به گزارش سینماپرس، تا قبل از دیدن انگل این پرسش ذهن مخاطب را با خود درگیر میکند که چه چیزی باعث شده است تا این فیلم سینمایی کرهای بتواند حتی از فیلمی مانند «جوکر» و یا «مرد ایرلندی» در بخشهای مهمی مانند بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه جلو بزند و برنده اسکار شود؟ اما زمانی که این فیلم را تماشا میکنیم به این پرسش پاسخ میدهیم که انگل یکی از فیلمهایی است که فرزند سینما است. فیلمی داستانی و جذاب و بدور از گزافهگویی و ریا برای جذب مخاطب. عاری از کجدهنی به ملت و دولت و سیستم و فقط یک فیلم برای مخاطبی است که به سالن سینما آمده است. البته این تمام علت اسکاری شدن این فیلم کرهای نیست.
پوستر فیلم انگل
انگل روایت فاصله طبقه فقیر و غنی است. فقیرانی که برای رسیدن به خانه عیانی و زندگی راحتتر حاضر به «تقلب» و شیادی میشوند تا به خانه یک ثروتمند راه پیدا کنند. جالب اینجا است که با ورود فرد اول از خانواده فقیر داستان میل به حضور تمام اعضای خانواده در کنار هم به دلیل اهمیت خانواده باعث میشود که راه ورود به خانه با شگردهای دیگر باز شود تا خانواده فقیر ماجرا همه درکنار هم قرار بگیرند.
کارگردان فیلم بدون اینکه علیه طبقات ثروتمند باشد و آنان را بد و ظالم خطا کند یا قشر مستضعف جامعه را مفلوک و گدا و ناامید از زندگی ترسیم کند، داستانش را گفته است و این یعنی فیلم شریف. فیلمی که به بخشی از جامعه اهانت نمیکند. نماهایی که پدر و مادر خانواده پولدار سینما بینی خود را به خاطر بوی بد آنان میگیرند واقعیتی است که به خاطر فضای نمور زندگی آنان در خانه زیرزمینی است. البته فیلم برای پرداخت بهتر و روشنکردن مرزهای میان این دو بخش فاصلهدار در جامعه مجبور به نمایش زشتیها و زیباییهای هر دو طرف میشود که بدون جانبداری علیه دگیری است.
پوستر فیلم انگل
فیلم حتی ضد سیستم نیست و نمیخواهد که خشم خود را علیه سرمایهداری یا نظام کره جنوبی خالی کند. فرضیه سیاسی بودن فیلم نیز زمانی خنثی میشود که بعد از سیلی که باعث آبگرفتگی خانه آنان میشود جمعیت هزاران نفری را میبینیم که در ورزشگاهی توسط دولت ساماندهی شدند و در حال ارائه خدمات فوری به مردمی است که خانههای خود را در سیل از دست دادند. این نگاه بسیار هوشمندانه توسط کارگردان فیلم یعنی بونگ جون-هو به کار گرفته شده است تا راه خودش را طی کند.
فیلم به سرمایهداری کاری ندارد؛ نه له و یا علیه آن نیست. انگل از اساس فیلم سیاسی نیست و فیلمی اخلاقی و انسانی است که باعث شده است هالیوود با غولهای بزرگ خود برای اولین بار نگاهی با چشمان درشت و گرد به شرق آسیا برای بهترین فیلم خود کند؛ اقدامی بیسابقه و غیرقابل انکار که نشان از آدرس دادن هالیوود به سینماگران خود برای ساخت فیلمهای اجتماعی دارد که از داستان و قصه فاصله گرفتند و درگیر روایتهای پستمدرن برای داستان و قصه افتادند. این رویکرد سینمای اجتماعی هالیوود است که باعث شد تا سینمای ابرقهرمانی و مارولی با اتکا به همان شیوههای کلاسیک داستان و فیلمنامه مخاطب را به سینما آورند و گیشه هالیوود را نجات بدهند.
نمایی از فیلم انگل
اما توضیح یک نکته در این باره ضروری است: سینمای غرب و هالیوود قبلتر نیز به سینمای شرق و آسیا نظر داشته است. هم زمانی که فیلمهای بروسلی در همکاری با هالیوود ساخته و اکران میشدند و هم زمانی که برخی از فیلمهای کارگردانهای آمریکایی از روی نسخه شرقی چینی و ژاپنی ساخته میشدند اما به دلیل گسترگی و تسلط سینمای هالیوود، نسخه اصلی زیر سایه سنگین غول رسانهای لیبرالیسم پنهان میماند. اما رفته رفته این جریان با بزرگتر شدن رسانههای چینی و شرقی رنگ باخت و سینمای شرق دور توانست از زیر سایه هالیوود بیرون بیاید و خودنمایی کند. فروش سینمای چین به تنهایی از رقم بسیار بالایی در سال ۲۰۱۹ برخوردار بود. مجموعه فروش گیشه جهانی سینما در سال ۲۰۱۹ در حالی به ۴۲.۵ میلیارد دلار رسید که سیمای آمریکای شمالی با نزول ۴ در صدی فروش در گیشه همراه بود. همینطور گیشه هالیوود در باکسآفیس چین در سال گذشته از شکست تاریخی برخوردار شد که نشان از توجه مردم این کشور به سینمای ملی خودشان دارد.
انگل برنده نخل طلای کن
اعطای جایزه بهترین فیلم اسکار به فیلمی کرهای از کارگردانی متوسط که در جشنواره کن نیز برنده شد، نشان از آن دارد که دیگر نمیتوان قدرت سینمای شرق آسیا را انکار کرد و همان بهتر قبل از آنکه سینمای چشمبادامیها آنقدر خودنمایی کند که جایی برای هالیوود در اوضاع خرابش نماند، خود به صورت آبرومندانه آن را زیر چتر خود بیاورد تابتواند از تعامل و نزدیکی دو دیدگاه شبیه به یکدیگر ِهالیوود و شرقی سینمای خود را از رقابت جهانی عقب نیاندازد.
*تسنیم
ارسال نظر