به گزارش سینماپرس، درام و هنر قصه نویسی به مثابه پیریزی فیلم و سریال است. این فیلمنامه قوی و محکم است که میتواند هم مخاطب را جذب کند و هم به عوامل و بازیگران نیروی لازم برای ایفای کار خوب و هنرمندانه بدهند.
آنچه که در سریالهای شبکه نمایش خانگی میبینیم نشان میدهد که در برخی از آنان مانند «دل» آنقدر قصه خستهکننده و دلزننده است که در هر قسمت به سختی یک اتفاق مهم و گره ویژه رخ میدهد. عموم آنها از فراز و نشیب برخوردار نیست و حتی میتوان بعضا یکی در میان و حتی دو تا در میان قسمتهای این سریال را دید بدون اینکه چیزی را از دست بدهیم. آنقدر در ابتدا و انتهای اپیزودهای سریال آنچه گذشت و آنچه خواهیم دید تماشا میکنیم که میتوانیم تمام سریال را با این دو روایت کوتاه ابتدا و انتهای اثر تماشا کنیم.
این معضل نشان میدهد که نویسندگان این دست از آثار شبکه نمایش خانگی اولاً ایده و سوژه جذابی سراغ نداشتند، دوماً پیرنگ اصلی و فرعی جدی به معنای طراحی و ساختار کامل در نظر نداشتند و سوم آنکه ارتباط اجزای قصه با یکدیگر آنقدر دارای شکاف است که برای مرتبط کردن آنها با یکدیگر و بدست آوردن انسجام دچار سردرگمی به عنوان یکی از اصلیترین عوارض داستاننویسی شده است.
آنقدر این موضوع فاجعه است که بازی بازیگران خوب و توانمند آن دیده نمیشود چون دیالوگ و حرکت خاصی قرار نیست بکنند، آنها فقط نظارهگر اتفاقات ساده و معمولی مانند غذا خوردن، پیادهروی، ماشین سواری، امضا کردن اوراق و شمردن اسکانس و گریهکردن برای عشقشانند.
اما نکته قابل ذکر و مهم این است که چرا باید چنین سریالی و امثال آن دارای هزینههای هنگفت حتی در بخش نویسندگی و فیلمنامه نویسی داشته باشد. طبق مصوباتی که کانون فیلمنامه نویسان دارند دستمزد نویسندگی برای هر قسمت در شبکه نمایش خانگی بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان است. رقمی که البته سقف آن را امثال پیمان قاسمخانی برای «هیولا» گرفتند که البته از نظر قدرت داستان و فیلمنامه قابل مقایسه با دل نیست. با این حساب اگر متوسط ۱۵ میلیون تومان برای هر قسمت از سریالی مانند دل در نظر بگیریم تا اینجای کار تقریباً ۳۰۰ میلیون تومان کسب کردند. آیا این رقم برای داستانی به این کسالتباری منصفانه است؟
به این ترتیب شاید لازم باشد تا شورای مرکزی انجمن صنفی فیلمنامه نویسان نسبت به این موضوع کمی حساس شود تا ضمن نقد و بررسی چرایی ضعف فیلمنامه در این آثار به فکر تقویت و فیلترینگی برای انتخاب نویسندگان سریالهای شبکه نمایش خانگی باشد تا رونق به دنیای قصه و درام در شبکه نمایش خانگی برگردد.
در این خصوص امیروفایی نویسنده طنز تلویزویون و شبکه نمایش خانگی معتقد است که تا زمانی که سیاستگذاری درستی برای این حوزه طراحی نشود اوضاع به همین روال است. واقعیت این است که نمیتوان تنها کارگردان و نویسنده سریالها را مقصر دانست. در ابتدا این مدیران فرهنگیند که باید تصمیمات درست بگیرند. زمانی که یکسری محدودیت و حساسیتهای بیمورد را در تلویزیون درنظر بگیریم و بعد عدم آن محدودیتها را در شبکه نمایش خانگی اجرا کنیم تا مخاطبی که مثلاً فلان آهنگ را که در تلویزیون نمیشنود در شبکه نمایش خانگی گوش کند، با چنین شرایطی روبرو میشویم که در آن با سریالهای عاشقانه آبکی ۵۰ قسمتی روبرو میشویم.
وی در ادامه میگوید که «چیزی که جالب است این است که برخی از همان مدیران تلویزونی در شبکه نمایش خانگی نیز حضور دارند و همان محدودیتهایی را که در تلویزیون ایجاد میکنند در شبکه نمایش برمیدارند. زمانی که مدیر ما برایش مهم نباشد که چه چیزی در منازل مردم پخش شود نتیجه این میشود که نویسندهای که مثل هر فرد دیگر پول درآوردن را دوست دارد با قبول کار ساده و معمولی پول خوبی به جیب بزند. اینگونه است که سلیقه مردم در امر فیلم و سریال خراب میشود و به جای تماشای آثار خوب و سالم و جذاب کارهای سطحی را میبیند».
نویسنده «شوخی کردم» و «عطسه» در پایان اشاره کرد که «زمانی که دغدغه مدیر ما و اولیت او کار خوب برای مردم باشد میتوان به فیلمنامههایی امیدوار بود که جذاب و دارای قلاب برای مخاطب باشد؛ وقتی که تصمیمساز حوزه فرهنگی ما کار ضعیف را دید و یقه کارگردان را گرفت که چرا کاری به این بدی ساختی آن وقت جای نویسنده و کارگردانهای سطحی با قوی جابجا میشود.»
البته مطالب فوق به معنای سلب مسئولیت از هیچ نویسنده و کارگردانی نیست اما بدون شک حوزه شبکه نمایش خانگی زمانی به قدرت و جدیت فوق میرسد که وزارت فرهنگ و در پیشانی آن سازمان سینمایی اهتمام و نظارت دقیقی نه تنها از نظر فرهنگی و محتوایی بلکه از نظر فنی و کیفی بر آثار این حوزه داشته باشد.
امروز صف دانلود سریالهای خارجی از هر وقت دیگری ترافیک بیشتری دارد، چه در VOD های داخلی و چه در سایتهای دانلود غیر رسمی. این موضوع نشان دهنده آن است که عطش جوان ایرانی برای سرگرمی خوب و جذاب از طریق این سریالها فراهم شده است اما سریالهای داخلی ما با وجود هزینه فراوان از جذابیت و کیفیت لازم برخوردار نیست.
*تسنیم
ارسال نظر