به گزارش سینماپرس، اینفلوئنسرها، افراد معروف و تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی هستند آنها مانند چهرههای سرشناس دنیای ورزش و هنر و سرگرمی در میان مردم شناخته شده نیستند ولی در شبکههای اجتماعی نفوذ و اثرگذاری قابل ملاحظه ای دارند.
بطور معمول اینفلوئنسرها به عنوان یک پیمانکار مستقل برای تبلیغات شرکت ها کار می کنند. پیمانکاران مستقل در دسته «خود اشتغالی» جای می گیرند از این رو باید «مالیات خود اشتغالی» و «مالیات بر درآمد» پرداخت کنند.
همان طور که می دانید یکی از روشهای موثر در بازاریابی، بازاریابی دهان به دهان است. در اینفلوئنسر مارکتینگ از این روش بازاریابی به خوبی بهره برده و از آن جایی که مخاطبین(فالُوِرها/دنبال کننده) به فرد اینفلوئنسر اعتماد دارند راحت تر جذب محصول یا خدمات برند میشوند.
به طور کلی کاربران پرطرفدار و فعال در اینستاگرام به دو دسته تقسیم میشوند:
سلبریتیها: افراد مشهوری که شهرتشان به حضور در اینستاگرام مرتبط نیست و به دلایل دیگری مثل بازیگری، خوانندگی، ورزشکاری و یا مواردی از این دست به شهرت و محبوبیت رسیدهاند.
اینفلوئنسرها: این دسته شامل افرادی میشود که شهرتشان را مدیون اینستاگرام هستند و به خاطر نوع فعالیت و تولید محتوا در اینستاگرام به شهرت رسیده اند.
میزان در آمد اینفلوئنسرها از طریق فعالیت در شبکه های اجتماعی به ویژه اینستاگرام یکی از موضوعات جذاب برای کاربران در این شبکه هاست. بیشترین سوالی که احتمالا در ارتباط با این موضوع برای خیلی ها پیش می آید این است که آیا درآمد آنها از این طریق شامل مالیات می شود و آیا آنها ملزم هستند تا بخشی از درآمد خود از طریق شبکه های اجتماعی تحت عنوان اینفلوئنسر را به مالیات اختصاص دهند؟
این گونه فعالیتها و کسب و کارها چون از ماهیت جدیدی برخوردار هستند قوانین مالیاتی مشخصی برای آنها تعریف نشده است.
حال سوال این است که درآمد اینفلوئنسرها و مبالغ مالیاتی آنها چگونه مورد محاسبه قرار می گیرد؟ و اساسا سازمان امور مالیاتی برای تعیین اینفلوئنسر چه معیار و مولفه ای به کار خواهد برد؟
اینفلوئنسرهایی که با میزان ۵۰۰ هزار فالُوِر(دنبال کننده)، برای قرار دادن تبلیغی در قالب استوری ۲۴ ساعته در پیج خود، مبلغی حدود ۲ الی ۳ میلیون تومان درخواست می کنند حال اگر این تبلیغات درخواست شده در زمینه کاری اینفلوئنسر بوده باشد به طبع قیمت ها بیشتر هم خواهد شد.
طبق همین مثال بالا اگر فرد اینفلوئنسر مورد نظر جزء سلبریتی ها هم باشد و حدود ۵۰۰ هزار دنبال کننده هم داشته باشد مبلغ در خواستی او برای یک تبلیغ ۲۴ ساعته در استوری مابین ۵ تا ۷ میلیون تومان خواهد بود که این هم بسته به شخص مورد نظر متغیر است.
حال اینفلوئنسر دیگری با حدود یک و نیم میلیون نفر مخاطب، نرخ تبلیغاتی اش را اینگونه بیان می کند : استوری ۲۴ ساعته حدود ۳.۵ میلیون تومان، استوری در لوکیشن شما ۵.۵ تا ۶.۵ میلیون تومان، یک کلیپ تبلیغاتی با ایده پردازی خود اینفلوئنسر چیزی حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان.
حال با یک حساب سرانگشتی اگر این فرد به طور متوسط هر روز دو استوری و هر هفته تنها یک کلیپ تبلیغاتی منتشر کند به طور میانگین مبلغی حدود ۴۰۰ میلیون تومان ماهیانه کسب خواهد کرد که با این حساب درآمد حاصل از این طریق می تواند در طول سال به حدود ۵ میلیارد تومان هم برسد.
اینفلوئنسرها و سلبریتی های بسیار زیادی در زمینه تبلیغات در شبکه های اجتماعی فعال هستند. که البته به میزان بسیار بیشتری از این افراد نیز، صفحات و پیج های مجهولالهویه ای وجود دارند که تعداد مخاطبان میلیونی داشته و گردش مالی آنها رقم بسیار بالایی است اما هویت واقعی اینفلوئنسر مشخص نیست و با درآمدهایی با رقم هایی نجومی به حیات خود در فضای مجازی ادامه می دهند و تاکنون یک ریال مالیات هم پرداخت نکرده اند.
در جداول زیر بازیگران، سلبریتیها و همچنین افرادی که در اینستاگرام در زمینههای مختلف معروف هستند و به اصطلاح شاخ مجازی خوانده می شوند، بیشترین دنبال کنندهها(فالُوِر) را دارند و قیمتهای بالایی برای انجام تبلیغات از مشتریان دریافت میکنند:
«تگ استار» رویکردی به روزتر در اینفلوئنسر مارکتینگ
با رونق گرفتن شبکههای اجتماعی فضای اینفلوئنسر مارکتینگ یا به عبارتی تبلیغ با افراد اینفلوئنسر دچار تغییراتی شد و افراد غیر سلبریتی نیز با کمک شبکههای اجتماعی و انجام یک مهارت به صورت کاربردی به عنوان فردی محبوب و تاثیرگذار شناخته شدند که «اینفلوئنسر» نامیده می شوند و بدین شکل اینفلوئنسرهایی در حوزههای مختلف شکل گرفتند که به آنها «اینفلوئنسر مدل»، «اینفلوئنسر غذا»، «اینفلوئنسر سرگرمی»، «اینفلوئنسر سفر» و «اینفلوئنسر تکنولوژی» گفته میشود و در حوزههای دیگر نیز به صورت گسترده اینفلوئنسرها فعالیتهایی را انجام میدهند و به کسب درآمدهای هنگفت مشغول هستند.
به همین منظور سایت «تگ استار» با مدیریت «رامبد جوان» و حامیان آنها از جمله ستاره هفت هشتاد، آپارات، اسنپ و … پا به این عرصه گذاشته است تا این موانع را در فاز اول برطرف کند و علاوه بر از بین بردن فضای انفرادی اینفلوئنسر مارکتینگ در ایران، به تولید محتواهای مختلف از جانب اینفلوئنسرها، کشف استعداد آنها و تاثیرگذاری در برندها و فروش آنها در فضای مجازی توسط اینفلوئنسرها کمک کند.
«تگ استار» اولین پلتفرم اختصاصی ارتباط بین کسب و کارها و اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی سلبریتیها و افراد تاثیرگذار است. این مرحله افراد مختلف را براساس نیازهای کسب و کار معرفی میکند، همچنین مرتبطترین برندها را به اینفلوئنسرها پیشنهاد میدهد. در این بین «تگ استار» بعنوان اولین مرحله اینفلوئنسر مارکتینگ در ایران پا به عرصه تبلیغات گذاشت که هدف آن شناسایی استعدادها در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام و توییتر و پیوند آنها با کسبوکارهاست.
شرط اینفلوئنسر بودن از نظر «تگ استار» در حال حاضر تعداد حداقل ۱۰ هزار دنبال کننده (فالور) در اینستاگرام یا ۲ هزار فالور در توییتر است. مسلماً کسب و کارها تمایلی ندارند که تبلیغات آنها در صفحات با دنبال کننده کم هرچند با سطح محتوای خوب نمایش داده شود. البته تعداد فالور تنها شرط لازم است و کافی نیست.
۲۸ آذر سال ۹۸ محمد مسیحی، معاون درآمدهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور درباره اینکه چرا سازمان امور مالیاتی برای اخذ مالیات از فعالیت های درآمدزای اینفلوئنسرها اقدامی انجام نمی دهد، گفت: برای بحث شبکههای اجتماعی هیچ محدودیتی از بابت شمول مالیات نداریم و فعالین فضای مجازی مثل بقیه افرادی که در فضای واقعی فعالیت می کنند حتما مشمول مالیات می شوند.
وی افزود: در یکی دو سال گذشته نیز برنامه ای برای رسیدگی به فعالان فضای مجازی در دستور کار داشتیم و بخشی را هم مطالبه مالیات کردیم که بخش زیادی از این ها نیز به نتیجه رسیده است. بیشتر این افراد پرونده مالیاتی و کد مالیاتی دارند.
معاون سازمان مالیاتی با تاکید بر اینکه چهرههای شناخته شده در شبکههای اجتماعی(اینفلوئنسرها) مشمول پرداخت مالیات هستند، گفت: هنرمندان نیز فقط در چارچوب مجوز وزارت ارشاد، معاف از مالیات هستند.
چه در فضای مجازی، چه در تولید یک کارخانه و چه در یک واحد خدمات درمانی اگر منشاء اخذ در آمد باشد آن واحد باید مالیات پرداخت کند.
در واقع در تمام فضای جغرافیای کشور هر کسی که در آمدی کسب میکند مشمول مالیات است، اگر چه عملا می بینیم که چنین نیست، چون در اقتصاد ایران ۴۰ درصد مالیات دریافت میشود و ۴۰ در صد معافیت وجود دارد و ۲۰ در صد هم فرار مالیاتی وجود دارد، اما واقعیت این است که اگر ما قرار است اقتصاد بدون نفت داشته باشیم هر کسی که هر نوع در آمدی دارد باید مشمول مالیات شود که متاسفانه اینگونه نیست و ایران بهشت فراریان از مالیات است.
اگر یقین حاصل شود که یک شغل یا حرفه هیچ گونه در آمدی برای فرد ندارد مسلما مشمول مالیات هم نخواهد شد. گذشته از این هر نوع گسترش پایههای مالیاتی، یعنی شمولیت بیشتر گروههای در آمدی بر اخذ مالیات حتما نیاز به مجوز دولت دارد و عکس آن هم، هر نوع معافیت مالیاتی نیاز به مجوز مجلس دارد و این گونه نیست که سازمان مالیاتی خودش یکباره مشاغل جدیدی را مشمول اخذ مالیات کند و یا پایههای مالیاتی را گسترش دهد. این موضوع حتما نیازمند فرآیندی استصوابی است.
در دنیا هر نوع در آمدی مشمول مالیات میشود. برای برخی از مشاغل این نرخ کم است و برای برخی مشاغل این نرخ زیاد است. تفاوت کشورهای توسعه یافته با سایر کشورها دقیقا همین است. در کشورهای توسعه یافته پرداخت مالیات اجتناب ناپذیرترین قانونیست که همه ملتزم به پرداخت آن هستند و تمام موارد طبق دستورالعمل و با شفافیت کامل تعریف شده و در برخی کشورها فرار مالیاتی نزدیک به صفر است.
تورم همان مالیات است، اما دیده نمیشود
کارشناسان اقتصادی در رابطه با معافیت مالیاتی هنرمندان و پرداخت مالیات اینفلوئنسرها می گویند: این را باید بدانیم که اگر مالیات بر اقتصاد ملی تفهیم نشود دولتها به سراغ پول پرقدرت و افزایش نقدینگی میروند. در واقع تورم ناشی از عدم پرداخت مالیات بخشی از اقشار جامعه است. در واقع این اقشار فکر میکنند که مالیات پرداخت نمیکنند، در اصل ۴۰ درصد نرخ تورم یعنی پرداخت مالیات توسط آنها به دولت بدون اطلاع خودشان. تورم یعنی اخذ مالیات از دهکهای درآمدی که فرار از مالیات میکنند. با این فرق که مردم پرداخت مالیات را میبینند و حس میکنند، اما تورم را نمیبینند که از جیبشان به دولت پرداخت میشود. تورم نوعی مالیات است که با چنین روندی مردم در سالهای آینده به دولت پرداخت خواهند کرد.
پس اگر قرار بر این است که مالیاتی اخذ شود باید این مالیات از همه مشاغل جامعه اخذ شود. این نمیشود که هنرمندان و اینفلوئنسرها را به طور کلی در یک گروه کم در آمد قرار داد و آنها را معاف از مالیات کرد در حالی که بسیاری از آنها از در آمدهای میلیاردی برخوردارند.
چرا ساز و کار مناسبی برای اخذ مالیاتها در نظر گرفته نمیشود؟
طبق بند لام ماده ۱۳۹ اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم، تهیهکنندگی، کارگردانی، بازیگری، نوازندگی، خوانندگی، ناشران کتاب و برخی دیگر از اقشار فرهنگی و هنری از پرداخت مالیات معاف هستند. این قانون جهت حمایت و ترویج فعالیتهای فرهنگی و هنری در سال ۱۳۸۰ تصویب شد، اما مسئلهای که نادیده گرفته شده این است که آیا این قانون حمایت از ترویج فرهنگ و هنر تلقی میشود یا موجب فرار مالیاتیِ قانونی برخی هنرمندان با درآمدهای نجومی است؟
کمپانیهایی نظیر فیسبوک و گوگل در بسیاری از کشورهای اروپایی میلیاردها درآمد دارند، اما مالیاتی پرداخت نمیکنند. کشورهای عضو اتحادیه اروپا با طرح این موضوع در نشست سران گروه ۲۰ (G۲۰) به دنبال تغییر وضعیت هستند. این شرکتها در سطح بینالمللی فعالیت دارند، اما چون پایگاه اصلی آنها در ایالات متحده است مالیاتی را که در قبال درآمدشان در اروپا باید بپردازند را تقبل نمی کنند.
موارد فوق به نوعی مصادیقی از فرار مالیاتی محسوب می شوند و این شرکت ها از هر راه برای ندادن یا کم دادن مالیات استفاده می کنند. برای نمونه بیشتر شرکتهای بزرگ اینترنتی دفاتر اصلی خود در اروپا را در شهر دوبلین، پایتخت ایرلند دایر کردهاند. علت این امر تعرفههای مالیاتی در ایرلند بوده که در مقایسه با دیگر کشورهای اروپا بسیار پایین تر است.
طبق قانونی که در دست تدوین است، شرکتهای اینترنتی که دستکم ۷۵۰ میلیون یورو در جهان و دستکم ۵۰ میلیون یورو در اتحادیه اروپا سود داشته باشند، موظف به پرداخت مالیاتی سه درصدی خواهند بود. تخمین زده میشود که با اجرایی شدن این قانون در مجموع ۵ میلیارد یورو درآمد مالیاتی نصیب کشورهای عضو اتحادیه اروپا شود. حالا ازین تصمیم و قانونگذاری کشورهای اروپایی برای اخذ مالیات می توان به اهمیت حجم عظیم پولی که با وضع اینچنین قوانین مالیاتی به دست می آید، پی برد.
حال به بحث اصلی این گزارش تحقیقی برمی گردیم که چرا اینفلوئنسرهای ایرانی مالیات نمی دهند و اینکه آیا در اروپا و آمریکا و کلا در دنیای غرب از آن ها مالیات اخذ می گردد یا خیر؟ به همین منظور با جستاری در سایت های معتبر جهانی در ادامه بیشتر با مقوله برخورد مالیاتی غربی ها با اینفلوئنسرها آشنا می شویم:
رسانه های اجتماعی بخشی معمول و پایدار از زندگی ما هستند. در سال ۲۰۱۹ حدود ۲ میلیارد و ۷۷۰ میلیون کاربر در فضای مجازی ثبت شده است. یعنی از هر سه نفر در روی این کره خاکی یک نفر در شبکه های اجتماعی حضور دارد.
اینفلوئنسرهایی که بالاترین درآمد را در جهان دارند
سایت گَریگیوز: کمیسیون اروپا پیشنهادات خود را برای مالیات بر اقتصاد دیجیتال به اجرا در می آورد. در ۲۱ مارس ۲۰۱۸، کمیسیون اروپا ارسال دو پیشنهاد قانونی به شورای اروپا و پارلمان را با هدف اطمینان از مالیات منصفانه فعالیت های تجارت دیجیتال در اتحادیه اروپا اعلام کرد.
در استرالیا، به عنوان بخشی از «مالیات اینستاگرام» تازه معرفی شده (از تاریخ ۱ جولای ۲۰۱۹)، اینفلوئنسرها باید مالیات بر درآمد حاصل از حمایت مالی و تأییدیه از جمله مزایای غیر نقدی را بپردازند. اگر امسال بیش از ۶۰۰ دلار به عنوان اینفلوئنسر درآمد کسب کنند، باید مالیات درآمد خود را پرداخت کنند.
در بریتانیا بسته به شرایط، درآمدی که از فعالیتهایی مانند مشارکت با برندهای تجاری توسط اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی حاصل شود، یک تجارت برای اهداف مالیاتی انگلستان تلقی می شود و بنابراین، بسته به سطح سود حاصل از آن، می تواند تحت مالیات بر درآمد انگلیس تا ۴۵ درصد مالیات از اینفلوئنسر اخذ شود.
بیزنس اینسایدر در مورد وجوب پرداخت مالیات از سوی اینفلوئنسرها می نویسد: ۴ مرحله برای پیمایش میزان مالیات به عنوان اینفلوئنسرهای خود اشتغالی در یوتیوب، اینستاگرام، تیک تاک و دیگر شبکه ها و پلتفرم های اجتماعی وجود دارد.
تَکس واریِر: چگونگی مالیات اینفلوئنسرها در آمریکا
رسانه های اجتماعی بخشی معمول و پایدار از زندگی ما هستند. در سال ۲۰۱۹ حدود ۲ میلیارد و ۷۷۰ میلیون کاربر در فضای مجازی ثبت شده است. یعنی از هر سه نفر در روی این کره خاکی یک نفر در شبکه های اجتماعی حضور دارد. آن ها که از فالورهای بالایی برخوردار هستند طبیعتا دارای یک بیزنس بزرگ و درآمد بالقوه هستند. شرکت ها از این اینفلوئنسرها برای تبلیغ محصولات یا خدماتشان بهره می برند تا فالورهای آن ها با این شرکت ها آشنا شوند. ما در مورد چگونگی مالیات مؤثر بر درآمد حاصل از بازاریابی یا فروش محصولات در رسانه های اجتماعی بحث خواهیم کرد.
عموما اینفلوئنسرها پیمانکاران مستقل هستند و در استخدام شرکت ها و برندها نیستند.
قبل از پرداختن به مالیات، نگاهی می اندازیم به چگونگی و شیوه های کسب درآمد اینفلوئنسرها در توئیتر، لینکدین، اینستاگرام، فیس بوک، پینترست و دیگر رسانه های اجتماعی.
پست ها و وبلاگ های اسپانسری(حمایت شده) - تا کنون، متداول ترین روش پولسازی برای اینفلوئنسرها محسوب می شود. در همکاری یک شرکت با یک اینفلوئنسر، محتوایی برای تبلیغ برند ایجاد می شود و آن با فالورهای(دنباله روها) خود به اشتراک گذاشته می شود.
محصولات دیجیتالی - کتابهای الکترونیکی، آگهی های تبلیغاتی، یا ایجاد محتوا برای برندها. اینفلوئنسرها می توانند کتابهای الکترونیکی را به فالورهای خود بفروشند یا برای هر کلیک یا دانلود(بارگیری) از آن برند پول دریافت کنند.
فروش فضای تبلیغاتی یا فضای درج مطلب - یک برند تجاری می تواند فضایی را در صفحه اینفلوئنسر برای تبلیغ یک مورد از طریق یک تبلیغ کلیک یا مطلب تبلیغاتی اجاره کند.
«وبینار» (سمینار اینرتنتی/Webinar) و پادکست - اینفلوئنسر می تواند در همکاری با یک برند برای تولید محتوا از مصرف کنندگان برای دسترسی به محتوا پول اخذ کند.
حالا که منابع درآمدی اینفلوئنسرها مشخص شد به نوع مالیات گذاری آن ها در آمریکا می پردازیم. در این بحث باید مواردی از قبیل بخش فدرال، ایالت و اشکال مالیات بندی لحاظ شود.
آیا اینفلوئنسرها کارکنان برندهایی هستند که برایشان تبلیغ و بازاریابی می کنند؟
عموما اینفلوئنسرها پیمانکاران مستقل هستند و در استخدام شرکت ها و برندها نیستند. آژانس فدرال خدمات درآمدهای داخلی(IRS) با نگاهی به روابط مالی و رفتاری بین دو طرف، تمایز بین کارمند و پیمانکار مستقل را تشخیص می دهد. از آنجا که شرکت ها دیکته نمی کنند که چگونه یا چه زمانی اینفلوئنسر باید کاری را انجام دهد و ملزومات برای انجام تبلیغات محصولات خود را تأمین کنند، معمولاً تحت شرایط پیمانکار مستقل تعریف می شوند. این مساله از اهمیت بسزایی برخوردار است چون اینفلوئنسر در آمریکا در دسته «خود اشتغالی» تعریف می شود.
نوع فرم های مالیاتی اینفلوئنسرها
طبق قوانین آمریکا از آنجا که یک اینفلوئنسر کارمند شرکتی نیست که محصولات خود را برای آنها بازاریابی می کند، فرم W-۲ را برای درآمد و مالیات دریافت نمی کند. درصورتیکه درآمدی که دریافت می شود بیش از ۶۰۰ دلار باشد، اینفلوئنسر یک فرم MISC ۱۰۹۹ دریافت می کند. با این حال، اگر فرم MISC ۱۰۹۹ دریافت نشود، باز هم درآمد او قابل گزارش و مالیات بندی است. اگر یک برند در ازای پست تبلیغاتی که اینفلوئنسر در صفحه خود گذاشته، محصولی را به او بدهد، آنگاه ارزش آن محصول، درآمد محسوب می شود و مشمول مالیات است.
آیا رسانه اجتماعی یک سرگرمی است یا یک کسب و کار درآمد محور؟
برای بیشتر ما رسانه اجتماعی یک سرگرمی است اما اگر شما یک اینفلوئنسر هستید و به صورت فعال در پی کسب درآمد هستید شما می توانید هزینه های خود را برای جبران درآمد خود در برنامه C کم کنید. اگر رسانه های اجتماعی سرگرمی هستند، در بخش ۱۸۳ قانون درآمد داخلی، کسر هزینه ها فقط به میزان درآمد مربوط می شود.
در آمریکا چنانچه اینفلوئنسر خدماتی را برای یک شرکت خارج از ایالت محل زندگی اش ارائه دهد، باید علاوه بر مالیات ایالت خود، یک برگه اضافی مالیات ایالت غیرمقیم را پر کند.
چه هزینه هایی را می توان کسر کرد؟
هزینه های تجاری باید هم عادی و هم ضروری باشد. به عنوان عادی، هزینه باید در یک صنعت خاص پذیرفته شود و هزینه های لازم و ضروری آنهایی هستند که برای تجارت شما مفید و مناسب است. این هزینه ها ممکن است شامل هزینه های مسافرتی، دوربین، یا تدارکات برای تولید ویدیوها باشد. به عنوان یک فرد خود اشتغالی، یک اینفلوئنسر همچنین می تواند از یک حساب بازنشستگی شخصی ساده مستمری کارمندی (SEP-IRA) استفاده کند که به شما در پس انداز بازنشستگی کمک می کند و درآمد مشمول مالیات شما را کاهش می دهد.
نواحی از اروپا، آسیا و اُقیانوسیه که قوانین اخذ مالیات اینفلوئنسرها اجرایی شده است
مالیات های ایالتی بر چه مبنایی هستند؟
مالیات های دولتی تقریبا اجتناب ناپذیر است، مگر اینکه شما در یکی از تعداد معدود ایالت ها زندگی کنید که مالیات بر درآمد در آن ایالت ها مشمول معافیت است. در آمریکا چنانچه اینفلوئنسر خدماتی را برای یک شرکت خارج از ایالت محل زندگی اش ارائه دهد، باید علاوه بر مالیات ایالت خود، یک برگه اضافی مالیات ایالت غیرمقیم را پر کند. اگر اینفلوئنسر مدام در ایالت های مختلف کار کند این قانون می تواند برایش چالش برانگیز باشد.
همانطور که در سطور فوق ملاحظه کردید، شما روی هر آگهی یا مطلبی کلیک کند در پس آن موارد مالی قابل ملاحظه ای نهفته است که در اینجا از کلیک شما به نفع مادی اینفلوئنسر و شرکت طرف قراردادش تمام می شود. این کلیک ها مشمول رقم های سنگین و قابل ملاحظه درآمدی می شوند و مقامات مالیاتی به خوبی از این سطوح فعالیت اینفلوئنسرها آگاهی دارند.
تَکس واریِر: اگر شما به عنوان یک اینفلوئنسردر رسانه های اجتماعی میزان قابل توجهی درآمد کسب می کنید، از پیچیدگی های مالیاتی در حیطه کار خود آگاه باشید. کار و بازی در رسانه های اجتماعی می تواند بسیار سرگرم کننده باشد. اما زمانیکه اخطاریه مالیاتی «IRS»(خدمات درآمدهای داخلی) به دستتان می رسد، اصلا جالب نخواهد بود.
حالا که مشخص شد پرداخت مالیات توسط اینفلوئنسرها در دنیا مرسوم است چرا در کشور ما برای این بخش که با درآمدهای هنگفت همراه است، قوانین مالیاتی اعمال نمی شود؟
بر اساس بند لام ماده ۱۳۹ قانون مالیات های مستقیم درآمد هنرمندان و سلبریتی ها ناشی از مجوز فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و یا صدا وسیما معاف از مالیات است، البته مشروط به اینکه اسناد و مدارک را ارائه کنند.
مادامیکه مغازه ای نیم متری در زیر یک راه پله که استیجاری هم هست و در محله ای فقیرنشین در شهری محروم واقع شده باید تا ریال آخر مالیات بپردازد اما یک هنرمند یا یک سلبریتی که خودروی چند میلیاردی سوار می شود و غرق در بالاترین سطح امکانات مادی و تجملاتی و به اصطلاح لاکچری زندگی می کند و حالا هم در نقش «اینفلوئنسر» درآمد میلیاردی را به دیگر درآمدهایش افزوده است، طبق بند لام ماده ۱۳۹ مالیات های مستقیم، باید معاف باشد؟
بارها مسولین گفته اند که معافیت اینفلوئنسرها حتی اگر از هنرمندانِ مشمول معافیت مالیاتی هم باشند، مالیات تعیین و اخذ می گردد لیکن تاکنون یک ریال مالیات از یک اینفلوئنسر اخذ نشده مادامیکه در این میان گردش مالی بسیار قابل توجهی در جریان است که دولت تدبیر و امید «می توانست» و «می تواند» به بهترین نحو با ضابطه مند کردن آن، درآمد کسب شده از محل پرداخت اینفلوئنسرها را در بسیاری از بخش ها و مناطق بحرانی و محروم کشور هزینه کند.
از یک سو با توجه به کاهش درآمدهای نفتی، دولت باید با انسجام بیشتری به مالیات فعالان فضای مجازی ورود کند. از سوی دیگر با توجه به توسعه شبکه های اجتماعی و افزایش چشمگیر فعالیت مردم در این شبکه ها که منجر به درآمدزایی بالای چهره های شناخته شده در شبکه های اجتماعی شده، باید حتما برنامه ریزی لازم برای این بخش صورت پذیرد.
طبق گفته مسئولین هزینه ساخت هر کلاسِ درس حدود ۳۰۰ میلیون تومان است. همچنین احداث هر تخت بیمارستان ۷۰۰ میلیون تومان هزینه به دنبال دارد. حال اگر متوسط میزان مالیات بر درآمد هنرمندان را سالیانه ۹۱۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان در نظر بگیریم با این میزان درآمد میتوان در هرسال بیش از ۳۰۰۰ کلاس درس و بیش از ۱۰۰۰ تخت بیمارستانی احداث کرد! و اگر میانگین هزینه ایجاد هر شغل را حدود ۶۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، با فرض اینکه درآمد حاصله از این مالیات در این زمینه اختصاص یابد، در هرسال میتوان بیش از ۱۵۰۰۰ شغل ایجاد کرد!
*فارس
ارسال نظر