به گزارش سینماپرس، مهرداد خوشبخت کارگردان فیلم سینمایی «آبادان یازده۶۰» که به تازگی اکران آنلاین خود را آغاز کرده است؛ با اشاره به اینکه عنصر صدا در فیلم کارکرد دراماتیک دارد، درباره پرداخت این قصه گفت: قصه فیلم درباره رادیو است و از همان روز اول به امکاناتی که رادیو و صدا به فیلم میدهد، فکر میکردیم و برای همین در طول نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم به تحقیقات تکیه کردیم. فکر میکنم اقبال مخاطب نسبت به فیلم هم به دلیل همین تحقیقاتی است که انجام دادیم. عموما فیلمهایی مثل «آبادان یازده ۶۰» که بر اساس یک داستان واقعی شکل میگیرد خیلی متکی به تحقیق و پژوهش است و اگر تحقیقات فیلم ضعیف باشد خروجی کار هم مطلوب نمیشود. در این فیلم هم سعی کردیم از کارکردهای رادیو و چگونگی خلق اتفاقهای مهم در آن بازه زمانی بهره ببریم. حتی از صداهایی که از آن مقطع باقی مانده بود در فیلم استفاده کردیم تا بیشتر به واقعیت نزدیک شویم.
وی افزود: آبادان یازده ۶۰ اساسا فیلمی است که باید روی پرده سینما دیده شود. بعضی فیلمها به داستانی که تعریف میکنند متکی هستند و برخی فیلمها به فضاسازی درون فیلم تکیه میکنند. فیلم ما هم متکی به فضاسازی است و چون با عنصر صدا سر و کار داریم باید در فضایی مانند سینما که صدا در سالن میچرخد و جریان دارد، دیده شود. از طرفی چون عمده فیلم در یک لوکیشن بسته اتاق رادیو میگذرد، صدا میتواند بخشی از درام قصه را به دوش بکشد و به فضای فیلم بُعد بدهد.
شخصیتهای واقعی و تحقیقات گسترده
وی با اشاره به مراحل تحقیق فیلم گفت: ما در دو بخش تحقیقات خود را پیش میبردیم. یک بخشی به ماجرای رادیو و استفاده از امکانات فنی رادیو مربوط بود که درباره آن تحقیق کردیم، بخش دیگر تحقیقات هم مربوط به داستانی بود که تعریف کردیم و بر اساس واقعیت بود. حدود یک سال و نیم تحقیق فیلم طول کشید و در آن مقطع علیرضا اسلامی به ما کمک کرد و تینا میرکریمی محقق فیلم بودند که تحقیقات را کامل کردند. آقای صابری کارمند رادیو آبادان در همان مقطع جنگ هم در مراحل تحقیق به ما کمک کردند و یک مجموعه مصاحبه با بچههای رادیو در زمان جنگ داشتند که به صورت pdf بود و آن را در اختیار ما قرار داد که با مصاحبههای تکمیلی که خودمان گرفتیم با بچههای رادیو آبادان مثل آقای صدرهاشمی رئیس وقت رادیو نفت، تحقیقاتمان را تکمیل کردیم. ضمن اینکه در این مسیر از مشورت بچههای آبادان مثل آقای حبیب احمدزاده، بنادری و… نیز کمک گرفتیم و درباره تاثیر رادیو نفت در زمان جنگ اطلاعات خوبی کسب کردیم. برای نگارش فیلمنامه دنبال آدمهای جدید بودم که بتوانیم فکرهای جدیدتری بیاوریم. ابتدا با دو تا از بچههای جوان تئاتر کار کردم و یک قصه نوشتند که خوب نشد. نسیم خراشادیزاده را دعوت کردم و تا بخش سقوط خرمشهر را با ایشان کار کردیم، که از جایی به بعد همکاری ما قطع شد. برگشتیم دوباره روی همان طرح اولی و با آقای حسین ترابنژاد کار را پیش بردیم.
وی با اشاره به گستردگی افراد و شخصیتها در تحقیقات گفت: ما در فیلمنامه مجبور بودیم به علت کثرت حضور شخصیتها و کاراکترها، برای اینکه به یک شکل نمایشی و دراماتیک برسیم، چند شخصیت را در قالب یک نفر تعریف کنیم. مثلا شخصیت بهمن در فیلم ترکیبی از چند شخصیت واقعی است که در آن زمان در رادیو کار میکردند. یا کاراکتر ادیک که ارمنی است برگرفته از شخصیت واقعی آقای خاچاطوریان است که در زمان جنگ خانوادهاش را به شهر دیگری منتقل میکند و خودش در آبادان میماند و با اینکه دیگر در شرکت نفت کار نمیکرده در کنار دوستانش میماند و کمک میکند و در روز سوم جنگ با اصابت خمپاره شهید میشود. اما ادیک در فیلم ترکیبی از چند شخصیت است که تا پایان فیلم هم باقی میماند و جزو قهرمانهای قصه هم هست. در واقع رادیو شخصیت اصلی فیلم است و تمامی کاراکترها اعضای بدن این شخصیت هستند.
تاریخ را تحریف نکردیم
وی در ادامه گفت: «آبادان یازده ۶۰» بیشتر از آنکه قصه محور باشد شخصیت محور است. یعنی فیلم را بر اساس شخصیتها و اتفاقات واقعی پیش بردیم. برخی اتفاقات را تا جایی که تاریخ تحریف نشود جابجا کردیم و برخی از ماجراهای واقعی را زمانش را تغییر دادیم و به چهل روز ابتدای جنگ آوردیم که در داستان فیلم گنجانده شود تا داستانی را خلق کنیم که بتواند تاثیر رادیو را در روزهای ابتدای جنگ به خوبی نشان دهد.
وی با اشاره به برخی تغییرات زمانی در نشان دادن واقعیات گفت: مثلا جایی که زن بهمن از تهران به آبادان میآید و گیر میافتد به شکل دیگری برای آقای صدرهاشمی و همسرش اتفاق افتاده است اما از لحاظ زمانی در آن بازهای که فیلم را تعریف میکنیم نبود و ما زمان این اتفاق را جابجا کردیم. در واقع داستان واقعی است اما زمانش را جابجا کردیم. خیلی از اتفاقات را هم به دلیل تایم ۹۵ دقیقهای فیلم از قصه حذف کردیم. مثلا در مقطعی بچههای رادیو به دلیل قطع آب و نداشتن آب کافی برای زندگی در کنار ساختمان رادیو چاه آب حفر میکنند. یا مثلا سپاه بالای ساختمان یک تیربار برای حفاظت از ساختمان رادیو میگذارد که هیچ وقت هم از آن استفاده نمیکنند. یا ۵-۶ تا بز در آبادان رها بودند و بچههای رادیو بزها را در محوطه ساختمان رادیو نگهداری میکنند و از شیر بز استفاده میکنند و حتی یکی از بزها زخمی میشود و یکی از بچههای رادیو بز را بخیه میزند. این قصهها که داستانهای جالبی هم هستند به دلیل زمانبندی فیلم و جلوگیری از طولانی شدن قصه، در فیلم نیامده است.
سه سال و نیم دنبال سرمایهگذار بودم
خوشبخت با اشاره به روند تولید فیلم و حمایت اوج برای ساخت آن گفت: من مدتها دنبال ساخت این فیلم بودم. یعنی از روزی که تصمیم گرفتم این فیلمنامه را بسازم حدود سه سال و نیم دنبال سرمایهگذار بودم و با مراکز مختلفی صحبت کردم. تا اینکه در پروژه «به وقت شام» که تدوینگر فیلم بودم با دوستان موسسه اوج آشنا شدم و آقای حاتمیکیا هم طرح را خواندند و خیلی از آن خوششان آمد و بعد جلساتی با موسسه اوج گذاشتیم و قرار شد از فیلم حمایت کنند. چندین تهیهکننده برای فیلم معرفی شدند که به خاطر حجم کار و سختی کار تهیه کار را قبول نکردند تا اینکه آقای کلامی که دغدغههای زیادی درباره آبادان و جنگ داشتند پای کار ایستادند و انصافا هم آقای کلامی و هم موسسه اوج خیلی خوب تا زمان اکران فیلم از آن حمایت کردند.
وی با اشاره به ترکیب بازیگران فیلم گفت: از ابتدا تصمیم بر این داشتم که از طیفی از بازیگران توانمند استفاده کنم و به سراغ سوپراستارها نروم. دوست داشتم بازیگران از جنس واقعیت داستان باشند و یکهو آن وسط یک سوپراستار بیرون نزند. حضور ستاره در این فیلم به روند واقعی داستان لطمه میزد.
دوران سید و حاجی فیلمهای دفاع مقدسی گذشته است
خوشبخت با انتقاد از نبود توجه به تولید آثار دفاع مقدس گفت: ما در چهلمین سالگرد دفاع مقدس و در سال ۹۹ تنها یک فیلم پیرامون این موضوع در اکران داریم و این نشان میدهد کمکاریهای بسیاری در این حوزه صورت گرفته است. این در حالی است که ارگانهای بسیاری حدود ۷-۸ ارگان به صورت مستقیم کارشان تولید فیلم و سریال و تئاتر درباره دفاع مقدس است. یعنی پول و بودجه میگیرند که فیلم بسازند. ولی متاسفانه کاری در این زمینه نمیکنند. یکی از دلایلش این است که سال به سال فیلمسازی سختتر از قبل میشود و تولید فیلم جنگی به مراتب سختتر هم میشود و برای همین فیلمسازان کمتر به سراغ چنین فیلمهایی میروند. دلیل دیگرش هم این است که سینمای ایران هم متاثر از شرایط کشور حال و روز خوبی ندارد. وقتی تولید و صنعت در کشور وضعیت خوبی ندارند و از طرفی به دلیل تحریمها ارتباطات ما با دنیا با مشکل روبرو میشود، این خودبهخود تاثیرش را روی تمامی اجزای کشور میگذارد و فیلمسازی هم از این قائده مستثنی نیست. فیلمسازی در حوزه دفاع مقدس پرهزینه و پر دردسر و سخت است. برای همین فیلمسازان دنبال تولید آثار راحتتری هستند که سودآوری بهتری هم دارد و به سراغ فیلمهای اجتماعی و یا کمدی میروند.
وی با اشاره به استقبال مخاطب از فیلم «آبادان یازده۶۰» گفت: تجربه شخصی من چه در زمان جشنواره و چه در زمان اکران فیلم نشان میدهد مخاطبان دهه هفتاد و هشتاد که هیچ سنخیتی با فیلمهای جنگی ندارند وقتی پای این فیلم نشستند از اینکه ابعاد تازهای از جنگ را میدیدند تعجب میکردند و به آن اقبال نشان میدادند. پس نشان میدهد اگر به سراغ موضوعاتی برویم که برای مخاطب تازگی داشته باشد، فیلم جنگی هم میتواند به خوبی دیده شود و لازم نیست این ژانر را حذف کنیم. ما باید به ناگفتههای جنگ بیشتر بپردازیم. باید از شکستهایمان هم صحبت کنیم. به سراغ قهرمانهای واقعیمان هم برویم و بدون اینکه شعار بدهیم از آنها هم بگوییم. دیگر فرمول حاجی و سید که نه خطا میکنند نه گناه میکنند و همیشه یک حالت تقدس به شخصیتها میدهیم برای ساخت فیلمهای دفاع مقدس جواب نمیدهد.
در اکران ضرر نکردیم
وی با اشاره به اکران فیلم در شرایط کرونا گفت: اگر کرونا نبود فیلم به راحتی میتوانست در اکران خرج خودش را دربیاورد و ضرر نکند. «آبادان یازده۶۰» از آن دست فیلمهایی است که خیلی متکی به تبلیغات دهان به دهان است. چون مخاطب راضی از سالن بیرون میآید و برای دیدن فیلم تبلیغ میکند و همین باعث میشود به مرور در زمان اکران به مخاطبان فیلم اضافه شود. الان هم با توجه به شرایط اکران آنلاین و فرصت محدود اکران در سینماها به صورت کلی میتواند خرج خودش را دربیاورد. ما نسبت به فیلمهای جنگی، فیلم ارزان قیمتی تولید کردیم و فکر میکنم در مجموع فروشهای فیلم در اکران سینما و آنلاین فیلم ضرر نکند.
انحصار در VOD ها
وی با اشاره به وضعیت اکران آنلاین و فرصتی که در اختیار سینمای ایران قرار داده است، گفت: یک زمانی از اینکه سینماداران تبدیل به مافیا شده و انحصار اکران در اختیار عدهای معدود بود گلایه میکردیم، امروز باید حواسمان باشد که VOD ها تبدیل به مافیای اکران آنلاین نشوند. انحصار در این حوزه باعث شده است پلتفرمها روی فیلمها قیمتگذاری کنند و چون میدانند که صاحبان آثار چارهای جز اکران در این پلتفرمها ندارند هر طور که میخواهند رفتار میکنند. بنابراین به نظر میرسد باید یک جایی جلوی این انحصار گرفته شود تا اکران آنلاین و ظرفیت خوبی که برای سینمای ایران ایجاد کرده است به بیراهه نرود.
*ایلنا
ارسال نظر