به گزارش سینماپرس، علیرضا تابش آخرین ماههای حضورش را در بنیاد سینمایی فارابی پشت سر میگذارد. نهادی که به عنوان بازوی تولیدی و مالی سینمای ایران از زمان تاسیس تا امروز تلاش کرده نقش مهمی در صنعت سینما ایفا کند. با پروژه چابکسازی در سیستم سازمان سینمایی، بسیاری از وظایف دیگر ارگانهای زیرمجموعه معاونت سینمایی به بنیاد سینمایی فارابی محول شد و تقریبا دیگر سینماگری وجود ندارد که گذرش به خیابان سی تیر و ساختمان این بنیاد نیفتاده باشد. با او درباره سال سخت کرونایی، شرایط سینمای ایران در سالهای آینده و عملکردش در طول دوران تصدیگری این پست گفتگو کردیم.
در شرایط کرونا سینمای ایران بیش از گذشته در معرض آسیب اقتصادی است و پیشبینیها برای سینما در دو سال آینده نشان از رکود شدید در این حوزه دارد. نهادی مانند فارابی چه راهکارهایی برای رونق سالنهای سینما و تولید در نظر گرفته است؟
بنیاد سینمایی فارابی، نهاد تصمیمگیرنده در زمینه رونق سالنهای سینما و رونق تولید نیست بلکه اتخاذ تصمیم در بخش خصوصی، برعهده صنوف مرتبط است. ما بر اساس وظایف تعریف شده، تلاشهای حمایتی خود را در تقویت تولیداتی که قرار است توسط صنوف به اکران موفق دست یابند، به خرج دادهایم. به عنوان مثال یکی از طرحهای سال ۹۹ بنیاد سینمایی فارابی، حمایت از تنوع ژانر در عرصه فیلمنامهنویسی است که میتواند به تنوع سبد آثار سینمایی در اکران سال ۱۴۰۰ منجر شود. ما البته نسبت به خسارات وارد شده به بخش خصوصی در سال ۹۹، نظارهگر نبودهایم و بر اساس مأموریت محوّله، جهت جبران خسارت ناشی از کرونا، بخشی از فیلمها را با معرفی صاحبان آثار به صندوق اعتباری هنر، حمایت کردهایم. اما اجازه دهید به نکته دیگری هم اشاره کنم و آن اینکه مفروض شما در موردعدم رونق سینما را میتوان از زاویهی دیگری هم دید و آن اینکه شاید در دو سال آینده، به جای رکود، شاهد تغییر الگوی مصرف در سینما و اتفاقاً آغاز عصر جدیدی از رونق سینما در قالب صنعت - فرهنگ باشیم. اتفاقی که در تمام دنیا در حال وقوع است که با نگاه هوشمند میتوان نشانههای آن را در کشورمان هم دید. این همه اقبال به سامانههای آنلاین پخش ویدیوی درخواستی از سوی مردم، با بحران کرونا تسریع شد و عملاً موج عصر جدید پسادیجیتال را به سینما کشاند. موجی که سینما را دربرگرفته و احتمالاً با خود خواهد برد. در این عصر جدید دیگر اقتصاد سینما صرفاً با حجم فروش گیشه سنجیده نخواهد شد و باید به تدریج شاهد پدیدار شدن انواع جدید و عادلانهتری از اکران باشیم. پس هرچقدر بر بخش «تحقیق و توسعه» و «آیندهپژوهی» در این حوزه تاکید کنیم، ناروا نگفتهایم. بنابراین پیشبینی من از دو سال آینده در سینما، نه رکود شدید، که ورود به عصر و دوران جدیدی از رونق اقتصادی است، که البته زنجیره تولید ثروت در آن تغییر کرده و سالنداران سینما، به عنوان پایانه اصلی فروش آثار سینمایی، تغییر نقش داده و تعریف جدیدی پیدا خواهند کرد.
سهم سینمای دفاع مقدس و سینمای کودک از حمایتهای بنیاد سینمایی فارابی در سالهای گذشته چقدر بود و با وجود ظهور نهادها و سازمانهایی مانند اوج چقدر این موضوع در تولیدات بنیاد جدی پیگیری شد؟
با مراجعه به آمار، از نظر کمی و کیفی، اتفاقات مطلوبی در دو حوزه سینمای دفاع مقدس و سینمای کودک رخ داده است. تولید بیش از ۲۰ فیلم در این دوره در عرصه سینمای انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت، نشاندهنده یک دغدغه ریشهدار است. این در حالی است که تشکلهای دیگری که یکی از آنها را نام بردید، وظیفه حمایت از سینما را دارند و در تعریف شعارها و چشماندازشان این وظیفه تعریف شده است. بنیاد سینمایی فارابی، در این حوزه رقابتی با سایر نهادها و تشکلها ندارد چون اساس تعریف و ماهیت فعالیت ما متفاوت است. چنانچه در سینمای کودک و نوجوان نیز ماهیت فعالیت بنیاد سینمایی فارابی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یا اوج و… تفاوت دارد. حمایت از نیروهای تازه نفس و متخصص در سینمای ایران یکی از وظایف بنیاد سینمایی فارابی است و خوشحالیم طی سالهای اخیر، از جوانان مستعدی در عرصه سینمای دفاع مقدس، اجتماعی، هنری و سینمای کودک و تولید مشترک حمایت کردهایم که بخشی از این حمایتها متوجه فیلمسازان زن متبحر و مستعد سینمای ایران بوده است.
از طرف دیگر خطمشی مدیریتی ما در سالهای اخیر، بیش از آنکه تاکید بر تصدیگری در تولید باشد، به دنبال تسهیلگری در تولید بودهایم، به همین دلیل هم بسیاری از فیلمهایی که با حمایت و پشتیبانی بنیاد ساخته شدهاند، دیگر اجباری ندارند عبارت «بنیاد سینمایی فارابی تقدیم میکند» را بر پیشانی فیلم بنشانند، این بدان معنا نیست که حمایتی از آثار نمیشود، فقط ما چون به دنبال رقابت نیستیم و به دنبال عمل به وظایف ذاتی بنیاد هستیم، ممکن است شما به عنوان مخاطب یا حتی روزنامهنگار، همچنان گمان کنید تنها فیلمهایی مورد حمایت فارابی بودهاند که همچون گذشته نام و عنوان فارابی در ابتدای آن آمده باشد. اما مدیران، مسئولان و از همه مهمتر خود فیلمسازان دفاع مقدس، به خوبی از خدمات و تسهیلاتی که تلاش کردهایم در اختیارشان بگذاریم، درست مثل دیگر فیلمسازان ژانرهای مختلف، از آن باخبر هستند.
چرا هنوز هم تولیداتی در فارابی وجود دارد که تنها تولید میشوند و رنگ اکران نمیبینند؟ همیشه و در گذشته این مشکل بزرگ وجود داشت که گویی فیلمهایی تنها برای ویترین ساخته میشود و هیچ دغدغهای برای بازگشت مالی و اکران فیلمها وجود ندارد. شما برای از بین بردن این نگرش چه کارهایی انجام دادید؟
این هم از حرفهایی است که زده میشود و مصداقی روشن در این زمینه ارائه نمیشود. در وهله اول باید به این نکته اشاره کنم که بحث «تولیدات فارابی» با فیلمهایی که این بنیاد در تولید آنها مشارکت داشته یا از تولید آنها حمایت کرده، بحثی متفاوت است. در این سالها، خلاف گذشته، عمده فعالیتهای ما مشارکت در تولید بوده و از آثار سینمایی که در بخش خصوصی ساخته شده، حمایت کردهایم. دستیابی به سازوکار اکران آثار، همچون بسیاری دیگر از فیلمهایی که در بخش خصوصی تولید میشود، برعهده صنوف سینماست و نه دولت و سیستم دولتی. از سویی همین آمار نشان میدهد که در تولیدات مشارکتی ما، آثار موفقی چون «ماجرای نیمروز»، «ماجرای نیمروز۲: ردخون»، «نفس»، «غلامرضا تختی»، «ویلاییها» و… به چشم میخورند که در اکران داخلی، جشنوارهها و فروش تلویزیونی و خارجی موفق بودهاند و فیلمهای دیگر نیز کارکرد ویترینی نداشتهاند. اکران آنلاین هم تحت تاثیر کرونا یک فرصت برای فیلمهای سینمایی است، که با ترغیب تهیهکنندگان فیلمها امیدواریم به دنبال اکران آنلاین باشند و از این فرصت برای دیده شدن آثارشان استفاده کنند، البته در آغاز این مسیر کاستیها و یا ضعفهایی هم وجود دارد که با همافزایی و همدلی باید آنها را جبران کرد. امسال در حمایت از تولید نیز بنیاد سینمایی فارابی روند خوبی را طی کرده و فیلمهای متنوعی برای حضور در جشنواره سی و نهم ارائه خواهند شد.
برخی از تهیهکنندگان و منتقدان سینمایی به عملکرد شما نقدهای جدی وارد میکنند، علت را در چه میدانید؟
نخست اینکه اگر نقد منصفانه از عملکرد بنیاد داشته باشند، از آن استقبال کرده و میکنیم. ساعتها گفتگو و همفکری با فعالان سینمایی طی این سالها مسیر روشنتری را ترسیم کرده و ما درباره ضرورت تحول در برخی رویکردها صحبت کردهایم و آنان نقد و نظر داشتهاند و از پیشنهاداتشان در بنیاد سینمایی فارابی استقبال شده است و بالاخره اینکه در این سالها ما مسیر جدیدی را آغاز کردهایم، هر تغییر و مسیر تازهای مخالفان و موافقانی دارد. باور و بنای ما از ابتدا گفتگو برای یافتن راههای جدیدی پیش روی سینمای ایران بوده است. اینکه چقدر در اینکار موفق بودهایم به قضاوت تاریخ نیاز دارد، اما از هر نقد و حتی سخن تندی، وقتی در مورد راههای نرفته و دیکتههای تازه نوشته گفته میشود، باید استقبال کرد و به دنبال تصحیح مسیر بود. رسانههای منتقد سیاستهای رسمی دولت نیز هرگاه نقدی را مطرح کردهاند ما پاسخ دادهایم یا از برخی نظرات سازنده آنها در بهبود روند امور تولید استفاده کردهایم. اما گاه میبینیم این جوسازیها که دقیقا توسط چند نفر مشخص و به بهانههای سیاسی و یا غیر سینمایی بیان میشود و به قول زندهیاد عزتالله انتظامی بخل و تنگ نظری شغل دوم همه ماست! ناشی از نوعی حساب و کتابهای شخصی است… یا فیلمنامه داشتند و در فارابی به درخواستشان پاسخ منفی داده شده، یا بنیاد فارابی را با عابربانک اشتباه گرفته بودند، یا در رویدادهای سینمایی حاضر نبودند، یا عدهای آنها را تحریک کردند، یا درخواستهای خارج از قاعده و روال قانونی که اجابت نشده است. به عنوان مثال همین چند روز پیش، تهیهکنندهای که سالهاست ادعای مستقل بودن داشته و بارها فریاد زده که دغدغه معیشت هنرمندان را دارد، در حالی که در این سال سخت کرونایی در اکران سینماها و در اکران آنلاین فیلم داشته و به سود خود هم رسیده، تقاضای دریافت وام با اقساط پنجساله را داشت که با پرداخت وام موافقت شد اما به دلیل داشتن منع قراردادی و اینکه بنا نیست تعهدات هنگفت سینماگران برای مدیران بعدی به ارث بماند، با درخواست وی مبنی بر بازپرداخت پنجساله (به جای دو ساله) مخالفت شد و او احتمالا به همین دلیل در کانالهای فضای مجازی اخبار منفی علیه بنیاد فارابی را بازنشر میکند و از این کار خود در مقام یک تهیهکننده ابا ندارد و همین طور اقدام به تولید و به اشتراکگذاری ویدئوی تخریبی علیه شخص بنده کرد، که این میزان منفعتطلبی شخصی آن هم از فردی که خود را مستقل و بقیه را رانتخوار و رانتخواه میخواند، حیرتانگیز و البته مایه تأسف است. عدهای معتقدند باید رسما از این نوع تخریبها شکایت کرد اما من شخصا عقیدهام این است نادیده گرفتن این تخریبها و توهینها بهترین کاری است که میتوان انجام داد. فراموش نکنیم که عدهای معدود، آگاهانه تلاش دارند «نفرت پراکنی» کنند اما تمرکز را باید روی نقاط مشترک گذاشت و با نگاه به آینده، امید را ترویج کرد و به نفرت پراکنی، میدان و مجال نداد. در همین سالهای اخیر در «کانال تلگرامی آمدنیوز» مطالب کذب و جهتدار علیه بنیاد سینمایی فارابی منتشر کردند که رسما به خاطر خطدهی چند تن بود، ما و همکارانمان حساب این چند نفر خاص را که مطالبشان در کانالهای زرد منتشر میشود و عمدتاً اثرشان هم فرهنگی و قابل اعتنا نیست، با منتقدان دلسوز جدا کردهایم.
ارزیابی سینماگران از عملکرد شما چیست و فکر میکنید بعدها از دوران مدیریتتان چگونه یاد کنند؟
ارزیابی عملکرد، برعهده سینماگران، کارشناسان و مخاطبان سینماست. در آستانه سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی هستیم دستنوشتهای از ایشان دیدم که بسیار نکته دقیقی در آن مورد تاکید قرار گرفته؛ «کارتان را آن کس که باید ببینید، میبیند». امیدوارم در مسیر خدمت همواره مشمول لطف خدا و مردم باشیم، اما اگر بخواهم به شیوه حذف نمره از نظام آموزشی و وارد کردن نظام ارزشیابی توصیفی و رویکرد فرآیند محور، تحلیل کوتاهی از این دوره مدیریت بنیاد سینمایی فارابی ارائه کنم باید بگویم حضور من در بنیاد مقارن با «دوران گذار سینما» بود و هست، گذار از آنالوگ به دیجیتال و حتی پسادیجیتال و ظهور نسلی جدید از فیلمسازان و تهیهکنندگان، که هر دو مولفههای مهمی به شمار میروند. همه تلاش مجموعه مدیریتی بنیاد سینمایی فارابی، پرهیز از درجا زدن و تلاش برای گشودن پنجرههای نو بوده است. در سال پایانی مدیریت هم، ما با بزرگترین گذار در جامعهی فرهنگی کشور، یعنی مهاجرت جامعه از دنیای آنالوگ به دیجیتال برای استفاده از محتوای فرهنگی مواجه هستیم. این رویدادی شگرف است که هنوز ابعاد واقعیاش را نشناختهایم. جامعهی ما هنوز با امکانات کامل دنیای اینترنت، فناوریهایی همچون هوش مصنوعی، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی آشنا نشده است، ولی ما که وظیفه و مسئولیتمان در این حوزه است، به خوبی افق بسیار متفاوت سینما را در سالهای آینده به چشم میبینیم و وظیفه خود دانستهایم تا حد ممکن جامعه سینماگران و صنعت تصویر در کشور را با این دگرگونی عظیم آشنا کرده و مقدمات مواجهه با این انقلاب را فراهم کنیم.
در سالهای اول مدیریت ما، فروش سوپرمارکتی وی سی دی، مهمترین درآمد پس از اکران فیلمها محسوب میشد، و حالا در پایان سال ۱۳۹۹ سرمایهگذاری روی این بخش از صنعت بیشتر یک شوخی بیجا به نظر میرسد و مردم به دنبال کیفیت ۱۰۸۰ آثار سینمایی هستند. این انقلاب به همینجا ختم نمیشود و مراحل مهمی از آن هنوز باقی مانده است. در همین راستا بود که به تدریج هم در ساختار بنیاد سینمایی فارابی تجدیدنظر جدی شد و طرح تحول بنیاد (تبدیل نهاد متصدی به نهاد تسهیلگر) در دستورکار قرار گرفت و از طرفی در حوزه فرهنگی، محتوایی و بینالملل اتفاقاتی نو پیگیری شد. تلاش برای بازگشت سینمای کودک به رونق و همافزایی فعالان سینمای کودک، توجه به کارایی شوراها به ویژه در عرصه سینمای اجتماعی، کودک و نوجوان و سینمای دفاع مقدس، توجه به دغدغهمندی کیفی با ایجاد یک مرحله پیش از آغاز تولید فیلمهای کودک و نوجوان با نام «طراحیتولید»، تلاش برای تامین مالی پروژههای سینمایی از ابزار نوین مثل بورس و جمع سپاری، تغییر اساسی در شیوه ارائه تسهیلات به پروژههای سینمایی، تلاش برای ایجاد مرکز نوآوری و شتابدهی تخصصی سینمایی ایران، تلاش برای رساندن «تولید مشترک سینمایی» به تعریف حرفهای خود، ایجاد کارگروه تخصصی تولید مشترک در فارابی، زمینهسنجی و امکانسنجی تولید مشترک با اولویت کشورهای منطقه با هدف ایجاد بازار مشترک برای ارائه و عرضه محصولات فرهنگی و سینمایی، جلب حمایت و مشارکت نهادها و دستگاههای مرتبط: وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان توسعه صادرات و… در حوزه تولید مشترک و دیپلماسی سینمایی، بهرهگیری از ظرفیتهای نوین در بازاریابی بینالمللی آثار سینمایی، تدوین راهبردهای طرح حمایت از کسب و کارهای مجازی در سینما، توسعه و تعمیق گفتمان سینمای دیجیتال و پژوهشهای کاربردی و بین رشتهای در حوزه سینما و فضای مجازی و همچنین افزایش سهم محتوای تخصصی در حوزه سینما و ترویج آموزههای کاربردی در فرمتهای دیجیتال به منظور تربیت نیروی انسانی متخصص در عرصه فعالیتهای هنری و سینمایی، نگاه جدی به رسانههای نوین و حمایت از تولید وب سری در کنار آثار سینمایی، تلاش برای حمایت کارساز از عرصه فیلمنامهنویسی و سینمای اقتباسی، راهاندازی المپیاد فیلمسازی نوجوانان ایران، برگزاری جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان به صورت آنلاین از جمله اتفاقاتی است که در این دوره رخ داده و ثمرات آن در آینده سینمای ایران مشاهده خواهد شد.
رزومه مدیران پیش از شما نشان میدهد همگی سرگرم فیلمسازی و تهیهکنندگی شدند. شما بعد از فارابی با سینمای ایران در چه مسیری پیش میرود؟
آن دسته از مدیرانی که شما به آنها اشاره میکنید، مثل آقایان حقیقی، عسگرپور، میرعلایی و… پیش از ورود به عرصه مدیریت بنیاد سینمایی فارابی، سینماگر بودهاند و بعد از پایان دوره خدمتشان به سینما به کار خود بازگشتهاند. من هم قبل از ورود به این عرصه، بیش از دو دهه در عرصههای مدیریت فرهنگی فعال بودهام و اگر قرار باشد در بنیاد سینمایی فارابی نباشم، تصور عمومی بر این است که در عرصه دیگری به خدمت مشغول شوم اما هنوز، نه به آن فکر کردهام و نه فعلا نقشهای برای آینده فعالیتهایم دارم. اما یک نکته را میتوانم در پاسخ به پرسش شما مطرح کنم. سی سال پیش با عشق به فرهنگ، ادبیات، عکاسی و سینما مسیر کشف و شهود را انتخاب کردم و به مکاشفه و مشاهده جهان پیرامون پرداختم. امروز و پس از شش سال حضور در بنیاد سینمایی فارابی و ارتباط صمیمانه و نزدیک با طیف عظیمی از سینماگران نجیب و پراحساس ایرانی نه تنها خسته نشدهام، که انرژی و روحیهای مضاعف به دست آوردهام، چنانچه اگر خدا بخواهد در آینده، به گذشته دور رجوع کنم و به تداوم حضور جدیتر در عرصه عکاسی و فیلمسازی پس از سه دهه، بیاندیشم. با این دیدگاه، شاید در آینده نسبتام با فعالیت هنری و محتوای سینمایی پررنگتر از همیشه شود.
*ایلنا
ارسال نظر