به گزارش سینماپرس، تاکنون درباره سازمان صداوسیما یا به قول خودمان تلویزیون، حرفها، بحثها و نقدهای بسیاری در محافل، مجالس و رسانهها مطرح شده که هر یک از آنها ناظر به بخشی از مسائل، موضوعات یا ابتلائات صداوسیما بوده است. حالا بیش از ۴۰ سال از عمر صداوسیما در دوران انقلاب اسلامی میگذرد؛ در همه این سالها تلویزیون فراز و فرودهای پرشماری را تجربه کرده است؛ فرازها منتقدان صداوسیما را راضی و فرودها صدای اعتراض آنها را بلند کرده است.
گرچه در طول سالهای اخیر صداوسیما در بسیاری از مواقع دست به آزمون و خطا زده، اما اکنون دیگر فرصت چندانی برای آزمون و خطا باقی نمانده است؛ دوران پسا ۴۰ سالگی دوره کمال و پختگی است و انتظار همگانی این است که سازمان صداوسیما از این پس در مدار تکامل و بالندگی گام بردارد. با این وجود، عدهای از کارشناسان معتقدند که صداوسیما پس از گذشت ۴۰ سال، آنگونه که انتظار میرفت در اوج نیست و تا تبدیل شدن به دانشگاهی برای همه قشرها در سراسر کشور فاصله معناداری دارد.
برای روشنتر شدن ابعاد این مسئله، به سراغ محمودرضا امینی تحلیلگر و کارشناس حوزه رسانه و البته مدتی مسئول و دبیر در شورای نظارت بر صداوسیما رفتیم و با او در این باره به گفتوگو نشستیم. مشروح این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید:
محمودرضا امینی در مورد وضعیت سازمان صداوسیما به تسنیم گفت: من نه به عنوان یک بیننده و شنونده عادی بلکه به عنوان یک آشنا با رسانه به معنای عام و رسانه بزرگ صداوسیما به طور خاص و کسی که مدت قابل ملاحظهای در شورای نظارت بر این سازمان مسئولیت داشته و دبیر بوده و بعد از آن هم در گروههای مختلف سیاستگذاری و تولید محتوا و برنامههای مختلف دخیل بوده، اظهارنظر میکنم. با چنین تجربهای و از این منظر احساس میکنم که صداوسیما مثل یک انسان قوی جثه بیحال است. روح و خاصیت لازم را ندارد و به بیان بهتر، صداوسیما در شأن و طراز اقتدار، توان و اعتبار جمهوری اسلامی نیست.
وی افزود: مهمتر از آن در شأن رهبری بزرگوار و مرجعیت نظام نیست. چرا که ما انتظار داریم صداوسیما دانشگاه و سازنده باشد و تحرک ایجاد کند. گرچه دیدهایم که برخی از مسئولین هر از گاهی از تأثیرگذاری رسانهملی تشکر کردهاند اما آن مربوط به زمانی است که روی یک موضوع متمرکز میشود که کار خوبی هم است اما ما مسائل متعددی در کشور داریم که مغفول مانده است. صداوسیما مسئول تفکر، آگاهسازی، توجیه و تهییج مردم است. وقتی میگوییم آگاهسازی مردم در تمامی ابعاد سیاست، اقتصاد، امنیت، فرهنگ مسائل اجتماعی و ... است. وقتی حادثهای رخ میدهد و این سازمان از آن خبر میدهد. به عنوان مثال برجام یک حادثه تاریخساز است در چنین رویدادی صداوسیما چقدر اطلاعرسانی کرد تا صرف نظر از مثبت یا منفی بودن آن، مردم بدانند برجام چیست؟
پژوهشگر و کارشناس رسانه تأکید کرد: مقام معظم رهبری فرمایش میکنند که مثلاً ممکن است در مورد عید قربان یا روز زن باشد. این فرمایش رهنمودهایی دارد که انسانساز، جامعهساز دولتساز، قانونساز و راهبر است اما چه کسی باید این فرمایش گفته شده را به فرهنگ راهبری و نتیجهبخشی برساند؟ مقام معظم رهبری گاهی انتقاد دارند که شعاری را برای یک سال تعیین فرمودهاند و مسئولین توجهی نکردهاند که واقعیت هم دارد؛ اما کجا صداوسیما مطالبه این توجه را ایجاد کرده است؟
وی افزود: ما در کارنامه سیمافیلم، سریال و گاهی برنامههای سرگرمکننده داریم و در رادیو هم داستان موسیقی و محصولاتی را داریم که همه آنها با تکرار یا بدون آن، شبانه روز یا زمان مشخص این رسانه را پُر کردهاند. اما نتیجه این محصولات چیست؟ از فلان سریال و موسیقی، یا از بهمان نشستها، گفتوگوها و یا حتی سرگرمیهای بین برنامهای چه نتیجهای میگیریم. از تولید و پخش این برنامه ها چه هدفی را دنبال میکنیم؟ مثلاً با تولید برنامههای اقتصادی به دنبال ایجاد تحرک در اقتصاد مقاومتی کشوریم؟ آیا چنین دستاوردی از برنامههای اقتصادی و یا حتی فیلم و موسیقیهای پخش شده حاصل میشود؟
امینی خاطرنشان کرد: میتوانیم به عنوان نمونه روسیه را بررسی کنیم. این کشور کمونیستی خودش را ۷۰ سال با دو سمفونی نگه داشت؛ موسیقیهایی که بتواند مردم را حفظ کنند کدامند؟ صداوسیما آثار مستند بسیاری ساخته و ما هم میبینیم که خیلی کارها کرده است و اتفاقاً چون کارهای خوب و تعیینکنندهای در کارنامه خود داشته بیشتر گلهمند میشویم که چند سال است که دیگر یک مستند محکم و غنی در صداوسیما نمیبینیم؟
این پژوهشگر و کارشناس عنوان کرد: گاهی میبینیم که برایند کارهای کرده و نکرده صداوسیما برابر است و ما از تماشای یک فیلم تنها گذراندن وقت نصیبمان شده و دیگر هیچ! از موسیقی الّا اینکه یک دنگ و دونگی شنیدهایم حس دیگری پیدا نمیکنیم. اگر بگوییم صداوسیما مسئول سرگرمی مخاطب است، این کار هم میتواند جهتدار باشد وگرنه با یکقل دوقل هم میشود مردم را سرگرم کرد با یک موسیقی پاک روان هم میشود سرگرم شد.
او به ضرورتهایی که صداوسیما به آنها کمتر توجه کرده یا نکرده، اشاره کرد و گفت: این فقدانها و غفلتها نشان میدهد که چند ضرورت در صداوسیما وجود ندارد. اول اینکه تفکر و فلسفه تولید محصولات مغفول است و کسی نمیداند که بر چه اساسی این تولیدات اتفاق افتاده است. قاعدتاً اگر بگوییم که یک فیلم درجه یک یا دو یا سه تولید میشود کارشناسان مختلف جامعهشناسی و فرهنگی بتوانند بگویند که چه تأثیراتی را در جامعه رقم خواهد زد و چقدر در رشد و سعادت جامعه و تعالی دینی آن مؤثر خواهد بود. به هر حال همه اینها را باید در نظر گرفت و البته منظور این نیست که همه باید بعد از دیدن یک فیلم شروع به بیان احادیث و روایات کنند بلکه به این معنی است که از آن فیلم قال الصادق و قال الباقر به دست آید. گاهی با نتیجه عکس مواجه میشویم.
امینی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری هم فرمودهاند که درست است که انتصاب رؤسای سازمان صداوسیما توسط ایشان اتفاق میافتد اما نسبت به خیلی از برنامهها نقد دارند. معلوم نیست فلسفه حاکم بر تولیدات صداوسیما چیست؟ فلسفه باید بگوید که چه کاری و برای چه نتیجهای انجام میشود. اگر امام خمینی(ره) فرمودند که صداوسیما دانشگاه است به این معنی است که افراد با اطلاع توسعهیافته تعالی یافتهای از آن خارج میشوند نه مثل این دانشگاههای عادی ما که اندکی اطلاعات و یک مدرک به دانشجویان میدهند.
وی افزود: ما هم تأیید میکنیم که به برنامههای طنز یا هیجانی نیاز داریم اما از این برنامههای خندهدار یا هیجانانگیز چه برداشتی عاید میشود آیا صرفاً به دنبال هیجان برای هیجان و طنز برای طنز باید باشیم. البته که نه! هیجان برای بهبود روحیه و طنز برای شادابی و نشاط مخاطب باید باشد که حاصل نمیشود. حتی گاهی احساس میکنیم که برخی از این فیلمهای اکشن و پلیسی که تولید و پخش میشوند اصلاً فیلم نیستند و بیشتر به تبلیغات شبیهاند چرا که آنقدر بریده بریده و غیر منسجم ساخته میشوند که به نظر میرسد میخواهند کار پلیس را نشان دهند در حالی که فیلم پلیسی باید بتواند اقتدار پلیس را برای مردم بیان کنند.
امینی با اشاره به اینکه مردم ما از اقتدار سپاه استقبال کردند، خاطرنشان کرد:قاسم سلیمانی که رسانه نبود اما سؤال اینجا است که چه شد که مردم از حیات و مماتش تأثیر پذیرفتند. دلیلش این است که انعکاسی از او در افکار و دلهای مردم بود که چنین جایگاهی به او داد و این چنین از او استقبال کردند. صداوسیما هم، همین وظیفه را دارد. اگر در جامعه ناهنجاری یا مشکل اقتصادی و امنیتی وجود دارد، نمیتواند مسئول نباشد. جمهوری اسلامی که با اقتدار است باید برد رسانهایاش قویتر از اینها باشد. نه تنها در داخل مرزها بلکه باید پرسید که در حالی که ما درصدد تقویت امنیت دریاییمان بسیار فراتر از مرزهای آبی خودمانیم، آیا نمیخواهیم برای خودمان امنیت فکری و افکار عمومی جهانی ایجاد کنیم؟
وی تصریح کرد: ما برای افکار عمومی جهانی چه برنامهای داریم؟ اگر بگوییم که به یکباره همه کانالها و شبکههای برونمرزی ما به هر دلیلی تعطیل شود چه اتفاقی میافتد در حالی که چندان مشخص نیست که چه تدبیری برای علاقهمندان و رهروان انقلاب خود داریم؟ و در حالی که آثار انقلابمان در لبنان، فلسطین، یمن، سوریه و ونزوئلا وجود دارد ما چه تصویری از جامعه خودمان به آنها نشان میدهیم؟ چگونه خود را به آنها معرفی میکنیم و چه روند سیاسی و اقتصادی از خود به نمایش میگذاریم. دولتها و مجلسها یکی پس از دیگری به صحنه میآیند و میروند چه کسی رصد و مطالبهگری را برای مردم ایجاد کند. اینکه بگوئیم نمیگذارند و نمیشود قابل قبول نیست.
این کارشناس رسانه خاطرنشان کرد: ما امکان تولید آثار فاخر نمایشی و موسیقیایی را داریم گرچه ممکن است یک تولید درجه یک هزینه زیادی داشته باشد اما به همان اندازه هم ماندگار میشود و میتوانیم بارها آثاری همچون سریال امام علی(ع)، اصحاب کهف، یوسف پیامبر یا مختارنامه را در داخل نمایش بدهیم و حتی آنها را به کشورهای مختلف صادر کنیم. گاهی اوقات پای سخنان پیشکسوتان دوبله مینشینیم و میبینیم که چه دنیاییاند و ما باید آن را حفظ کنیم. زمانی در صداوسیما، گروهی نسبت به بررسی سخنرانی مقام معظم رهبری و تعیین مطالبات ایشان در هر سخنرانی اقدام میکردند و مشخص میکردند که در این حوزه رسانهملی چه مسئولیتی دارد و به ترکیبی از برنامههای مختلف میرسیدند.
این پژوهشگر و کارشناس رسانه تأکید کرد: میخواهم از فعالان حوزه فرهنگ و هنر سؤال کنم که آیا داشتن انتظار تولید چهار سمفونی فاخر در یک سال از سازمان صداوسیما بیجا است؟ اگر بگوییم ۱۰ فیلم فاخر یا حتی ۱۰ نشست مؤثر چطور؟ چه کسی مسئول برگزاری کرسیهای آزاداندیشی است؟ اگرچه باید در دانشگاهها به جریان میافتاد که نیفتاد پس چرا ما در صداوسیما چنین فضایی بهوجود نیاوریم و مذاکره و مناظره نگذاریم در حالی که شاهدیم اقدامی مشابه در فضای یک شبکه اجتماعی رخ میدهد و میبینیم که مخاطب قابل ملاحظهای هم دارد. چرا نباید این کار در صداوسیما درست مدیریت نشود و اجازه دهیم که در بیرون اتفاق بیفتد؟
وی با نگاهی به فقدان محتوا در برخی از برنامههای تلویزیون، افزود: حاضر نیستند هزینهای برای جذب نخبگان جهت هدایت تولیدات صرف کنند و نه نخبگان را در تولید به کار میگیرند. چند موسیقیدان نخبه را برای تولید آثار فاخر فراخواندهاند یا چند تهیهکننده توانمند برای تولید آثار فاخر دعوت به کار کردهاند؟ چند موضوع مهم مباحثهای و گفتوگویی که به حل مشکلاتی بینجامد برای برنامهسازی انتخاب کردهایم؟ گاهی میبینیم که بیش از نیم ساعت از یک برنامه را تماشا میکنیم اما هیچ چیزی کسب نمیکنیم. در بسیاری از برنامههای گفتوگو محور حتی گفتوگوی ویژه خبری افراد بسیاری را میبینیم که حضور پیدا میکنند و مدت زیادی هم صحبت میکنند اما در نهایت تنها حرفی زدهاند که حرفی زده شده باشد و نتیجه خاصی از این سخنان و تولید آن برنامهها به دست نمیآید. در حالی که موظفیم که کارهای نتیجهبخش انجام دهیم.
امینی با اشاره به سردرگمی صداوسیما، گفت: صداوسیما نه تنها در سیاستگذاری دچار مشکل است بلکه انگار نمیداند که چه کاری میخواهد بکند و دچار سردرگمی است. هزینه نخبگانی نمیکنند و مسئولیتی در قبال جامعه و مشکلات جامعه ندارند. اگر اقتصاد ما مشکل دارد و اگر دولت کاری برای بهبودش نمیکند، این صداوسیما است که باید ایجاد مطالبه کند و حتی به مطالبات مردمی شکل دهد. مجلس شکل گرفته و مطالبات مردمی باید از طریق این رسانه به گوش مجلسیان برسد. اگر مجلس بودجه و وقت صرف میکند تا سؤالی از رئیس جمهور بپرسد، صداوسیما باید منتقلکننده مطالبات مردمی باشد تا نمایندگان آن را بپرسند. نمایش یک دادگاه در راستای برقراری عدالت است اما تکمیل نتیجه دادگاهها و رسیدن به عدالت با بهکارگیری نخبگان و انعکاس نظرات آنها برای جامعه از وظایف صداوسیما است.
وی با بیان اینکه در بسیاری از موارد نمیدانیم که برونداد و نتیجه اجتماعی برنامههای تلویزیون چیست، گفت: ما نباید فیلم فساد را بسازیم بلکه باید فیلمی بسازیم که نشان دهد چگونه باید و میتوان فساد را رفع کرد. همه محصولات صداوسیما باید نتیجه تعالیبخش داشته باشد. حتی یک میان برنامه یا یک آموزش آشپزی در دل برنامه خانواده باید ملاک مشخص و نتیجه و فلسفه مشخصی داشته باشد. اگر ما برنامه آشپزی گذاشتیم و در طول یک سال تمام غذاهای ایرانی را معرفی کردیم از فلسفه مشخصی تبعیت کردهایم. اما در بسیاری از موارد نمیدانیم که برونداد و نتیجه اجتماعی برنامهها چیست. خوشآمدن مخاطبان به تنهایی برای صداوسیما کافی نیست و برای جذب مخاطب باید آنها به آفرین گفتن و تحسین برسند.
این کارشناس رسانه درباره تأثیرگذاری تماشای برنامه و سریال تلویزیون، توضیح داد: اگر مخاطب بعد از تماشای برنامه یا سریالی گفت که خیلی خوب بود، خوشم آمد به این معنی است که از آن تأثیر پذیرفته است. مثلاً سریال "گاندو" میتواند مصداق چنین برنامهای باشد که خانوادهها متوجه شدند "نفوذ" میتواند در لایههای مختلفی صورت گرفته باشد، اما واقعاً این همه که مقام معظم رهبری بر مقوله نفوذ سیاسی تأکید دارند، به اندازه کافی به آن پرداخته میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: صداوسیما باید محل تجمع نخبگان و خبرگان باشد. اگر مدیر جوانی در آنجا به کار گماشته میشود که البته کار خوبی است اما هم خودش و هم تیم فکریاش باید از افراد نخبه توانمند و عاقلی تشکیل شوند. صداوسیما موقعی رشد و تعالی پیدا میکند که آرزوی رشد و تعالی ملت را در سر داشته باشد.
ارسال نظر