حسین پورقادری/ فیلم سینمایی «عامه پسند» اساسا اثری قابلتوجه و مهم در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر محسوب نمیشود و بیش از آنکه موضوع اثر که از ماهیتی حقوق بشری و فمینیستی برخوردار است ذهن مخاطبان را درگیر خود سازد؛ چرایی حضور چنین اثر ضعیفی در جشنواره و چگونگی گزینش آن از میان حدود ۸۰ اثر که بنا بر فرموده دبیر جشنواره فُرم حضور را پر کرده و توسط هیات انتخاب گزینش شده اند، پرسش برانگیز است. اثری اروتیک (Eroticism) که شاید عمده تفاوت آن ساخته پیشین کارگردان در افت ماهیت سینمایی اثر و در عین حال افزایش غلظت و ادبیات فمنیستی آن باشد که به نحوی سن این زنگرایی افراطی را از دختر سی سالهی «عرق سرد»، به پنجاه و هفت ساله «عامه پسند» افزایش داده است.
فهیمه (با بازی فاطمه معتمدآریا) یک زن طلاق گرفته از شوهر و طرد شده از پسر، در یک ماراتن زنانه، سودا و شور و غوغای جوانی و کار و فعالیت مستقل و البته مردانه گرفته است تا به این ترتیب انتقامی از مردان اطراف خود بگیرد و جبران رنجی را بکند که مردان باعث آن بوده و در نهایت نیز علاوه بر مردان، قانون و سیستم مدیریتی شهر هم تدریجا مقابل او قرار میگیرند و البته زنان همجنس او که با عقبه ای سنتی در دنیای مدرن فهمیه حکمرانی می کنند و ... که این همه از منظر «عامه پسند» اینها دال بر رنج تاریخی زنان است. |
«عامه پسند» سوای نظر از تلاش در صورت سازی جدید از روابط جنسی به عنوان اثری اروتیک و همچنین علاقه ویژه کارگردان در تصویر سازی از ظواهر همجنس گرایی که این بار در قالب شخصیت به ظاهر مرد اثر با بازی هوتن شکیبا صورت می پذیرد؛ اثری بسیار ضعیف است که در برخی مواقع حتی حوصله مخاطب را به سبب تَکرارهای خود سر برده و کاملا بجای شخصیت پردازی به وادی جنسیت پردازی افتاده است و همین باعث شده که فیلم، ضد پرسوناژ باشد و تبعا جایگاه زن و مرد نه از بعد انسانی بلکه از بعد حیوانی دیده شود و از این جهت در نمایی از فیلم، فهیمه به گربهای تشبیه میشود که ارزشش از انسان بیشتر است زیرا او را به همین سادگی از خانه بیرون انداختهاند اما گربه را نه!
ارسال نظر