محمدرسول محمدی/ فیلم سینمایی «لباس شخصی» در ژانر سینمای استراتژیک و اثری با ارزش محسوب می شود. اثری که به خاطر موضوع بسیار مهم و حساس «حزب توده» و «ایدئولوژیک مبارزه» و «ریختشناسی نفوذ» و... از اهمیت مضاعف سیاسی و تاریخی برخوردار می باشد. اثری ویژه که از حیث گسترده و شمول وقایع، تقریباً فیلمی درباره دهه ۱۳۶۰ محسوب میشود. اما از چنین ظرفیتی برخوردار است که به دهههای مختلف نیز پرداخته و حتی شخصیت هایی همچون مرحوم جلال آل احمد را به تصویر کشیده و دلایل جدایی ایشان از حزب توده را مطرح نماید. با این وجود لباس شخصی را می بایست اثری توامند و موفق در شرایط ول شده سینمای ایران قلمداد نمود و البته نباید فراموش کنیم که بعد از فیلم «تاواریش» که در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی تولید شد، تقریباً هیچ گاه سینمای ایران به موضوع حزب توده نپرداخته و یا نخواسته که بپردازد و اکنون «لباس شخصی» به عنوان اثری سینمایی با درامی جاسوسی و پلیسی که می تواند از نمونههای خوب ژانر سیاسی و افشاگر محسوب شود؛ توانست این بخش مغفول از تاریخ ایران اسلامی را بررسی نماید. اثری که از جهت فیلمنامه تقریباً ضعف جدی ندارد و اطلاعات بیهوده و زائد در فیلم دیده نمیشود. اثری توانمند و البته موفق در جذب مخاطب که برخلاف انبوهی از فیلمهای سیاسی که در بستر روایت عاشقانه شکل میگیرند؛ توانسته ضمن نادیده نگرفتن خانواده، درام عشقی را از پیکره خود حذف نماید و با صلابت سینمایی کاملاً ایدئولوژیک رفتار کرده و به عنوان یک اثر حرفه ای، سعی نموده تا با نگاهی استراتژیک از وجاهت جلالی خاصی برخوردار شود و از این جهت است که حتی موسیقی اپیک و حماسی فیلم نیز معطوف ابعاد جلالی انقلاب شوروی است و بر خلاف نظایر خود در سایر تولیدات سینمایی به تصویر سازی جمالی روی نمی آورد.
فیلم سینمایی لباس شخصی روایتی واقعی از دهه حساس شصت و در مقاطع حساس دفاع مقدس است. دههای که ملت مسلمان ایران درگیر جنگ بوده و در عین حال دشمن با تزریق عناصر خود به عنوان نیروهای نفوذی در بخش های مختلف نظام در صدد ضربه زدن به عقبه ها و تاثیر گذاری در عرصه تصمیم سازی و متعاقب آن تصمیم گیری می باشد و در این شرایط است که لباس شخصی سعی دارد تا به موضوع نفوذی های توده ای در بخش نظامی کشور اشاره نماید و پرونده ای را بررسی کند که منجر به کشف و دستگیری فرمانده نیروی دریایی ارتش می شود و در این بستر است که روایت تاریخی اثر بدون مهندسی اطلاعات برای مخاطب شکل می گیرد. روایتی صادقانه از تاثیر گذاری مامور ساواک در پیشرفت پرونده و همچنین عدم سانسور تردیدهایی که در رابطه با نفوذی بودن یکی از اعضای اطلاعات سپاه وجود دارد و ... که در مجموع باور پذیر بودن اثر را به صورت گسترده ای موجب می شود و این در حالی است که با توجه به اولین تجربه کارگردان و به لحاظ ساخت، بازی ها و پرداخت قابل فهم و نوع روایت صادقانه ای که در پیش گرفته، قطعا می تواند به عنوان موفق ترین اثر سینمایی در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نامیده شود. |
لباس شخصی اثر بسیار جذاب است که تا به پایان وجاهت سینمایی خود را حفظ می کند. اثری «شخصیت محور» و «دارای سیر تحول» که صرفاً به حوادث نمیپردازد و از سویی، کل دستگاه اطلاعاتی را به مثابه قهرمان جمعی نشان میدهد و نگاه جمعگرا و همگرای قهرمان ملی و انقلابی به نحوی ویژه در این اثر مشهود است. شخصیتهایی که مبتنی بر نگاه استراتژیک چیدمان شده و بر خلاف برخی از تولیدات سینمایی که بعضا با بودجه نهادهای امنیتی تولید می شوند؛ ماموران اطلاعاتی این فیلم، ولایتپذیر هستند و البته باهوش و خودساخته، که هم شمایل قهرمان ملی را دارند و هم اینکه بهموقع عمل میکنند.
از جهت دیگر به نظر می رسد این فیلم با توجه به آثار دیده شده در بخش سودای سیمرغ، شایستگی کامل برای حضور در این بخش را داشته که متاسفانه با بی تدبیری مدیران جشنواره این اتفاق روی نداده که شاید سبقه برخی اعضای هیات انتخاب در این زمینه بی تاثیر نبوده است!
ارسال نظر