به گزارش سینماپرس، علیرضا غفاری در گفتوگو با میزان پیرامون آخرین فعالیتهای هنری خود گفت: پس از مدتها به دعوت دوست نازنین و هنرمندم محمد حاتمی، در نمایش «روزهای یک نقاش ناشناس» نوشته ولفگانگ هیلده شیمر و ترجمه حمزه علیمحمدی که کاری مدرن و متفاوت بود حضور پیدا کردم. ضبط این اثر سرانجام پس از مدتها وقفه و تعویق به دلیل ماه مبارک رمضان، انتخابات، کرونا و ... یازدهم تیرماه امسال به پایان رسید.
وی در همین راستا ابراز کرد: نخستین قسمت این مجموعه پخش شده است، قسمت دوم این نمایشنامه از مرز نمایشنامهخوانی عبور کرده و تبدیل به تله شد و ما در آن بازی کردیم و بنا است به جای استفاده از دکور از فضای کروماکی استفاده شود. به طور کلی مجموعه «روزهای یک نقاش ناشناس» تجربه جدیدی بود و اکنون در مرحله مونتاژ است و هنوز زمان پخش آن مشخص نشده است.
این گوینده صدا و سیما پیرامون علت کمکاری در عرصه تصویر و اجرا بیان کرد: دلایل کمکاری من آشکار است. به هر حال نسل جدید میآیند و کار میکنند و علیالقاعده سند رسانه را به نام کسی نزدهاند. البته چندین برنامه هم به صدا و سیما پیشنهاد دادم که هر بار به سمت و سویی میرود که از خیر آن میگذرم.
وی در همین راستا بیان کرد: به عنوان مثال طرح مسابقهای برای زوجهای جوان را به یکی از شبکهها ارائه دادم و مورد استقبال واقع شد و بعد در جلسه طرح و برآورد از من خواستند با اسپانسر کار را کلید بزنم. شرایط طوری است که اگر اسپانسر داشته باشید میتوانید کاری تولید کنید در غیر اینصورت کاری نمیتوان صورت داد. برخی آگاهانه و عالمانه تبدیل به ویزیتور شدند و حامیان مالی خودشان را دارند و فعالیت مداومی دارند. الان ویاودیها این فضا را شکسته و پلتفرمها کار تبلیغات و جذب آگهیها را انجام میدهند.
این مدرس فن بیان اضافه کرد: به این علت که توانایی جذب اسپانسر نداریم عملا از فعالیت بازماندهایم. این سوالِ تقریبا روتینی است که هر کسی من را میبیند میگوید که چرا نیستی و در رسانه فعالیتی نداری. خیلی از همنسلان من به این دلیل که کاری به آنها ارجاع نمیشود بیکار هستند.
کارگردان مستند «اینجا کن است، اینجا کن نیست» با اشاره به این موضوع که احتمال دارد در بستر ویاودیها تولید برنامه داشته باشد اظهار داشت: تلویزیون قدرت بینظیری در قیاس با همه عرصههای تصویری دیگر دارد، اما در حال حاضر در زمینه جذب مخاطب و توجه به سلایق مخاطبین میتواند بسیار بهتر عمل کند. یکی از علتهای دورافتادگی نسل ما جبر زمانه است و شاید موی و ریش سپید برای خیلیها جذابیت نداشته باشد، اما در مجموع در شکل برنامهسازی؛ همنسلان من قدرت تولید برنامههایی را دارند که پر مخاطب و قابل دفاع باشد. من هم به زودی در بستر ویاودیها برنامهای خواهم داشت.
وی پیرامون المانهای اصلی اجرا و گویندی بیان کرد: در بخش اجرا و گویندگی چند اصل ثابت شده قطعی وجود دارد. مجری باید صدا و سیمای خوب و متناسبی داشته باشد و همینطور سواد رسانهای و سواد کافی فارسی هم از ملزومات این رشته است که باید رعایت شود.
این نویسنده و کارگردان تصریح کرد: متاسفانه در برنامههای گفتگو محور؛ تجربه غلط مکرری وجود دارد به این معنی که برای جذابیت برنامهها به شکل تازهای از اجرا و اشخاص جدیدی، چون شاعر-مجری، هنرپیشه-مجری، دکتر-مجری و ... روی آوردهاند. اجرا و مجریگری شاخصههای خاص خودش را دارد و اکنون این برنامهها به ویاودیها هم کشیده شده و قطعا میزان استقبال به معنی بالا بودن سطح کیفی نیست.
غفاری تاکید کرد: یکی از دلایل اصلی پایین بودن سطح این برنامهها این است که نمیدانند از تولید آن چه میخواهند و تنها به خنداندن لحظهای مخاطب فکر میکنند و برای این خنداندن هر کسی به هرچیزی متوسل میشود.
علیرضا غفاری خاطرنشان کرد: کار بزرگ به آدمهای بزرگ و زمان طولانی نیاز دارد. به عنوان مثال شاهنامه محصول سی سال تلاش آدم بزرگی مثل فردوسی است و هم چنین لغتنامه ثمره سی سال مجاهدت علامه دهخدا است. در عرصه هنرهای نمایشی و بطور مشخص سریالهای بزرگ میتوان به سریال «امام علی (ع)» اشاره کرد و همچنین کار اخیر داود میرباقری، «سلمان فارسی» که بنا به گفته خودشان حداقل پنج سال دیگر آماده نمایش خواهد شد.
ارسال نظر