به گزارش سینماپرس، کارشناسان و دلسوزان معتقدند تعارض فرهنگی برنامهسازی در فضای مجازی و ترویج سبک زندگی غیرایرانی در آنها لایههای پنهانی دارد که به مرور در سطح جامعه و سبک زندگی مردم دیده خواهد شد.
چند سالی است برخی سینماگران و فیلمسازان که اصالت سود و کسب انتفاع مالی برایشان از هر چیزی مهمتر است با کپیبرداری از برنامهها و سریالهای ماهوارهای سعی کردهاند ولو به قیمت تاراج سرمایه اجتماعی خانوادهها و حیازدایی و ساختارشکنی در بین مخاطبان، جیب خودشان را پر کنند. اغلب این برنامهها کپیکاری شده از شبکههای ضدانقلاب همچون «من و تو» هستند که در سایه عدم نظارت قانونی و کوتاهی مسئولان خانواده، زنان، باورهای اعتقادی جامعه و ارزشها و هنجارهای خانواده ایرانی مورد تاخت و تاز آنها قرار گرفته است.
«شام ایرانی» از شبکه ماهوارهای تا نمایش خانگی
شام ایرانی نام مجموعهای ویدئویی است که سری اول آن به کارگردانی بیژن بیرنگ در زمستان سال ۱۳۹۰ ساخته و منتشر شد. ساخت و توزیع سری جدید این مجموعه از زمستان سال گذشته به کارگردانی سعید ابوطالب در شبکه نمایش خانگی آغاز شد. این برنامه الهام گرفته از مجموعه تلویزیونی به اسم «Come Dine with Me» است که نمونه فارسی آن چند سال پیش توسط شبکه ماهوارهای «من و تو» ساخته و پخش شد. این برنامه در فرم و محتوا و سبک زندگیای که ارائه میدهد، منطبق با سیاستهای ضد خانواده شبکه ماهوارهای «من و تو» طراحی و تولید شده است. اغلب کارشناسان حوزه خانواده و علوم اجتماعی متفقالقول هستند پیوستهای فرهنگی و اجتماعی این شام شوم و لایههای پنهانش با رویکرد و نوع نگاه ایرانیان نسبت به خانواده و ساختار و سطح روابط خانوادگی ما که بر پایه سبک زندگی و ریشههای تمدنی غنی و اصیل استوار است، کمترین تناسب و تشابهی ندارد.
وقتی نهادهای نظارتی خوابند
در قسمت اخیر مجموعه «شام ایرانی» به کارگردانی سعید ابوطالب، بهاره رهنما در واکنش به شهرزاد کمالزاده که درباره رسم گرفتن شیربها از سوی برخی خانوادهها حرف میزند با تمسخر و استهزا عنوان میکند که «ماشاءالله دخترای امروزی سر و وضعشان نیکول کیدمنه و طرز فکرشون لر». این جمله رهنما با واکنش طیفهای متنوعی از مخاطبان همراه شد. پس از وسعت واکنشها و بالا گرفتن مسئله در بین مردم، این بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در صفحه شخصی ایسنتاگرامش تلاش کرد با اتخاذ حربه کهنه فرار به جلو ضمن وصله پینه کردن جمله توهینآمیزش و طرح تئوری ارتباط گودرز و شقایق، موضوع را به اصطلاح مالهکشی کند.
پس از گذشت چند روز از این اتفاقات و وسیعتر شدن گستره اعتراضات مردمی در فضاهای رسانهای و مجازی به حرفهای سخیف و موهن بهاره رهنما بالاخره سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) با انتشار اطلاعیهای نسبت به این مسئله واکنش نشان داد و اعلام شد با دستور ساترا این بخش از همه رسانههای رسمی منتشرکننده حذف شد!
واقعیت ماجرا این است که اگر هموطنان لر به سخنان سخیف رهنما واکنش نشان نمیدادند، اساساً مرکز نظارتی، چون ساترا نیز ورودی به این برنامه نداشت چراکه ظاهراً تهیهکننده محترم خودی محسوب میشوند و خیال مدیران ناظر راحت است.
از سلبریتیها بیش از این انتظار نمیرود و رفتارهای این جماعت در فضای مجازی همواره نشان داده که فرهنگ برای ایشان اساساً اولویت نیست، اما روی صحبت با مدیران فرهنگی است که سر در زیر برف کردهاند و برنامهسازی و تهیهکنندگی را به دست اشخاص بیصلاحیتی، چون سعید ابوطالب دادهاند؛ کسی که پیش از این برنامههای دیگری، چون «رالی ایرانی» را با حضور سلبریتیها تولید و پخش کرده است و در این برنامههای پرهزینه تنها چیزی که مطرح نیست فرهنگ است. سعید ابوطالب البته این روزها برنامه اینترنتی با عنوان «مافیا» را نیز در حال پخش دارد که در آن نیز با توسل به پشتوانههای مالی و سلبریتیها قصد جذب مخاطب را دارد. جالب است که بیلبوردهای این برنامه تمام سطح شهر را هم در برگرفته است. اساساً برگزیدن عنوان مافیا برای این برنامه نشان میدهد که عوامل آن برای جذب مخاطب حاضرند به هر دستاویزی چنگ بزنند. اصالت سرگرمی و تجارت در فرهنگ البته محدود به فضای مجازی نمیشود و وقتی صداوسیما نیز سمت و سوی برنامهسازیهایش به این جهت رفته معلوم است که وضعیت در فضاهای دیگر دچار چه وضعیتی خواهد شد.
این فرهنگ است یا تجارت
علاج واقعه قبل از وقوع باید صورت بگیرد در غیر این صورت اگر قرار باشد تخلف یا تخطیای صورت بگیرد و نهادهای نظارتی و مسئولان که باید حکم چشم بیدار دستگاههای متولی حوزه فرهنگ و هنر را ایفا کنند، بعد از همهگیری و گسترش آن اتفاق ناخوشایند موهن و غیرقانونی در جامعه به آن واکنش نشان بدهند که اساساً با اصل وجودی شکلگیری و طراحی چنین ناظرانی در تضاد است. ممکن است واکنش لاکپشتگونه بخشهای مسئول و ناظر بر محتوا در جاهایی مثل برنامه زنده تا حدودی قابل رفع و رجوع و توجیه باشد، اما در مورد برنامههای تولیدی و به اصطلاح ضبطی که بعد از گذراندن مراحل مختلف زمانبری مانند تصویربرداری، تدوین، صداگذاری و دیگر اقدامات حرفهای کسی متوجه خبط مشمئزکنندهای مثل دیالوگ بهاره رهنما در شام ایرانی نشود، باید نسبت به ساختار و رفتار غیرمسئولانه آن تشکیلات بازنگری جدی و عملگرایانهای صورت بگیرد. اگر قرار باشد یک اقدام یا اتفاق موهن در سطح وسیع و بین اقشار مردم توزیع شود و به دلیل حساسیت مردم نسبت به اصول اخلاقی و دینی منبعث از سابقه تمدنی و معرفتی با واکنشهای گسترده مواجه شود، پس این همه خدم و حشم و دکان و دستگاههای عریض و طویل پرطمطراق برای چه مواقعی ایجاد شدهاند؟ قطعاً هر اقدامی و واکنشی باید در سطح و تراز کنش باشد، اما این واکنش نباید به شکلی باشد که خاطی یا دیگر کسان جسارت تکرار چنین اشتباهاتی را به خود بدهند، به کلام بهتر اگر برخورد قانونی با این اتفاقات سخیف و مبتذل در اذهان آحاد جامعه بازدارندگی ایجاد نکند، احتمال تکرار و حتی پذیرش ریسک و تقبل پرداخت جریمه احتمالی را به خاطر کسب انتفاع مالی یا اثرات ادراکی آن تخلف در اذهان مخاطبان محتمل میکند.
برخورد و اجرای بدون تنازل ضوابط و چشاندن مُرّ قانون به متخلفین و متمردین امری پسندیده و امیدوارکننده است، اما به غیر از توجه به اصل تخلف و تخطی واقع شده، آن چیزی که اهمیت همترازی دارد، جریحهدار شدن روحیه و غرور اجتماعی است که در چنین موقعیتهایی باید به آن توجه ویژهای داشت.
*جوان
ارسال نظر