به گزارش سینماپرس، دیروز در آخرین مورد از عرض ارادت به سبک زندگی سگی یکی از بازیگرانی که اتفاقاً سابقه احضار و محکومیت قضایی هم دارد در ماه مبارک رمضان که به اعتراف همه فضا و روحیه معنوی مردم در بهترین حالت از دیگر ایام سال قرار دارد، ویدئویی از خود منتشر کرد که در کنار یک سگ زبان از دهان بیرون انداخته و از این طریق صورت و رفتاری مشترک با سگش بروز میدهد. در چنین مواقعی عدهای تحلیلهای همیشگی و تکراری ارائه میدهند که بله این جامعه است که با ندانمکاریها این افراد مظلوم و معصوم را به این روز انداخته است و در واقع این رفتارها را ناشی از فضای جبری جامعه قلمداد میکنند و جالب است که همین تحلیلگران هیچ گاه زمانی که یک نفر در جامعه توفیقی علمی، اخلاقی یا معرفتی برایش ایجاد میشود آن را به جامعه مربوط نمیدانند و نشانه قابلیتهای فردی قلمداد میکنند و هرگز در چنین مواقعی پای جامعه را وسط نمیکشند. معلوم است که با این تحلیلهای غرضورزانه و از پیش سمت و سومدارانه نمیتوان به درک دقیق و صحیحی درباره افراد و رفتارهایشان نائل آمد، اما در این مورد خاص میتوان نگاهی به برخی اتفاقات چند سال اخیر در رفتار برخی هنرمندان انداخت و به حقایقی دست یافت. درباره اینکه چرا یک جوانی که اتفاقاً از موقعیت اجتماعی و رفاهی خوبی هم برخوردار است یک آن زبان از دهان بیرون میاندازد و رفتارهای سگی از خود بروز میدهد، بیدلیل نیست.
وقتی بخشی از جامعه هنرمندان در برهههای مختلف به زندگی سگی علاقه نشان میدهند؛ یکی در حال لیسیدن پوزه سگ از خود ویدئو منتشر میکند، دیگری همراه با سگش در رختخواب ویدئو به اشتراک میگذارد، عدهای پویش «سگ فحش نیست» به راه میاندازند و پلاکارد به دست جلوی دوربین عکاسان قرار میگیرند و دغدغهشان این است که از سگ به عنوان فحش نباید استفاده کرد، چون سگ بودن لابد چیز خوبی است و دیگری پست میگذارد و زیرش مینویسد «حیوانم آرزوست» و آن دیگری برای درگذشت سگش گریه سر میدهد و یکی هم برای سگش جشن تولد میگیرد، دیگر نباید از آن جوان نسبتاً کم سن و سالی که مست پول و خوشگذرانی است انتظار داشت زبانش را نیم متر بیرون نیاورده و ادای سگی را درنیاورد که کنار دستش روی صندلی شاگرد خودروی چندصد میلیونی نشسته. جالب است که این دوستان خود را هنرمند میدانند و مدعی فرهنگ هم هستند و مرجعیت اجتماعی برای خود قائلند. آیا طبقه و جامعهای که این افراد در آن زندگی میکنند آنقدر به لحاظ شاخصههای انسانی بیهویت شده که آرزوی سگ بودن و میل به زندگی سگی در ایشان رشد کرده که انسانیت را به حیوانیت ترجیح میدهند؟
به تصریح قرآن، انسان ظرفیت و اختیار اسفل بودن را دارد و میتواند موقعیت و رتبهاش در جهان هستی حتی از حیوانات نیز پایینتر رود و در چنین موقعیتی عدهای ممکن است به چهارپایان و به ویژه سگها که برخی صفات مثبتشان مانند وفاداری غلبه دارد دلبستگی پیدا کنند، اماای کاش بخشی از جامعه رفاه زده ما از سگها برای همان کارکردهای واقعی و تاریخیشان، چون نگهبانی استفاده میکردند و برای همدلی و همزیستی سراغ همنوعان خود میرفتند.
بدیهی است که رشد صفات انسانی نیاز به جدی گرفتن تعلیم و تربیت درون خانواده دارد و اگر این موضوع جدی گرفته شود دیگر سگها به درون ماشین و تختخوابها و خانههای آدمها راه پیدا نمیکنند و سگ برای این اقشار باز هم نقش فحش را بازی خواهد کرد.
* جواد محرمی
نظرات