به گزارش سینماپرس، اساساً دیگر تأسف برای سینما کارکرد لازم را ندارد چراکه مسئولان در وزارت ارشاد و سازمان سینمایی با اجازه ساخت و دادن پروانه نمایش به این فیلمها نشان دادهاند سینمای ایران اهمیت و اولویتی برای آنها ندارد و تا جایی که میتوانند فیلمهایی اکران میکنند که فاجعهای فرهنگی بیش نیستند. چند روزی است که فیلم «زیر نظر» اکران شده است؛ اثری مبتذل و مستهجن؛ اثری که با یک واژه سوراخ شکل گرفته و قطعاً این اثر فیلمنامهای نداشته و مجید صالحی در اولین فیلم سینماییاش قصد داشته با ساخت یک خزعبل جیب مردم را خالی کند. «زیر نظر» فرسنگها با یک اثر سینمایی فاصله دارد؛ ملغمهای که نمیتوان نام آن را فیلم گذاشت و شباهت بیش از حدی به فحش و بد و بیراه دارد؛ اثری چرکآلود که با یک طرح منسوخ شده شکل گرفته است. مجید صالحی در ساخت اولین فیلم سینماییاش برای مبتذل کردن بیشتر سینمای ایران مواد لازم را درست انتخاب کرده، رضا عطاران همراه با یک پارتنر که امیر جعفری انتخاب شده، مواد بعدی یک جین زن که نقش آنان تحریک قوای جنسی و شهوانی مردان فیلم است؛ اضافه کنید دیالوگهای جنسی و مستهجن را.
کلیت قصه با یک واژه شکل گرفته است؛ کاناپهای سوراخ میشود و این سوراخ کلیدواژه فیلم میشود و کل دیالوگها حول و حوش این واژه شکل میگیرند. حالا ببینید با این واژه چقدر میشود دیالوگها و موقعیتهای مستهجن خلق کرد، فضاپردازی کاملاً بداهه است. میزانسنها شلخته و بیتناسب هستند. فضاسازی کاملاً چرکآلود و اضافه کنید که دو کاراکتر اصلی طریقه مصرف مواد مخدر را به مخاطب آموزش میدهند.
واقعاً باعث تعجب است که عوامل این فیلم متوجه نشدهاند چیزی که به نام فیلم ساختهاند نمیتواند مخاطب را بخنداند؟ انگار همه چیز سر صحنه شکل گرفته است، گویی گفتند این فیلم رضا عطاران، دارد دیگر همه چیز سر صحنه ردیف میشود، اما این فیلم به دلیل شوخیهای نامربوط جنسی و دیالوگهای دوپهلو تبدیل به ملغمهای بیارزش شده است. کل فیلم در یک آپارتمان میگذرد، در این آپارتمان زنی به نام گیتی وجود دارد که مطلقه است، حالا مردان این ساختمان حتی یک پسر نوجوان به او چشم دارند، این چه نگرشی است که مقام زن در این گونه از فیلمها لگدمال میشود، مگر زن شخصیت و جایگاه ندارد که باید بزک شود و شهوت مردان را تحریک کند؟ مگر این فیلم برای اخذ پروانه نمایش در وزارت ارشاد بازبینی نمیشود چرا فیلمی مثل «زیر نظر» باید اکران شود؟ در سکانسی دیگر امید به محسن میگوید برای اینکه زنت نیاید تا سوراخ کاناپه را ببیند زنگ بزن و به او یک انگ بچسبان! یا میگوید میسپارم زنت را خفت کنند! چیزی که القا میشود ترویج بیغیرتی و شک انداختن مرد به زن در جامعه است. «زیرنظر» نشانی از بیبند و باری است، آیا جامعه و فرهنگ ما میتواند پذیرای این همه پلشتی تصویری باشد. سکانسی که آیدین گریهکنان محسن را در آغوش گرفته ترویج همجنسگرایی مطلق است یا در سکانس دیگر محسن در خانه گیتی حضور دارد و مرد همسایه هم میخواهد به بهانهای وارد خانه گیتی شود، این ترویج هوسرانی مردان است و البته نگرش نکبتوار به زن با ایجاد آرایش و نوع پوشش در تحریک قوای جنسی مرد، برای این مردان چشمچران که بیمار جنسیاند فرقی ندارد که زن متأهل یا مجرد باشد. پیاده شدن شادی از آسانسور و نگاه مرد همسایه را به یاد بیاورید. «زیرنظر» سرشار از موقعیتهای اروتیک و جنسی است که میخواهد با این بهانه مخاطب را به خنده وادار کند. شوخی و دیالوگهای جنسی دوپهلو با استفاده از واژه سوراخ بیش از آنکه خندهدار باشد مشمئزکننده است. دیالوگهای کوچه و خیابانی فقط باعث خجالت خانواده در سالن سینما میشود. به یاد بیاورید محسن از دستشویی خارج میشود و به امید میگوید زیپ شلوارم را ببند، فیزیک آن پلان فاجعه و خجالتآور است. مجید صالحی قصد داشته با یک طرح نیمخطی و با استفاده از یک واژه مستهجن اولین فیلم سینماییاش را بسازد و تنها امیدواریاش رضا عطاران بوده وگرنه این فیلم لمپن و کثیف آنقدر عقبافتاده و زشت است که مخاطب آن را پس میزند. در جایی هم مجید صالحی کم میآورد و مجبور به طرح روایتی دیگر میشود مثل پیدا کردن موش در خانه همسایه یا مرگ همسایه دیگر. واقعاً این طرح موضوعات چه فایدهای داشته است؟ «زیر نظر» اینقدر تداوم لحظههای بیربط دارد که میتوانست بیشتر ادامه داشته باشد، اما صالحی ترجیح میدهد پایان فیلمش را با بدیهیترین شکل ممکن به پایان برساند و مخاطب را از دیدن این اثر قباحت راحت کند. لازم به ذکر است ساختار این فیلم به قدری آشفته و شلخته است که نیازی به تحلیل ساختاری آن نیست. به یاد داشته باشیم که «زیر نظر» نه کمدی است و نه طنز، صرفاً یک شبهفیلم ناقص است که میخواهد با فرمول مثلاً کمدی بزن و بکوب مخاطب را سرگرم کند، اما نتیجه ملغمهای بیسروته و شرمآور درباره شیره تریاک و مشروب و شهوت مردان و دلبری هوسآلود زنان است.
باید برای عوامل ساخت این فیلم به خصوص مجید صالحی و رامبد جوان به عنوان کارگردان و تهیهکننده متأسف بود که برای مخاطب بیشتر حاضرند با هر خزعبلی آنها را تلکه کنند، اما برای رضا عطاران و امیر جعفری کار از تأسف گذشته است. این دو بازیگر راه ابتذال را انتخاب کردهاند و تأسف بزرگ نثار کسانی است که به این فیلم اجازه ساخت و نمایش میدهند، شاید تنها دلیل اکران این فیلمها پرت شدن حواس مخاطب از مسائل سیاسی و اقتصادی مملکت باشد، اما یادمان نرود تاثیر مخرب فیلمی مثل «زیر نظر» یا «مطرب» روی مخاطب جبرانناپذیر است.
ارسال نظر