شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۳

به بهانه عدم صدور پیام برای نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران

بایکوت «سینما حقیقت» در دولت چهاردهم؟!/ وقتی «وزارت فرهنگ» و «سازمان سینمایی» جشنواره را نادیده می‌گیرند

سومین روز جشنواره سینما حقیقت 1404

سینماپرس: ارسال پیام به رویدادهای هنری و به‌ویژه جشنواره‌های سینمایی با سطح و گرید بین‌المللی، یک رویه مرسوم و ثابت در کارنامه «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» محسوب می‌شود؛ اقدامی نمادین که ضمن تأکید بر اهمیت فرهنگ و هنر، نه تنها حمایت رسمی نهاد اجرایی و متولیان رسمی فرهنگ در کشور را از این رویدادها نشان می‌دهد؛ اتفاقی که حالا به صورتی سهوا و یا عمدا در فرایند برگزاری نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» مورد غفلت قرار گرفته است.  

محمدرسول محمدی/ ارسال پیام به رویدادهای هنری و به‌ویژه جشنواره‌های سینمایی با سطح و گرید بین‌المللی، یک رویه مرسوم و ثابت در کارنامه «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» محسوب می‌شود؛ اقدامی نمادین که ضمن تأکید بر اهمیت فرهنگ و هنر، نه تنها حمایت رسمی نهاد اجرایی و متولیان رسمی فرهنگ در کشور را از این رویدادها نشان می‌دهد؛ بلکه اهمیت فرهنگی و اجتماعی جشنواره را برجسته می‌کند و فضای رسانه‌ای مستعدی را برای جلب توجه افکار عمومی و تأکید بر جایگاه هنرمندان در جامعه فراهم می‌سازد و در مجموع جایگاه این جشنواره‌ و رویداد هنری را در سطح ملی و بین‌المللی برجسته می‌نماید. اتفاقی که حالا به صورتی سهوا و یا عمدا در فرایند برگزاری نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» مورد غفلت قرار گرفته است.

جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» به‌عنوان مهم‌ترین رویداد تخصصی مستند در کشور، ویترین سالانه سینمایی است که مأموریتش ثبت واقعیت و طرح مسائل مغفول اجتماعی، تاریخی و فرهنگی است. جشنواره‌ای که حالا در سایه هفت دوره برگزاری خود در ذیل مدیریت باثبات و نسبتا قابل قبول «محمد حمیدی مقدم» و با فاکتورگیری از برخی نقدهای جدی مدیریتی، سرجمع در این دوران بی‌رمق مدیریتی سینما در دولت چهاردهم توانسته تا با فراهم‌کردن فضایی حرفه‌ای برای نمایش و رقابت آثار، در حد بضاعت خود به دیده‌شدن مستندهای مستقل، کشف استعدادهای تازه و تقویت جریان مستندسازی کمک کند و بیش از هر چیز جایگاه «سینمای مستند» را به‌عنوان رسانه‌ای جدی و تأثیرگذار در فضای فرهنگی و رسانه‌ای کشور تثبیت نماید. جشنواره‌ای که متاسفانه در دومین سال حضور «دولت چهاردهم» مورد نوعی از بایکوت درون ساختاری واقع شده است.

بایکوت نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» و عدم ارسال پیام توسط «سید عباس صالحی» در جایگاه «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» و همچنین «رائد فریدزاده» در جایگاه «ریاست سازمان سینمایی» قطعا با هیچ بهانه‌ای قابل توجیه نبوده و نیست! زیرا این بی‌محلی آشکار به عرصه «سینمای مستند» در حالی صورت می‌پذیرد که کمتر از دوماه پیش شاهد استقبال ویژه «دولت چهاردهم» از برگزار «چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» بودیم. استقبالی که موجب شد تا در کنار پیام‌های مجزای ارسال شده توسط «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» و «رئیس سازمان سینمایی» ، حتی شخص «رئیس جمهور پزشکیان» نیز دست به قلم شود و برای افتتاحیه این رویداد در ۲۷ مهرماه پیامی ویژه ارسال نمایند.

البته سطح استقبال «دولت چهاردهم» از رویداد مهم و تاثیر گذار «جشنواره فیلم کوتاه» به ارسال همین پیام‌ها ختم نشد و «سید عباس صالحی» در جایگاه «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» با همراهی رئیس و مدیران بخش‌های مختلف سازمان سینمایی، با حضور چند ساعته خود در فضای عمومی جشنواره و ارتباط با فیلمسازان و تماشای برخی از آثار و ... در روز سوم از برگزاری این رویداد، به درستی توانست اهمیت «جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» رویکرد «دولت چهاردهم» در توجه ویژه به «سینمای کوتاه» را به فعالان این عرصه مخابره نماید. اتفاقی که متاسفانه در طی سه روز گذشته در «سینماحقیقت ۱۹» نیافتاده است!

بی‌تردید «سینمای مستند» در قامت یک رسانه سمعی و بصری پرقدرت، «چشم بیدار جامعه» است و می‌تواند به زشتی و یا به زیبایی واقعیت‌های پیدا و پنهان در گذشته و حال را ثبت و حتی به عنوان پیش‌گوی آینده عمل نماید و روح و جان مخاطبان خود را بی‌واسطه متاثر از این محتوای هنری تولید شده سازد. رسانه‌ای که با اتکا به «حقیقت» و یا با «ظاهرسازی از حقایق» می‌تواند به سراغ ناگفته‌ها رفته و نقشی تعیین‌کننده در ثبت واقعیت‌های اجتماعی، تاریخی و انسانی را ایفا و افکار عمومی را در حد بضاعت به چالش کشیده و متاثر از صدا و تصویر به نمایش گذاشته شده سازد. رسانه‌آی که با حفظ حافظه جمعی و طرح پرسش‌های جدی، حتی می‌تواند زمینه‌ساز گفت‌وگو، مطالبه‌گری و تغییر اجتماعی باشد. رسانه‌ای که می‌تواند در بزنگاه‌های اجتماعی، نقش هشداردهنده و اصلاح‌گر ایفا کند و ... و در این میان بی‌توجهی دولت و کم محلی متولیان فرهنگی و اجرایی به جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» می‌تواند موجب رکود عرصه «سینمای مستند» در کشور گردد. رکودی که شاید در مقطعی کنونی به نفع «دولت چهاردهم» باشد و مانع مستندسازی از ابعاد ضعف و بی‌برنامگی این دولت در اداره امور کشور شود؛ اما در کل آسیب‌های جدی را متوجه نظام جمهوری اسلامی خواهد ساخت.

پس همچنان باید امیدوار بود تا در سه روز باقی‌مانده، بایکوت نوزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینما حقیقت» با هر بهانه‌ای به پایان رسیده و شاهد حضور مسئولان اجرایی و بالاخص «وزیر ارشاد» در فضای عمومی جشنواره و به منظور تقویت «سینمای مستند» باشیم.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.