به گزارش سینماپرس، این هنرمند تئاتر در گفتگو با ایسنا ادامه میدهد: اگر قرار به تعطیلی باشد، ریسک رستوران و کافه از تئاتر بیشتر است. با ماسک میتوان تئاتر دید ولی با ماسک که نمیتوان چیزی خورد یا نوشید. درست نیست تئاتر را تعطیل کنند ولی رستورانها و کافهها باز باشند.
دلخواه میافزاید: باید راهکارهایی بیابیم تا هنرهای جمعی یا مکانهایی مانند آموزشگاهها و دانشکدههای هنری به فعالیت خود ادامه بدهند و کارشان بیش از این متوقف نشود.
او تاکید میکند: هنرمند تئاتر بیش از هر چیز باید به فکر سلامتی خود و دیگران باشد که هست. ما شرایط را درک میکنیم. در مدتی که تئاتر باز شد، یکی دو نمایش دیدم که پروتکلهای بهداشتی را خیلی رعایت کرده بودند. البته بازیگران نمیتوانند با ماسک بازی کنند و شاید از این نظر کمی ریسک باشد ولی در هر حال همه زندگی پر از ریسک است. در خرید روزمره از سوپری حتی این ریسک به مراتب بالاتر است چون برخی مشتریها یا فروشندهها ماسک ندارند یا فاصله را رعایت نمیکنند. جالب است که وقتی به آنها میگوییم چرا ماسک نمیزنید، برخی ماسک را از جیبشان در میآورند و میگویند اتفاقا ماسک دارم! انگار میترسد جیبش کرونا بگیرد! یا کسانی که موقع صحبت کردن، ماسکشان را بر میدارند. بنابراین باید استفاده درست از ماسک را آموزش بدهیم.
این کارگردان خاطرنشان میکند: بنابراین ریسک همه جا هست ولی از آنجاکه در عموما هنرمندان و مخاطبان تئاتر از اقشار فرهنگی هستند، معمولا نکات بهداشتی را بیش از مردم کوچه و بازار رعایت میکنند.
دلخواه با ابراز تاسف از اینکه برخی از هم وطنانمان همچنان در هر تعطیلی بار سفر میبندند، اضافه میکند: ماههاست میگویند سفر نروید، ماسک بزنید، فاصله را رعایت کنید ولی این امور با خواهش و تمنا انجام نمیشود. همین تعطیلی اخیر هم ثابت کرد باید محدودیت ایجاد کنیم. همچنانکه نمیتوانیم با خواهش و تمنا به مردم بگوییم جیببری نکنید، کیفقاپی نکنید و ... همانطور که دیدیم، ۷ ماه خواهش و تنا به جایی نرسید. خوب شد در چند روز اخیر محدودیت سفر اعمال کردند ولی متاسفانه مسئولان ما همیشه نوشدارو بعد از مرگ سهراب هستند. میشد پیش از اینکه بیمارستانها پر از بیمار بشود، این محدودیتها را اعمال میکردند و مثلا برای سفر عوارض چند میلیونی میگذاشتند.
او در پاسخ به این سخن که با این وضعیت، آیا نباید نگران نابودی تئاتر باشیم، تاکید میکند: تئاتر هرگز نابود نمیشود همچنانکه پیش از این هم با وجود سینما، تلویزیون، نمایش خانگی، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و ... به حیات خود ادامه داده است. بخصوص با پیشرفت تکنولوژی، گروهی پیشبینی میکردند تئاتر از بین برود اما این این طور نشد.
دلخواه این طور نتیجه گیری میکند: بنابراین تئاتر از بین نمیرود ولی طبیعتا برای مدتی دچار رکود میشود. همین حالا همه کشورها متناسب با وضعیت کرونایی و پروتکلهای بهداشتی خود عمل میکنند. مثلا برادوی با اینکه قلب تپنده تئاتر است، تا چند ماه آینده را به طور قطعی تعطیل کرده است. این تعطیلی طبیعتا لطمه شدیدی به اقتصاد تئاتر جهان وارد میکند. تئاتر ها و هنرمندان زیادی درآمد خود را از دست میدهند. بویژه با در نظر گرفتن این نکته که هنرمندان تئاتر برادوی تنها از این راه گذران زندگی میکنند ولی آنان این تعطیلی را ترجیح دادهاند.
او در پاسخ به این پرسش که در صورت تداوم این وضعیت، چه باید کرد، توضیح میدهد: تمرکز به سمت سلامت تماشاگران برود تا آنان جرات کنند و به تئاتر بیایند. به این معنا که شرایطی فراهم کنیم تا تماشاگران با آرامش بیشتری به تئاتر و سینما بیایند چراکه در حال حاضر بسیاری از مردم تئاتر و سینما نمیروند.
دلخواه تاکید میکند: هیچ یک از ما در جایگاهی نیستیم که برای هنرمندان تعیین تکلیف کنیم. ضمن اینکه اصولا نمیتوان یک نسخه واحد برای همه پیچید. همچنانکه به عنوان هنرمند یا شهروند عادی نمیتوانیم درباره باز کردن یا تعطیل نگه داشتن تئاتر پیشنهادی بدهیم.
این بازیگر تاکید میکند: البته در این وضعیت مسلما باید به طور جدی به معاش هنرمندان تئاتر فکر کرد. شاید در این زمینه تلویزیون با ساخت تله تئاتر بتواند تا حدودی کمک کند.
او با ابراز تاسف از وضعیت دشوار اقتصادی اضافه میکند: الان جمله «پول نداریم» همه جا هست؛ بخش دولتی و بخش خصوصی. بسیاری از ما مطالباتی داریم و مدام با این جمله رو به رو میشویم. فرقی هم نمیکند با کجا کار کرده باشیم، تماشاخانه دولتی یا خصوصی یا دانشگاه.
دلخواه ادامه میدهد: توجه نکردن به وضعیت اقتصادی تئاتریها دردناک است. در حال حاضر سریالها و فیلمهای سینمایی زیادی ساخته میشوند. به جز آن، افراد زیادی که در یک مرکز خرید جمع میشوند، آیا همه آنان بیشتری از تئاتریها پروتکلها را رعایت میکنند، بیشتر از سالنهای تئاتر، به فاصلهگذاری توجه میکنند یا تمام مدت ماسک بر چهره دارند.
او با تایید دشواری مدیریت در این وضعیت میگوید: شرایط بسیار بحرانی است ولی مرد آن است که در کشاکش درد بتواند کاری از پیش ببرد. متاسفانه مدیریت بحران ما خیلی ضعیف است. همین موضوع سبب شده کار برای اقشار زیادی از جمله تئاتریها سخت شود.
دلخواه یادآوری میکند: اگر تئاتریها میتوانستند در این وضعیت، از حداقل حقوق ایام بیکاری بهرهمند شوند، باز هم میشد کمی صبر کرد ولی وقتی همین هم نیست، چارهای ندارند جز اینکه ریسک کنند. کسانی که در این مدت کار کردند، به خاطر عشق و علاقه، بخشی از انگیزهشان هم به دلیل مسائل اقتصادی بوده است. آنان در واقع جانشان را به خطر میاندختند. هرچند در تئاتر اصولا دستمزدها به گونهای نیست که بتوان با آن زندگی کرد ولی همان درآمد حداقلی هم به خاطر کرونا دریغ شده است.
این هنرمند تئاتر که در نظر داشت شهریور یا مهر دست به کار تمرین نمایش جدیدی شود، درباره آمادهسازی نمایشی تازه توضیح میدهد: در این وضعیت حتی نمیتوانیم درباره متن مورد نظرمان به قطعیت برسیم چه برسد به شروع تمرین چون هیچ خوب نیست تمرین را مدام قطع و وصل کرد. باید به اطمینانی برسیم که بتوانیم کار کنیم. بنابراین با اینکه با بازیگران حرفهای مورد نظرم گفتگو کرده بودم، پیک سوم کرونا همه چیز را تغییر داد و حالا من هم منتظرم.
او میگوید: شاملو میگفت غم نان اگر بگذارد، ما هم میگوییم کرونا اگر بگذارد.
این استاد دانشگاه با تشریح تغییرات شیوه برگزاری کلاسهای دانشگاهها ادامه میدهد: در ترم پاییز دانشجویان دوست داشتند کلاسهای عملی حضوری باشد. با دانشگاه صحبت کرده بودیم و از آنجاکه ورزشگاه خیلی بزرگی داریم، قرار بود کلاسها را به ورزشگاه منتقل کنیم. حتی برای پذیرش دانشجویان دیگر شهرها خوابگاه آماده شده بود و دانشجویان بسیار خوشحال بودند ولی حالا باز هم دانشگاه کلا غیرحضوری شده است و فعلا در این زمینه هم خبری نیست.
او ادامه میدهد: خود من الان شاید بیش از هر زمان دیگری بیتابم که زودتر تمرین نمایشم را آغاز کنم. بازیگران حرفهای مورد نظرم هم مشتاق هستند ولی چارهای نداریم جز انتظار برای اینکه این وضعیت قدری بهبود پیدا کند. با این حال هر زمان میشنوم تئاتری اجرا شود، خوشحال میشوم. البته اجرا در سالنهای کوچک در بسته شاید کمی ریسک داشته باشد.
مسعود دلخواه در پایان سخنان خود میگوید: ریسک هست ولی ای کاش در این وضعیت کمک میکردند و کمی اسایش و آرامش به هنرمندان میدادند و به جای جمله تکراری «پول نداریم»، جمله خوشحالکننده «در یک حدی پول داریم» را میگفتند!
ارسال نظر