به گزارش سینماپرس، همزمان با روزهای خانهنشینی و قرنطینه خانگی در راستای صیانت از سلامت خانوادهها، بخش عمدهای از سبد مصرفی مخاطبان محصولات فرهنگی و هنری، به سمت فضای مجازی گرایش پیدا کرد. اوجگیری استفاده از این بستر، در سامانههای برخط عرضه ویدئوهای درخواستی یا همان «ویاودی» ها نیز بهصورت مشهودی نمود داشته است.
در چنین شرایطی خلأ «نظارت» بر فعالیت این سامانهها و محتوای محصولات عرضه شده در آنها، بیش از پیش به چشم میآید، به خصوص برای خانوادههایی که با اطمینان از صدور مجوز فعالیت رسمی برای برخی از ویاودیها، با خیال راحت زمینه و امکان دسترسی کودکان و نوجوانان خود به آثار عرضه شده در این سامانهها را فراهم میکنند اما به ناگاه با محصولاتی مواجه میشوند که با آنچه بهعنوان استانداردهای حداقلی تربیتی برای فرزندان خود مدنظر داشتهاند، تطبیق ندارند!
از نگاه «قانون» اما مسئول نظارت بر این فضای نه چندان جدید و بهشدت پرمخاطب، چه کسی است؟
در پاسخ به این سوال ابتدا ذهن به سمت «وزارت ارشاد» بهعنوان اصلیترین متولی عرضه محصولات نمایشی در ساختار دولت میرود و با کمکی کنکاش در اخبار متوجه مسئولیت پررنگ صداوسیما به عنوان متولی رسمی ساماندهی حوزه «صوت و تصویر فراگیر» در قانون اساسی میشویم. واقعیت اما این است که «قانون» هنوز در این زمینه نظر قطعی نداده و در میانه کشمکشهای مدیریتی میان متولیان ارشاد و مسئولان صداوسیما، هنوز هیچ یک خود را در زمینه «بینظارتی» حاکم بر «ویاودی» ها پاسخگو نمیداند.
سیدصادق طباطبایینژاد نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، در گفتگو با مهر، روایتی بیواسطه از دلایل بلاتکلیف ماندن قانون نظارت بر ویاودیها در مجلس شورای اسلامی ارائه کرده است؛ اینکه اساساً مجادله میان ارشاد و صداوسیما بر سر چیست و سرانجام این مسئولیت به گردن کدام یک خواهد افتاد؟
در ادامه مشروح گفتگوی صریح خبرگزاری مهر با این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی را میخوانید؛
* با توجه به گسترش استفاده مردم از سامانههای عرضه اینترنتی ویدئوهای درخواستی یا همان ویاودیها یکی از خلأهایی که بیش از گذشته نمایان شده است، خلأ صراحت «قانون» در زمینه فرآیند نظارت بر محتوای عرضهشده در این سامانهها است. بهعنوان نایبرئیس کمیسیون فرهنگی مجلس که اتفاقاً طی سال گذشته مباحثاتی هم در این حوزه با دیگر اعضایی کمیسیون در سال گذشته داشتید، چه توضیحی درباره این خلأ دارید؟ آیا این نظارت در مرحله قانونگذاری بلاتکلیف مانده است یا ایراد از مجریان است؟
در کمسیون فرهنگی مجلس کمیتههای مختلفی تعریف شده است که یکی از آنها کمیته رسانه، فرهنگ و هنر بود. یکی از مهمترین اقداماتی که در این کمیته صورت گرفت بحث بررسی و تدوین «قانون جامع صداوسیما» بود. صداوسیما تا پیش از این هیچ قانون مصوبی در مجلس نداشت و غالباً برمبنای آییننامههای داخلی اداره میشد. چند دوره بود که بحث قانونگذاری برای سازمان صداوسیما در مجلس مطرح میشد. یکی از مفاد این قانون همین بحث «ویاودیها» است.
صداوسیما در زمینه قوانین این بخش اختلافات جدی با دو وزارتخانه ارشاد و ارتباطات داشت. وزارت ارتباطات میخواست در این زمینه نقشی داشته باشد و ارشاد هم که میگفت طبق قانون این وظیفه ماست که در این زمینه ورود داشته باشیم. در مقابل صداوسیما به متن قانون اساسی استناد میکرد و ویاودیها را یکی از مصادیق عنوان «صوت و تصویر فراگیر» مطرح شده در قانون میدانست.
در کمیسیون فرهنگی عدهای از افراد مانند حجتالاسلام مازنی مدافع موضع ارشاد بودند و در مقابل گروه دیگری بودیم که مستند به تفسیر حضرت آقا از قانون اساسی درباره «صوت و تصویر فراگیر» نگاهمان به موضع صداوسیما نزدیکتر بود؛ اگر بخواهیم تعریف بهروز از عبارت «صوت و تصویر فراگیر» داشته باشیم، حتماً سامانههای اینترنتی جدید و محصولات عرضهشده در آنها را هم شامل میشودزمینه اصلی اختلاف میان این سه ارگان تعیین مصداق برای همین عبارت بود. بهخصوص که مقام معظم رهبری در همین راستا در ابلاغیهای در سال ۹۴ بر «انحصار سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی نسبت به صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» تأکید کردند و بهنوعی تفسیری نزدیک موضع صداوسیما از متن قانون اساسی داشتند.
* این مجادلات چه نقشی در تدوین قانون صداوسیما در کمیسیون فرهنگی که به آن اشاره کردید داشت؟
ما ابتدا وزارت ارتباطات را بهطور کامل از این بحث کنار گذاشتیم چراکه از نظر ماهیتی حوزه فعالیت این وزارتخانه مرتبط با زیرساخت است و طبیعتاً در زمینه محتوا نیازی به ورود آنها نیست. درباره نظارت بر محتوا اما در میان اعضای کمیته رسانه، فرهنگ و هنر دو دیدگاه وجود داشت. بحثهای بسیاری در زمینه تعریف قانونی ویاودیها، فرآیند اخذ مجوز آنها و نقشی که صداوسیما باید در این زمینه داشته باشند، داشتیم.
در کمیسیون فرهنگی عدهای از افراد مانند حجتالاسلام مازنی مدافع موضع ارشاد بودند و در مقابل گروه دیگری بودیم که مستند به تفسیر حضرت آقا از قانون اساسی درباره «صوت و تصویر فراگیر» نگاهمان به موضع صداوسیما نزدیکتر بود. بالاخره باید بپذیریم که اگر بخواهیم تعریف بهروز از عبارت «صوت و تصویر فراگیر» داشته باشیم، حتماً سامانههای اینترنتی جدید و محصولات عرضهشده در آنها را هم شامل میشود.
یک وجه این اختلافنظرها ناظر به تفسیر قانون موجود بود و بخش دیگر طبیعتاً به این مسئله برمیگشت که هر ارگانی میخواست ریسمان نظارت بر این عرصه جدید را در دست خود داشته باشد. در مجموع طرحی در این زمینه در کمیسیون مصوب شد اما در صحن علنی کلیات آن رأی نیاورد و در حال حاضر نیازمند بررسی مجدد است.
* از نظر شکلی بالاخره جمعبندی اعضای کمیسیون فرهنگی در این زمینه چه بود؟
از آنجایی که این بحث جزئی از همان قانون جامعی است که نیاز به یک چکشکاری اساسی در صحن علنی هم دارد هنوز نمیتوان درباره شکل نهایی آن نظر قطعی داد. همچنان این تفاوت تفاسیر در میان نمایندگان و اعضای کمیسیون فرهنگی هم وجود دارد. حتی در طرح نهایی مصوب در کمیسیون هم این دو نگاه لحاظ شده بود تا در صحن علنی درباره آن تصمیمگیری شود. از آنجایی که در این قانون جامع غیر از بحث ویاودیها موارد دیگری هم درباره اداره صداوسیما وجود داشت، صداوسیما اساساً بهدنبال عدم تصویب این طرح در مجلس بود و همین گونه هم شد. کلیات طرح در صحن علنی رأی لازم را کسب نکرد...
* بررسی طرح در صحن علنی حدوداً چه زمانی بود؟
تا جایی که حضور ذهن دارم ۷ یا ۸ ماه پیش بود. حوالی تابستان سال قبل بود که کلیات طرح در صحن علنی رد شد و پس از بازگشت به کمیسیون تا به امروز دیگر در کمیسیون هم طرح مورد بررسی مجدد قرار نگرفته است. ما زحمت بسیاری برای این طرح جامع کشیده بودیم و علت اصلی که کلیات آن موفق نشد رأی نمایندگان را کسب کند، این بود که در میان نمایندگان حرفی پیچید که مدیریت سازمان صداوسیما و حتی دفتر رهبری نظر مثبتی درباره این طرح ندارند و همین فضا هم باعث شد کلیت این طرح رأی لازم را به دست نیاورد.
مباحث کلیدی دیگری هم در این قانون جامع بود که بهعنوان مثال یکی از آن هیئتامنایی شدن ریاست صداوسیما بود. در کنار این موارد کلیدی به نظرم یکی از مفاد مهم این قانون همین تعیین تکلیف برای نظارت بر ویاودیها بود.
خلاصه اینکه درباره این نظارت نزدیک به دو سال کمیته رسانه و هنر و کمیسیون فرهنگی مجلس روی ابعاد مختلف آن تبادلنظر داشتهاند. اختلاف موردنظر هم همچنان پا برجاست. اما در این فاصله مسئولان سازمان صداوسیما به استناد اینکه در قانون جامع مصوب در کمیسیون فرهنگی اشاره شده است که نظارت بر ویاودیها باید در اختیار صداوسیما باشد، برخی اقدامات اجرایی را هم کلید زد...
اگر میپذیریم که قانون اساسی صراحتاً گفته است مسئول «صوت و تصویر فراگیر» صداوسیما است، امروز و ۴۰ سال پس از گذشت انقلاب، آیا نباید این واقعیت را هم بپذیریم که برای عموم مردم «صوت و تصویر فراگیر» همین محصولات دنیای مجازی شده است؟ * که راهاندازی «ساترا» یکی از مصادیق همین اقدامات اجرایی است.
هم صداوسیما و هم سازمان سینمایی به نمایندگی از مسئولان ارشاد برخی اقدامات اجرایی را در این حوزه داشتهاند و هر دو طرف در تلاش برای حفظ دامنه نفوذ خود در این زمینه هستند.
* فارغ از این مجادلات، بهعنوان یکی از نمایندگان مجلس که چند ماه روی شرایط حاکم در این حوزه بررسی و پیگیری داشتهاید، فکر نمیکنید در شرایط فعلی که مصرفکنندگان و بهخصوص خانوادهها اقبال ویژهتری به ویاودیها دارند، این بلاتکلیفی در حوزه نظارت، نگرانکننده است؟
من نه بهعنوان کارشناس که بهعنوان فردی که نگاه منصفانه به قانون اساسی میتوانم داشته باشم، موضعم همان است که در کمیسیون فرهنگی داشتم. شاید بخشی از مجادلات دوستان ما در ارشاد و یا صداوسیما بر سر مباحث مالی هم باشد، که طبیعتاً هست و درآمدهایی هم در این حوزه وجود دارد، اما موضع شخصی من در زمینه تعریف «ویاودی» ها این است واقعاً نمیتوان محصولات این حوزه را از شمول «صوت و تصویر فراگیر» که در قانون به آن اشاره شده است، تفکیک کرد.
با هر نگاه و منطقی بالاخره «ویاودیها» امروز مصداق همان «صوت و تصویر فراگیر» هستند. نمیتوان بهزور تعریف دیگری از این عبارت ارائه کرد تنها با این هدف که نظارت بر آنها از دست صداوسیما خارج شود. اگر میپذیریم که قانون اساسی صراحتاً گفته است مسئول «صوت و تصویر فراگیر» صداوسیما است، امروز و ۴۰ سال پس از گذشت انقلاب، آیا نباید این واقعیت را هم بپذیریم که برای عموم مردم «صوت و تصویر فراگیر» همین محصولات دنیای مجازی شده است؟
البته تأکید میکنم این موضع را با نگاه تفسیری نسبت به قانون موجود دارم. اگر بخواهیم به این نکته بپردازیم که میتوان ایراداتی به این بخش از قانون اساسی وارد دانست، آن مسئله دیگری میشود.
* فارغ از این نگاه تفسیری به قانون موجود، برخی مخالفان ورود صداوسیما به حوزه نظارت بر ویاودیها، این اتفاق را مسبب تعمیم یافتن سلیقه حاکم بر شبکههای مختلف رسانه ملی به ویترین فضای مجازی میدانند؛ نسبت به این آسیب احتمالی و تشدید تکصدایی شدن فضای رسانهای چه نظری دارید؟
بله، این دغدغه وجود دارد و نمیتوان آن را کتمان کرد. بالاخره وقتی از صداوسیما صحبت میکنیم، از یک سلیقه واحد صحبت میکنیم و ممکن است با این آسیب مواجه باشیم اما در سمت دیگر هم با یک آسیب دیگر مواجهیم و آن تکرار همین وضعیت بدون نظارت موجود در زیرمجموعههای ارشاد است!
امروز وقتی به وضعیت نظارتی موجود در شبکه نمایش خانگی و ویاودیها اعتراض میکنیم موضع ارشاد غالباً این است که اگر سفتتر از این بگیریم، مردم میروند و شبکههای ترکیهای را نگاه میکنند! حاصل این نگاه امروز تبدیل به یک بینظارتی شده استهر دولتی با یک سلیقهای روی کار میآید و جهتگیری ارشاد هم تغییر میکند. مضافبر اینکه اساساً چیزی به نام نظارت در ارشاد فعلی وجود ندارد! تا همین امروز هم نظارتی را در ویاودیها از سوی ارشاد شاهد نبودهایم. پس سمت دیگر آن آسیب تکسلیقگی میتوان این آسیب را در نظر گرفت که بار دیگر فرهنگ دستخوش تغییرات سیاسی میشود و هر کس میخواهد از زاویه خود فضایی را حاکم کند. به همین دلیل هم معتقدم باید در مباحث قائل به یک خط کش باشیم و خط کش فعلی ما هم قانون است. براساس تفسیر قانون هم صداوسیما باید عهدهدار نظارت بر ویاودیها باشد، حتی اگر من از زاویه نگاه شخصی خودم نگران تشدید تکصدایی باشم.
* امکان دارد در بررسی دقیقتر این قانون در مجلس به یک صورت اجرایی بینابینی برسید و اینگونه نباشد که صرفاً یکی از این دو قطب عهدهدار مسئولیت نظارت باشد؟
بله این امکان هم وجود دارد. کمااینکه همین امروز هم در حوزه زیرساخت ویاودیها غالباً مسئولیتها برعهده وزارت ارتباطات است و آنچه مطرح میکنیم ناظر به محتوای ارائه شده در این سامانهها است. بماند که در شرایط فعلی هر از گاهی شاهد ورود وزارت ارتباطات به حوزه محتوای ویاودیها هم بودهایم!
در مجموع این حوزه برای هر یک از این ارگانها امتیازاتی دارد. امروز وقتی به وضعیت نظارتی موجود در شبکه نمایش خانگی و ویاودیها اعتراض میکنیم موضع ارشاد غالباً این است که اگر سفتتر از این بگیریم، مردم میروند و شبکههای ترکیهای را نگاه میکنند! حاصل این نگاه امروز تبدیل به یک بینظارتی شده است. این تفاوت رویکردها است که باعث شده بحث نظارت بر ویاودیها تا به امروز صورت قانون به خود نگیرد.
* کمیسیون فرهنگی مجلس غالباً زمانی که با عدم رعایت خطوط قرمز در محصولات سینمایی مواجه میشود، مطالبه خود را خطاب به سازمان سینمایی و شخص وزیر ارشاد مطرح میکند. کار بعضاً به احضار وزیر هم میکشد. بهعنوان عضو کمیسیون فرهنگی امروز اگر شاهد ناهنجاری و عدم رعایت خطوط قرمز در ویترین ویاودیها باشید، با توجه به نبود متولی قانونی، اعتراض خود را خطاب به چه کسی مطرح میکنید و به تعبیری چه کسی را «مسئول» میدانید؟
قطعاً وزیر ارشاد ...
* یعنی فعلاً طرف خطاب و هشدار شما «صداوسیما» نیست!؟
هنوز و بهصورت قانونی هنوز کار بهطور کامل به صداوسیما واگذار نشده است...
امروز مردم بیشترین وقت خود را صرف گوشیهای همراه و رایانههای شخصی میکنند و خیلی بیشتر از تلویزیون از محتوای این بخش تغذیه میکنند. به دلیل همین اهمیت فضای مجازی در حوزه فرهنگ، قطعاً بررسیوضعیت قانونی نظارت بر این حوزه نسبت به بخش عمدهای از کارها در اولویت قرار دارد* اما چند ماهی میشود مجموعه «ساترا» بهنمایندگی از صداوسیما در حوزه ویاودیها متولی صدور مجوز فعالیت شده است...
عرض کردم صداوسیما از طریق قوه قضاییه اقدام کرد و براساس یک حکم کار اجرایی در این حوزه را آغاز کرده است.
* اما مجلس بهعنوان نهاد قانونی و ناظر رسمی، کماکان وزارت ارشاد را مسئول میداند؟
بله. هنوز مصوبه قانونی در این زمینه در مجلس نهایی نشده است.
* با توجه به اینکه در آستانه دور جدید فعالیت مجلس هستیم، این نابسامانی که تا حدودی در همین گفتگو تشریح شد، چقدر در اولویت نمایندگان قرار دارد و چقدر میتوان امید داشت که تصمیمگیری نهایی در این زمینه تسریع شود؟
بهطورکلی فضای فرهنگی کشور، امروز بیشترین تأثیر را از فضای مجازی میگیرد که بخشی از این فضا هم ویاودیها هستند. فکر میکنم امروز مردم بیشترین وقت خود را صرف گوشیهای همراه و رایانههای شخصی میکنند و خیلی بیشتر از تلویزیون از محتوای این بخش تغذیه میکنند. به دلیل همین اهمیت فضای مجازی در حوزه فرهنگ، قطعاً بررسیوضعیت قانونی نظارت بر این حوزه نسبت به بخش عمدهای از کارها در اولویت قرار دارد. حتماً قانون در حوزه نظارت بر این فضا باید صورت دقیقتری داشته باشد تا چالشها به حداقل برسد و این بستر هم تبدیل به یک فرصت برای مردم شود.
* بهعنوان سؤال پایانی؛ معروف است که کمیسیون فرهنگی در مجلس خیلی مورد اقبال نمایندگان نیست. شما در مجلس قبل عضو این کمیسیون بودید و برای دور جدید هم در مجلس حضور دارید؛ آیا همچنان مصر به حضور در این کمیسیون هستید و کماکان دغدغه فرهنگ را دارید یا امکان تغییر فضای کاریتان در مجلس جدید وجود دارد؟
واقعیت این است که کم اقبالی به کمیسیون فرهنگی به این دلیل است که بودجه زیادی در آن نیست! اما واقعیت این است که حوزههای کلیدی مانند صداوسیما، وزارت ورزش و جوانان و وزارت ارشاد زیرمجموعه همین کمیسیون است و از این نظر جایگاهی کلیدی دارد. کمااینکه معتقدم در مجلس گذشته هم نمایندگان دغدغهمندی در این کمیسیون حضور داشتند و امیدوارم برای دوره بعد هم این توفیق را داشته باشم که در همین کمیسیون ادامه فعالیت بدهم.
ارسال نظر