند. اما، سینمای ما با رکود مطلق روبه رو شده و این عرصه از حمایت دولت محروم مانده بود. با وجود بودجههایی نظیر: آموزش و پرورش، مبارزه با مواد مخدر، بهداشت و غیره اما بودجهای به فرهنگ و فرهنگ سازی تخصیص داده نمیشد. در نتیجه، در این دوره، سینماها بازسازی نشده و از تجارت صنعت سینما غافل ماندهایم.
وی بیتوجهی به سینمای افغانستان را نوعی اقدام عمدی خواند و اظهار داشت: کشوری که دارای قصه، صدا و فرهنگ سینمایی بالایی است با بها دادن به آن، قطعا به سمت هویت ملی خود سوق پیدا میکند؛ با حفظ این شرایط حتما یک کشور قادر است در مقابل دروغها و غاصبان مقاومت کند. بنابراین نادیده گرفته شدن سینما و هنرمندان افغانستان اقدامی عمدی بوده و عدهای مانع از پیشرفت کشور ما در زمینه فرهنگی شدهاند. با این وجود به منظور تقویت سینمای افغانستان، با همکاری سفارتخانهها، سازمانها و دفترهای خارجی پروژههای خرد و کلانی برای پرداختن به موضوعات مهمی چون زنان، کوکان و مسایل دیگر طراحی شد و فیلمسازان ما را به سمت ساخت آثار سفارشی کشاند. در عین حال با کمبود تولیداتی که در حوزه معرفی سینمای مستقل افغانستان باشد، روبرو بودهایم.
رئیس افغان فیلم یادآور شد: سینماگران افغان، سینماگرانی تجربی هستند که کاملا خود ساخته، راه سینما را انتخاب و به تولید فیلم پرداخته و نهایتا تحولی بزرگ را در طی چهار سال اخیر در سینمای ما به وجود آوردند. در دورهای که سینمای افغانستان نادیده گرفته شد، مدیران و دولت جفای زیادی در حق ما کردند. عدهای نظیر حسن نوری، برادران محمودی، شهربانو سادات نیز در حال فعالیت و آموزشهای سینمایی در دیگر نقاط دنیا بودند. این نسل از سال ۲۰۱۴ تصمیم به ساخت فیلم در افغانستان گرفت. بعد از آن، افراد هنرمند به کشور بازگشته و موجی از فعالیت سینماگران در افعانستان آغاز شد. در اصل این اقدام شروعی برای جنبش و موج نویی در سینما بود. با ورود سینماگران افغانستان به جشنوارههای جهانی فیلم، دومین موج تحول فرهنگی به راه افتاد چرا که این اقدام زمینه ارتباط سینماگران افغانستانی با دنیا را فراهم کرده و با وجود تفاوتها، منجر به حمایت از سینمای افغانستان شده است.
وی تاکید کرد: با این حال، سینمای مبتذل، بخشی از بدنه سینمای افغانستان است که متاسفانه این بدنه در کشور ما به نام «سینمای سلیم شاهینی» شهرت گرفته است. این بدنه ضربهای بزرگ به سینمای افغانستان زده است. با گذشت زمان رشد و نفوذ ابتذال، سینمای کشور ما را در داخل خود افغانستان خفه کرد. در این شرایط تنها راه حل مبارزه با این بدنه، نیاز به تولید، عرضه و جلب توجه مخاطب بود اما متاسفانه، ما از داشتن سالن سینما برای عرضه فیلم به مخاطبان هم محروم بوده و هستیم. این در حالی است که برای مورد قبول قرار گرفتن سینمای افغانستان در کشور خود و تقویت آن در شرایط امروز باید سینمای دنیا را دور بزنیم.
کریمی ضعف سینمای افغانستان را نبود غنا و تنوع موضوعی در آثار دانست و گفت: امروز سینمای ما برای جلب نظر سینمای دنیا، به موضوعات موردپسند آنها نظیر: زنان و مهاجرت میپردازد. در دنیای روابط انسانی افغانها با سینما، فیلمسازانی نظیر شهربانو سادات به سینمای کودک و نوجوان علاقه زیادی داشته و با فعالیت در سینمای تجربی به اولین سینماگر اقتباسی تبدیل شده است بعد از او ابوذر امینی سینمای مستند و واقع گرایانه را به جریان انداخت.
وی ضمن گلایه از بیتوجهی جشنواره سینما حقیقت به فیلم «تارهای ممنوعه» افزود: یکی از بزرگترین اتفاقات در حوزه سینمای مهاجرت، فیلم «تارهای ممنوعه» است. من برای سینمای حقیقت بسیار متاسفم که این فیلم هویتی افغانستان را نادیده گرفته و به راحتی از کنار آن رد شده است. در حالی که ما با دنیای جشنوارهها و داوریها ناآشنا نیستیم و برای من جالب است که فیلمی که یک کارگردان افغانستانی میسازد در جشنواره ایران پذیرفته شده ولی بهایی به آن داده نمیشود چرا که این فیلم یکی از شجاع ترین آثار در حوزه هویت ما بوده است.
وی عنوان کرد: سینمای مستند به دنبال گفتمان فرهنگی و بیان مشکلات جامعه است اما متاسفانه جشنواره سینما حقیقت از این رویکرد به دور بوده و از موضوعی نظیر مهاجرت که یکی از معضلات بزرگ کشور افغانستان است، به راحتی رد شده است. لازم میدانم بگویم که ما سبزی پاک کن و پنبه زن نیستیم، ما هگل و نیچه خواندهایم، شعر خواندهایم، مینویسیم، ملت افغانستان در کنار شما در عراق و سوریه جنگیده است. آیا ما حق نداریم با سینمای شما گفتمان داشته باشیم؟ ما نسلی هستیم که راه مقاومت را خوب بلدیم.
کریمی در خصوص عدم آشنایی مخاطبان ایرانی با سینمای افغانستان و آثار آنها گفت: افغانستان بعد از جنگهای متوالی داخلی به کشوری جنگ زده و نابود شده تبدیل شد که مدیریت فرهنگی و سیستم تولیدی در آن معنایی نداشت. در این میان سینما نیز به علت عدم وجود سیستم موضوعی و تولیدی در کشور به نابودی کشیده شد. امروز مسائلی چون زنان در افغانستان، موضوع مهمی است که با وجود کلیشه شدن، از اهمیت بسیاری برخوردار است. معتقدم اگر تاکنون به این موضوعات توجه شده بود، جامعه اوضاع بهتری داشت.
وی ضمن تاکید بر عدم وجود سانسور در سینمای افغانستان و نقش موثر آن بر تسهیل مسیر فعالیت فیلمسازان یادآور شد: نسل جدید سینمای افغانستان این سینما را وارد دوره جدیدی کرده و به دنبال دغدغههای مهمتر و اساسی هستند. معتقدم کسانی که تصمیم گیرنده اصلی عرصه فرهنگی هستند باید راه را برای فعالیت این سینماگران تسهیل کنند. با این حال بر خلاف گذشته فیلمسازی برای ملت افغانستانی آسان و برای خارجیها سخت شده است چرا که با این روش به تولیدات خوب دست یافته و با اخذ مجوز از فیلمسازان خود حمایت میکنیم تا جایگاه خود را در دنیا پیدا کنند.
رئیس امور سینمایی افغانستان به ضرورت تعامل مناسبات فرهنگی و سینمایی اشاره کرد و گفت: متاسفانه در حال حاضر نگاه به مهاجران افغانستانی خوب نیست و سینما تنها راه حل برای نزدیکی سطح فرهنگی دو ملت ایران و افغانستان محسوب میشود. بنده در جلسهای که با مسئولان سینمایی ایران داشتهام بر آموزش حرفهای و تولید مشترک و کار تاکید داشتم تا از این طریق دانش آموختگان برای ادامه فعالیت وارد عرصه سینما شوند. همچنین، مقرر شد در شرایط کمبود فیلم در کشور ما، به منظور احیای سینما، فیلمهای ایرانی در سالنهای کشور افغانستان نیز اکران شود.
کریمی در خصوص قابلیت سینمای افغانستان در پرداختن به موضوعات جدید عنوان کرد: افغانستان با موضوعاتی نظیر: مواد مخدر، مهاجرت و تروریسم و غیره سروکار دارد. فیلمهای ما به دلیل انعکاس واقعیتها و دغدغههای فیلمسازان، امروز به نقطه قابل توجهی رسیدهاند و در پرداختن به موضوعات هم زور و اجباری وجود ندارد. البته که توجه به موضوعات جدید هم لازم بوده و به آن هم توجه میشود. جایگاه سینمای ایران با ساخت ۱۱۰ فیلم در سال پیرامون موضوعات مختلف موفقیت بزرگی است که امیدوارم ما هم به این مرحله برسیم.
وی تاکید کرد: سینمای تجربی برای رسیدن به جایگاه خوب، مجبور به بازآفرینی موضوعات جهانی است. دغدغههای سینمای افغانستان دغدغه سینمای جهان است اما تکرار آن ممکن است کمی خسته کننده باشد. هرچند که موفقیت سینمای اروپا مرهون پرداختن به جنگ جهانی دوم با روایتهای متفاوت است. ما هم برای موفقیت به تفاوت روایت نیاز داریم. سه و شش موضوع مطرح در سینمای ما وجود دارد که با وحود تکراری بودن، نوع روایت آن مهم است.
رئیس افغان فیلم خاطرنشان کرد: لطفا سینمای ما را با ایران مقایسه نکنید. شما ۸ سال جنگ داشتهاید اما افغانستان بیش از ۴۰ سال درگیر جنگ بوده است. همین که زندهایم و جرات داریم فیلم بسازیم کافی است. تا روزی که بنده در راس فیلمسازی هستم اصلا کسی را محدود نکرده و با ساخت هر فیلمی موافق هستم تا سطح تولیداتمان افزایش یابد. قطعا هم فیلمهایی با موضوعات بینالمللی خواهیم داشت.
وی افزود: در افغانستان سیستمی به اسم تهیه کنندگی، سینمای گیشه و اسپانسر وجود ندارد. سینما، فقط پول گذاشتن نیست بلکه روابط زنجیرهای با مخاطب، فیلمساز و غیره است و در کنار آن با رویکردی تجاری به فروش فیلم در تمام دنیا توجه میشود. عدم وجود سیستم تهیه کنندگی، معضل مخاطب و نشناختن سینمای افغانستان معضلی بزرگ در این حیطه است. ما برای برطرف کردن این مشکلات باید طرحهایی را در دستور کار قرار دهیم تا مراکز خرید متعدد فاقد سینما در کشورمان، به سالن مجهز شوند چرا که سینما جزیی از مراکز خرید هستند و از نیازهای ضروری خانوار محسوب میشوند.
کریمی یادآور شد: جامعه جهانی ثابت کرده که در پی تفاهم نامههایی ضد کشور ماست مانند: تفاهم نامه طالبان با آمریکا. ما درس گرفتهایم که اگر خودمان، وطن مان را نسازیم هیچ کس دیگری آن را نمیسازد.
وی در پاسخ به همکاری سینما و تلویزیون افغانستان گفت: ما به دنبال زبان و هویت افغانستانی در رسانه خود هستیم. در واقع، تلویزیون افغانستان دولتی ولی سینما خصوصی است. تلویزیون ملی افغانستان کاملا سیاست زده و فاقد برنامه است در این میان عمدا از سینما و فیلم افغانستانی حمایت نشده و بیشتر به سمت تبلیغات، طنز و سیاست رفته است با این حال افغانستان آنقدر هم فقیر نیست که مردم پول نداشته باشند تا به سینما بروند.
ارسال نظر