به گزارش سینماپرس، محتوای دینی در هنر و سینما محدودیتپذیر نیست و میتوان چنین حوزه مهم و تأثیرگذاری را در تمام اشکال هنری وارد کرد. خصوصاً آنکه تکرار محتوای دینی در برخی از گونههای سینمایی مانند ژانر اجتماعی بسیار تکراری است. این تکرار و درجا زدن باعث شده است تا تنها بخشی از مخاطبین سینما در جامعه هدف آن قرار بگیرند و ذائقه دیگر هواداران سینما فراموش شود و در نتیجه رویکرد دینی در سبد کالای فرهنگی و هنری بخش قابل توجهی از مردم قرار نگیرد.
این در حالی است که سینمای دینی در هالیوود و غرب، تنها در گونه اجتماعی خلاصه نشده است و تقریباً تمام ژانرهای آن از تاریخی و حماسی گرفته تا کمدی و حتی علمی-خیالی را دربر دارد. اینگونه انتشار حداکثری دین در شکلهای مختلف امکانپذیر میشود و گستره بیشتری را در جهان به دست خواهد آورد و طیف خاکستری و شاید سیاه نیز به دین مسیحیت گرایش پیدا کنند.
اما این فقر در سینمای ما به طور جد به چشم میخورد.
سهیل سلیمی کارگردان فیلم فرشتگان قصاب که در گونه اکشن ساخته شده است و دارای مضمونی حماسی و مدافعانه از دین است، در گفتوگویی درباره قابلیت فیلمهای جنگی و اکشن برای تبلیغ محتوای دینی و همینطور چگونگی بهکارگیری چنین محتوایی در فیلمهای این ژانر نکاتی را بیان کرد.
برای تخریب فرهنگ پول میریزند
*آقای سلیمی مدت زیادی است که از شما فیلم تازهای در سینما نمیبینیم علت آن چیست؟ آیا فیلمنامهای را در دست نگارش دارید یا منتظر صدور پروانه ساختید؟
متأسفانه حمایتی از سینمایی که بخواهد کمکی به فرهنگ مردم بکند وجود ندارد اما اگر کسی برای تخریب فرهنگ مردم کار بسازد پول به پایش میریزند. در حال حاضر ما مانند کشتی به گل نشستهایم البته فیلمنامه آماده داریم اما حمایتی از ما نمیشود. منتظریم ببینیم آیا میتوانیم برای یکی از فیلمنامهها حمایتی جلب بکنیم یا خیر؟
انحصار سینمای دینی در گونه اجتماعی غلطترین نگاه به سینمای دینی است
*سینمای دینی در کشور ما بیشتر در ژانر اجتماعی خلاصه میشد و کمتر در دیگر گونههای سینمایی رویکرد دینی را شاهدیم. فیلم فرشتگان قصاب توانست به عنوان یکی از آثار سینمای جنگی و اکشن مضامین و روحیه دینی را در خود متبلور کند و در زمان خودش به خوبی دیده شد. نظر شما درباره قابلیت ژانر اکشن برای به خدمت درآوردن محتوای دینی چیست؟
نکتهای که باید در این باره توضیح بدهم این است که سینمای دینی با گونه و ژانر و فضاهای متفاوت به هیچوجه در تضاد نیست. میشود در هرگونه و ژانری فیلم دینی ساخت؛ اینکه برای ساخت فیلم دینی فقط باید در یک سبک و ژانر فیلم ساخت غلطترین نگاه به سینمای دینی است.
به عقیده من سینمای دینی آنجا شکل میگیرد که حرفهایی که خدا بر گردن ما نهاده است را در غالب این هنر-صنعت بیان شود. بنابراین میشود این محتوا در اکشن هم باشد همانطور که میشود در دیگر اشکال هنر مانند نقاشی و شعر و موسیقی هم باشد. در هر حال وقتی بتوان هنری را موصوف به احوال و اوصاف دینی خواند، هنر دینی شکل گرفته است.
بنابراین نه تنها فقط سینمای اجتماعی نیست که مختص محتوای دینی است بلکه به نظر من تأثیرگذارترین نوع سینما برای مطالب دینی سینمای اکشن است که از تمام اقشار و هواردان سینما مخاطبین زیادی دارد و مانند سینمای اجتماعی نیست که فقط قشر خاکستری و بخش خاصی که به سراغ آن میروند، آن را ببینند بلکه همه طیفها آن را تماشا میکنند. برای داشتن فیلم اکشن و دینی موفق باید قبل از هرچیز محتوا و اساس فیلمنامه را بر مبنای یک نگرش دینی کلی ترسیم کنیم تا بتوانیم در قالب اکشن آن را وارد بکنیم. اما این نگاه باید بتواند از میزانسن گرفته تا دیالوگ و... خود را نشان دهد.
پیکرهبندی فیلم باید بر اساس نگاه دینی شکل بگیرد
پس پیکرهبندی و دیالوگ فیلمنامه بر اساس محتوا است. اینگونه است که وقتی فیلم ساخته شود آن حس به مخاطب القا میشود. در این حالت درست است که تماشاگر یک سکانس اکشن میبیند، اما محتوا را به خوبی حس میکند. نویسنده وقتی که میخواهد بنویسد آن نگاه خاص را مد نظر خود قرار میدهد. اساساً نویسنده فیلمنامه را برای چنین نگاهی نوشته است یعنی تمام دیالوگها و حتی صحنههای رزمی در راستای یک هدف دینی و مقدس شکل میگیرد و خود را در قالب و تار و پود فیلم نشان میدهد.
پس اگر فیلم ما بر مبنای یک نگرش و محتوای دینی پایهگذاری شده باشد و فیلمساز توانسته باشد این محتوا را در زوایای فنی از نورپردازی تا فیلمبرداری و بازیها لحاظ کرده باشد قدمهای اصلی و مهم خود را برای ساخت فیلم دینی برداشته است. البته اینها همه بسته به هنر و دانش و شناخت کافی از دین و هنر دارد.
پس فیلمهایی که غربیها می سازند چون شاکله و ساختار آن به همین صورت است، در نتیجه فیلم دینی پدیدار میشود. خیلی اوقات شاید مخاطب متوجه نشود که فیلم دینی میبیند اما یک فیلم اکشن بر اساس نگاه دینی و حتی فلسفی تماشا میکند که بر جان آدم اثر میگذارد.
لحن شعار دینی در فیلم باید مخاطب را دلزده نکند
باتوجه به این نکتهای که اشاره کردید میخواهم درباره شعار و بیان آن در فیلم دینی سؤال بپرسم. آیا وجود شعار و مطالب مستقیم دینی در فیلمها غلط است؟ آیا مخاطب فیلم را دلزده میکند؟ چگونه میتوان فیلمی دینی ساخت که شعائر دینی در آن لحاظ بشود اما مخاطب را دلزده نکند؟
ما نباید فکر بکنیم که چون قرار است تا محتوای دینی در جان مخاطب اثر بگذارد هیچ وقت نمیتوان و نباید شعارهای دینی و اعتقادی را در فیلم مستقیم بیاوریم؛ آنچه در این باره مهم است نحوه بیان و لحن شعار است. گاهی ما فیلم ضددینی را هم میبینیم که در قالب یک فیلم اکشنِ جذاب و گران بیان شده است اما حرف و شعار اصلی دینزدایانه خود را صریح میزند.
محتوا در دل اثر که باشد یعنی مستقیم چیزی نگو اما وقتی محتوا در دل اثر مستقیم بیاید میتواند فیلم ما را غنی کند. دیالوگهای مستقیم میتواند در فیلم باشد حتی گاهاً چکشی هم در فیلم بیان میشود به طوری که ما میدانیم یک دیالوگ کاملاً هدفمند است که میخواهد حرف دینی و یا ضددینی بگوید اما در عین حال من مخاطب آن را بدون آنکه دلزدهام کند تماشا میکنم و تماشای فیلم را به دیگران نیز سفارش میکنم.
به عنوان مثال فیلم «درون ستارهای» ساخته کریستوفر نولان، دیالوگ مستقیمی دارد که خدا نیست. وقتی درباره روح حرف میزند میگوید که روحی وجود ندارد و در گفتن این جمله تعارف ندارد. اما این دیالوگ حس شعاری نمیدهد چراکه جنس فیلم و فیلمنامه از ابتدا با بنای ضددینی چیده شده است. حالا این حرف را میزند اما در کنار جذابیتی که دارد و استادانه هم عمل کرده است، مخاطب را فراری نمیدهد.
نمایی از درون ستارهای
پس در تکمیل صحبتهایم میگویم که محتوا باید مستتر در فیلم باشد اما این موضوع مانع از مستقیمگویی نیست به شرطی که لحن و شیوه بیان درست باشد و البته ساختار فیلم جذابیت لازم را داشت باشد. اگر این عناصر درست در کنار یکدیگر چیده شده باشد، وقتی به دیالوگ برسد در ذوق مخاطب نمیزند.
مخالفت مدیران نظام برای ساخت فیلمی با محور مهدویت
به نظر شما علت اینکه سینمای دینی ایران بیشتر در گونه اجتماعی خلاصه شده است چیست؟ چرا فقر ژانر در سینمای ما بیداد میکند؟
سینمای دینی در کشور ما متأسفانه از همان ابتدا مسیرش غلط بود چرا که خیلی مستقیم به مسأله دینی میپرداخت. مثلاً یک حدیث و یا فرازی از قرآن را سرلوحه فیلم قرار میدهد و سپس درباره آن قصه را تعریف میکرد. شاید یکی از عللی که سینمای دینی در گونه درام اجتماعی گرفتار شده است همین باشد. هیچوقت نشد سینمای دینی به گونه علمی-خیالی برود یا به کمدی یا اکشن جذاب؛ البته آثار دینی جنگی ساخته شدند اما بعضاً ضعف تکنیک در آن وجود داشت. به نظرم یا از آن سوی بام افتادیم یا از این سو، اینکه هم محتوا هم فرم در خدمت هم باشند، کمتر میسر شده است.
اما سینمای کشور ما به خاطر فرهنگ غنی که دارد به ما آموخته است که بعد از شکست باید روی پا بایستیم. سینمای ما مطالب و حرفهای مهمی را برای دنیا دارد که بگوید و برای همین باید ققنوس وار بایستد و در قالب آثار جذاب برای دنیا کار تولید بکند.
نگاه مدیریتی محافظهکار ما بیشترین ضرر را به سینمای دینی ما زده است. ما به مدیران جسور، هنرمند و انقلابی با پشتوانه مالی حساب شده برای تولید فیلم نیاز داریم. فیلمنامهای را آماده کرده بودم با محوریت مهدویت که بعد از نگارش آن را برای چندتن از علما و روحانیونی که درباره مهدویت کار کرده بودند بردم. در جلسهای که با آنان گذاشتم همگی از اینکه چنین محتوایی را در فیلمی علمی-خیالی و اکشن توانستم ایجاد کنم تعجب کرده بودند. فیلمی که درباره شهاب سنگی بود که به زمین اصابت میکند و اتفاقاتی را در زمین ایجاد میکند و به دنباله آن مفهوم انتظار در عصر آخرالزمان شکل میگیرد. این فیلمنامه بدون اینکه یک کلمه درباره مهدویت حرفی بزند در خدمت آن است.
چه اتفاقی برای آن افتاد!؟ وقتی سراغ مدیران رفتم پس زدند که چرا برای مهدویت فیلم اکشن میسازید؟
واقعیت تلخ این است که گرفتار این قشریم که روحانی و باسواد چنین فیلمنامهای را قبول میکنند اما مدیران فرهنگی که سواد خاصی هم ندارند پروژه را می خوابانند. اگر قرار است سینمای دینی را با اشلی که مد نظر داریم بسازیم اما با دیواری به نام مدیران فرهنگی که به شدت رانتیاند روبرو بشویم، ناخودآگاه مافیا درست میشود که اولاً نگران صندلی خودند و بعد مانع از ساخت فیلم میشوند.
اینگونه میشود که بعد از ۴۰ سال چند اسم بیشتر در سینمای دینی وجود ندارد در حالی که لشکری از دوستان ما هستند که دغدغه دینی دارند و میخواهند فیلم بسازند اما منتظر اجازهاند! باید یک انقلاب فرهنگی در حوزه مدیران سینمایی کشور رخ بدهد.
*تسنیم
ارسال نظر