به گزارش سینماپرس، در این روزها تمامی صحبتهای مردم پیرامون مشکلاتی است که از ویروس کرونا به وجود آمده اند. بیماری که این روزها سایر دغدغهها و مسائل زندگی مردم را به حاشیه برده است و فقط نجات از آن در راس همهی آرزوها است.
اما باید دید که راه حل برای نجات و از بین بردن این بیماری چیست؟ علاوه بر راهکارهای بهداشتی و درمانی، گزینههایی هم برای کاهش نگرانیها و استرسهای فعلی در جامعه وجود دارد، یکی از این راه حلها، ایجاد همدلی و نشاط بین مردم است. راهی که حتی از مبتلا شدن به این بیماری جلوگیری میکند.
مردم سرزمین ما در هر جایگاه و قومیتی که هستند و با هر توانایی که در دست دارند در تاریخ پر از فراز و نشیب کشورمان نشان داده اند که همواره برای حمایت از یکدیگر تا پای جان تلاش میکنند. به عنوان مثال خیلی دور نرویم، همین امسال که سیل زندگی بسیاری از هموطنانمان را در شهرهای مختلف مختل کرد، همدلی و همکاری مردم بود که آرامش را به زندگی آنها بازگرداند. یا در همین روزها علاوه بر تلاش کادر بیمارستانها و مراکز درمانی، نمونههای مختلف این همدلی را در دل جامعه شاهد هستیم. به عنوان نمونه میوه فروشی که در این ایام اجناس خود را به قیمت میدان میوه و تره بار به مردم میفروشد یا هموطن دیگری که در روزهای کمبود مواد بهداشتی، ماسک در اختیار همشهریان خود قرار میدهد.
عدهای دیگری هم با همین گوشیهایی که در دستان هر شخصی دیده میشود، به ایجاد همدلی و فضای فرح بخش میپردازند و پیامها و پستهایی با مضمون شکست کرونا منتشر میکنند. شاید این کار خیلی ساده به نظر برسد اما استرس و نگرانی که ممکن است حتی فردی را به این بیماری مبتلا کند تاحدودی کاهش میدهد. همان گونه که میبینیم هر کس با هر ابزار و نیرویی که دارد برای سلامتی هموطن خود تلاش میکند.
یکی از ارگانهایی که نقش مهمی در ایجاد آرامش و برقرار کردن فضایی دلچسب برای خانوادهها در ایامی که تفریحات خارج از خانه محدود شده است دارد، سازمان صداوسیما است. در حال حاضر در تمامی شبکهها شاهد پخش سریال، فیلم، مسابقه و برنامههای آموزشی مختلف و سرگرمکننده و جذاب هستیم تا نگرانی و اضطراب ناشی از کرونا را کمرنگ کند.
یکی از برنامههایی که میتواند موجبات سرگرمی و شادی مردم را در این روزها بیش از سایر برنامهها فراهم کند برنامه خنده محور خندوانه است. اما متاسفانه رامبد جوان کارگردان و مجری، ادامه ساخت خندوانه را به روزهای دیگری موکول کرد و در آخرین پست اینستاگرامی خود اعلام نمود که فعلا برنامه خندوانه را نمیسازد!
جوان در این پست نوشته است:
"فصل جدید خندوانه بماند برای روزهایی که بیدغدغهتر زیر یک سقف جمع میشویم.
بماند برای روزهایی که با خیال آسوده، نفس عمیق میکشیم.
بماند برای روزهایی که اگر یکی از ما عطسه کرد، دیگران با صدای بلند به او بگویند: عافیت باشه.
بماند برای روزهایی که من و گروهم هم دل خوش داشته باشیم که بخواهیم با شما تقسیم کنیم.
بماند برای روزهای بهتر.
خندوانه بماند برای روزهایی دورتر.
به امید عافیت، سعادت و همدلی.
دلتنگ شما، رامبد جوان
دهم اسفند سال نود و هشت"!
این اعلام آقای جوان در حالی است که پیش از این اعلام شده بود فصل جدید خندوانه ساخته خواهد شد.
اما غیر از تمام این اعلامیهها نیز انتظار عمومی این بود که آقای جوان بعنوان کسی که در رسانه ملی برنامههای طنز و پر مخاطب را میسازد؛ در این روزهای شیوع بیماری و مشکلات دیگر که مردممان نیاز بیشتری به روحیه و شادابی دارند؛ به کمک مردم بیاید نه اینکه نیستی و نبود خود را اعلام کند.
آیا این حق مردم نیست که وقتی مخاطب یک سازنده یا کمدین میشوند، پولهای خود را به سمت کارهای او و تبلیغاتش روانه میکنند و باعث ثروتمندی او میشوند؛ در روزگار مشکلات نیز پاسخ اینهمه محبت خود را ببینند!؟
آقای جوان آیا میداند که زندگی توأمان در ایران و کانادا و اینهمه بهروزی خود را وامدار و مدیون همین مردمی است که آنها را در روزگار مشکلات تنها گذاشت؟
این انتظار زیادی نبود که رامبد جوان هم مثل "مهران مدیری" در کنار مردم باشد و حتی در روزهای شیوع بیماری نیز برای مردم، برنامههای شاداب بسازد.
همانطور که برخی چهرهها و کمدینهای سینما و تلویزیون در دهه شصت نیز هنگام بمبارانها؛ در پناهگاه برای مردم استندآپ کمدی اجرا میکردند و به مردم روحیه میدادند.
واقعا منظور رامبد جوان از روزهای بهتر چیست؟ چه روزهایی بهتر از این که مردم به خندیدن احتیاج دارند؟ چه کمکی بالاتر از خنداندن مردم؟ گویا شادترین برنامه تلویزیونی طبق نظر کارگردانش، قرار است مدتها ساخته نشود. روزهایی که رسانه ملی سعی در ایجاد شادترین فضا در خانهی مردم دارد، تولیدکنندهای برای شادکردن دل مردم تلاش نمیکند.
این در حالی است که سایر برنامههای جمعی تلویزیون مانند عصر جدید، پنج ستاره و دست فرمون به منظور حفظ سلامت هموطنان، برنامه را بدون تماشاگر ادامه میدهند. اما سوالی که اذهان را درگیر میکند این است که علاقه به ایران و ایرانی باید در کجا و چه زمانی نمود پیدا کند؟
این روزها مرد و زن، پیر و جوان، پزشک و کارگر همه و همه با هر توانی مشغول کمک به مردم هستند. جبهه همان جبهه است فقط لباسها تغییر پیدا کرده اند.
در چنین ایامی حضور هنرمندان و در کنار بودن آنها با مردم برای ایجاد آرامش روانی روز به روز پررنگتر و بیشتر احساس میشود. همان طور که در کشورهای دیگر هنرمندان و افرادی که طرفداران زیادی در بین مردم دارند، در تلاش هستند تا لبخند را بر روی لبهای هموطنان خود بنشانند.
ایرانی بودن به همین تلاشهایی است که در روزهای سخت از خود نشان میدهیم. پس باید هر کس در هر لباسی برای ایران و ایرانی بکوشد.
ارسال نظر