به گزارش سینماپرس، جشنواره فیلم فجر همیشه مهمترین سکوی پرش برای فیلمسازان جوان در عرصههای داستانی و مستند بوده است. البته فیلمسازان مستند همواره در این رویداد بزرگ و مهم سینمایی، تحتالشعاع حضور فیلمهای داستانی بودهاند.
در سی و هشتمین جشنواره ملی فیلم فجر، ۴۶ فیلم مستند متقاضی حضور بودند که بر اساس آئیننامه جشنواره ۱۰ فیلم برای این بخش انتخاب شدند. در این میان فیلمسازان مستند در طول برگزاری جشنواره دغدغههایی از جمله زمان نمایش نامناسب فیلمهایشان در سالن رسانه یا نبود نشست خبری برای فیلمهایشان داشتند.
در همه جای دنیا کفه ترازو بیشتر به سمت سینمای داستانی است
محمد حمیدی مقدم رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی درباره شرایط حضور فیلمهای مستند در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به خبرنگار مهر گفت: به نظر من حضور مستند در جشنواره فیلم فجر بسیار خوب است و روندی رو به جلو محسوب میشود البته فراز و نشیبهایی داشته و زمانی تصمیم بر این بود که مستند از جشنواره فجر حذف شود. بالاخره در این تقابل بین جهان سینمای داستانی و سینمای مستند، کفه ترازو همیشه به سمت داستانی است و این موضوع در همه جای دنیا وجود دارد. به همین دلیل است که وقتی جشنوارهها به سمت تخصصی شدن میرود، سینمای مستند جایگاه خود را پیدا میکند.
خاطرم هست زمانی که جشنواره فجر در برج میلاد برگزار میشد، سانس پخش مستند و فیلم کوتاه ظهر یا اولین سانس بود. آن زمان استقبالی در حد مقبول از فیلمها رخ میداد که من به آن استقبال واقعی از سینمای مستند می گویم وی با اشاره فراگیری این موضوع در جشنوارههای بزرگ و معتبر دنیا، پیشنهاد داد: در جشنوارههای کن و برلین فیلمهای کوتاه داستانی و فیلمهای سینمایی داستانی معمولاً در یک بسته و فیلمهای مستند در بستهای مجزا قرار میگیرند. فکر میکنم با توجه به آزمون و خطایی که الان در حال رخ دادن است، برای سالهای بعد شاید بتوان این تفکیک را در جشنواره فیلم فجر هم انجام داد. مخاطب شاید علاقمند به فیلم مستند نباشد اما در صورت علاقه میتواند در بسته اکران جداگانه آن را تجربه کند.
حمیدی مقدم درباره قرارگیری فیلمهای مستند در سانس اکران آخر شبانه در سینمای رسانه بیان کرد: باید به جشنواره فیلم فجر حق داد. در برخی دورهها هم مستندسازان و فیلمسازان فیلمکوتاه گله میکردند که چرا سانس پخش آثار ما را در طول روز قرار میدهند! باید قبول کنیم جشنواره فجر، جشنواره فیلمهای داستانی است و مختص اکران اول فیلمهای سودای سیمرغ یا فیلماولیها است.
وی تصریح کرد: خاطرم هست زمانی که جشنواره فجر در برج میلاد برگزار میشد، سانس پخش مستند و فیلم کوتاه ظهر یا اولین سانس بود. آن زمان استقبالی در حد مقبول از فیلمها رخ میداد که من به آن استقبال واقعی از سینمای مستند می گویم.
بازپخش مستندهای دیده شده شاید جذابیتی نداشته باشد
رئیس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در ادامه به اشکالی در نمایش فیلمهای مستند اشاره کرد و گفت: فیلمهای مستندی که در جشنواره فیلم فجر به نمایش در میآیند، به این دلیل که اولین نمایششان در جشنواره سینماحقیقت یا دیگر جشنوارهها مثل جشنواره جهانی فیلم فجر بوده است، قاعدتاً برای دوستان رسانهای که همه فیلمها را دیدند، شاید جذابیتی نداشته باشد. همچنین نشستهای خبری فیلمهای مستند نیز در همان جشنوارههای قبلی برگزار شده است. بنابراین به این دلایلی که ذکر کردم، یکی از آسیبها این است که نوعی مقایسه شکل میگیرد؛ این در حالی است که جشنواره فیلم فجر قصد داشته زمان خوبی به اکران آثار مستند بدهد که اتفاقاً به نظر من ساعت ۲۲ در سالن رسانه زمان بدی هم نبود، اما برخی مستندسازان گله داشتند که این استقبال کم مخاطبان به دلیل آخرین سانس بودن است.
به نظر من جشنواره فیلم فجر باید برنامهریزی کند باکس پخش فیلمهای مستند را جداگانه در نظر بگیرد و فیلمهای مستند نیز اولین اکرانشان در جشنواره باشد تا جذابیتی برای خبرنگاران و منتقدان و حتی مخاطبان داشته باشند وی تاکید کرد: به نظر من جشنواره فیلم فجر باید برنامهریزی کند باکس پخش فیلمهای مستند را جداگانه در نظر بگیرد و فیلمهای مستند نیز اولین اکرانشان در جشنواره باشد تا جذابیتی برای خبرنگاران و منتقدان و حتی مخاطبان داشته باشند.
حمیدی مقدم درباره استقبال مردمی از فیلمهای مستند در حالی که مردم این فیلمها را برای اولین بار تماشا میکنند هم گفت: اگر صادقانه بخواهم پاسخ دهم هنوز رصدی روی این موضوع نداشتهایم. امسال سینمای مستند شانس آورد و نمایش فیلمهای مستند لابلای فیلمهای سودای سیمرغ تقسیم شد و هر کس سری بلیتهای جشنواره را خریداری میکرد توفیق اجباری نصیبش میشد تا فیلمهای مستند را نیز تماشا کند. نکته مثبت دیگر این بود که نام فیلمها روی سری بلیتها حک شده بود و از قبل برای مخاطب مشخص بود فیلم مستند می بیند یا کوتاه.
وی تاکید کرد: همین که فیلمهای مستند در چرخه فروش و عرضه عمومی فیلم قرار گرفتهاند، موفقیت محسوب میشود.
این مدیر سینمایی در ادامه توضیح داد: ما از جشنواره سینماحقیقت شروع به فروش بلیت برای فیلمها مستند کردیم و این اتفاق بزرگی به حساب میآمد اما چون موضوع در حوزه سینمای مستند بود خیلی تبلیغ و معرفی آن جواب داد. در جشنواره فیلم فجر به دلیل سیطره فیلمهای داستانی، شاید دوستان رسانهای و آنهایی که باید به سینمای مستند میپرداختند لابلای سینمای داستانی به این سینما کمتر پرداختند.
حمیدی مقدم افزود: طی روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر در سینما فرهنگ که عموماً فیلمهای داستانی و سینمایی مخاطب دارد، به تماشای فیلم نشسته بودم و در آنجا دیدم تعدادی از افراد درباره فیلمهای مستند در حال صحبت هستند که بسیار جای خوشحالی داشت و این اتفاق به معنای آن است که سینمای مستند با همین دو باکس فیلم مستند و کوتاه، راه خود را باز کرده است اما واقعیت را هم باید پذیرفت؛ هم ما به عنوان مدیران سینمایی و هم مستندسازان باید بپذیریم که استقبال و علاقهمندی مخاطب به سینمای داستانی بیشتر است. این موضوع نباید به عنوان آفت در نظر گرفته شود و فکر کنیم این موضوع فقط در ایران رخ میدهد، بلکه در همه جای دنیا نیز اینگونه است و سینمایی که درام و قصه، سوپراستار و… دارد علاقمندان بیشتری دارد و شاید اگر نسبتها را مقایسه کنید، آثار مستند در جهان به نسبت ایران مخاطبان کمتری نیز داشته باشد اما ورود باکس مستند-کوتاه در جشنواره فیلم فجر، جشنواره را دارای اعتباری فرهنگی کرده است.
وی در پایان به عنوان پیشنهاد گفت: به نظرم جشنواره فیلم فجر میتواند در سالن سینمای رسانه نشست نقد و بررسی مختص به فیلمهای مستند و کوتاه را برگزار کند تا علاقمندان این فیلمها نیز به نشست بیایند. حال ممکن است نمایندگان دو رسانه در جلسه حاضر شوند اما مهم نیست، مهم اختصاص اعتبار به فیلم کوتاه و مستند است. فیلمهای بخش مستند و کوتاه وقتی در جشنواره معتبر فجر وجود دارند، پس معتبر هستند و باید بهصورت درخور برای آنها برنامهریزی شود و به همین میزان فیلمسازان مستند و کوتاه نیز امیدوارانهتر به مسیر خود ادامه میدهند.
*مهر
ارسال نظر