شمش الدین حمیدیان/ فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» تجربه ای از مهرداد خوشبخت است که متاسفانه نه در فیلمنامه و نه در ایجاد تعلیق موفق و کامیاب نیست و شاید تنها نکته مثبت این اثر در احیای یک بخشی از تاریخ جنگ، حائز اهمیت باشد که آن هم سراسر آمیخته با پیام های ضد جنگ بوده و این در حالی است که موضوع فیلم درباره رادیو نفت آبادان است که ابتدای وقوع جنگ ایران و عراق، تلاش کرد تا صدای اخبار جنگ قطع نشود و اگر چه فیلم از آبادان و بمباران مرکز نفت، تصویری درست ساخته است اما مردمش را از حماسه و سلحشوری، حذف کرده و این در صورتی است که اثر به خوبی می توانست بجای قرار دادن سیم و کابل رادیو به عنوان تعلیق، ذهنیت دقیق و روشنی به مخاطبان خود از حماسه مردم آبادان در ماجرای کوی ذوالفقایه ارایه دهد.
|
«آبادان یازده ۶۰» سوژه مهمی را با فیلمنامه ضعیف همراه کرده است. حماسه پردازی فیلم اشتباه است و ضعفش را خواسته است با کپشن اول و آخر، فیلم جبران بکند. فیلم در حد تله فیلم است و چون قصه ی پرمایه ندارد، عملا به کش دادن موقعیت، روی آورده است.ضعف فیلمنامه باعث شده بداههپردازی نادر سلیمانی و مثلا قابلمه گرفتن و تنبک زدن یا خاطرهگوییها و حرف برای حرف و استفاده از مستندهای آرشیوی،جهت آکنده کردن زمان فیلم. |
«آبادان یازده ۶۰» به دلیل نداشتن پشتوانه قوی از تعریف ایدئولوژیک جنگ، و همچنین برخوردار نبودن از پژوهش و تاریخ شفاهی دقیق، به نوعی به یک روایت انتزاعی و احیانا تحریف شده رسیده است. مثلا «اریک» مرد ارمنی فیلم و اقدامات گاه مضحک او همچون روشن کردن ژنراتور با مشروب و ... از کجا آمده است و تا چه میزان حتی در تاریخ شفاهی دفاع مقدس اعتبار دارد؟ و آیا اساسا فیلمساز مجاز است که بودجه بیت المال تصویری اینچنین بین الادیانی و به شدت ناسیونالیسمی از دفاع مقدس ارایه کند؟

ارسال نظر