به گزارش سینماپرس، محمد تقی فهیم با انتشار متنی در فضای مجازی نسبت به مدل باج گیری کارگردان «زخم کاری» و برخورد منفعلانه مدیران فرهنگی کشور واکنش نشان داد و نوشت:
نو اصولگرایان و اصلاح طلبان (خصوصاً نیاورانی ها) حالا کرکری می خوانند که ما بودیم مانع شدیم تا یک گلشیفته مذکر ساخته نشود. واقعاً کدام یک از جناحین نگذاشتند، مهدویان کارش به پورنو سازی برای نتفلیکس بکشد؟
اصلا آیا نتفلیکس پلاتویی برای مهدویان خالی کرده بود؟
هر چه بود تهدید کارگردان جوان کار خودش را کرد و حالا مشتریان ثابتی در هر دو جریان سیاسی کشور دارد.
جریان سرمایه گذار پشت زخم کاری متأثر از نفس و ماهیت سرمایه داری، کاری به حواشی ندارد، فقط پول پارو می کند، ولی مهدویان لپ هایش گل انداخته که هنوز، دو گرایش عمده در هر دو جناح اصلی، نگران او هستند تا مبادا دربست، به آغوش رقیب بغلطد. البته اصلاح طلبان در خفا بیشتر دچار استرس اند چرا که تا پیش از زخم کاری، مهدویان را قلم تراش خود می پنداشتند، اما حالا با تیپ سازی های زخم کاری (اصلاح طلبان را نشانه رفته)، زحمات خود را بر باد می بینند ولی با توجه به محتوای کار که بنیاد اصولگرایان را هدف گرفته است در خفا به رقص می پردازند، ضمن اینکه بردباریشان، پز دموکراتیک بودنشان را پر رنگ جلوه می دهد.
زخم کاری، اساساَ با طبع هر دو گرایش تازه به دوران رسیده در جناح ها جور است، متنبه که نمی کندشان، برعکس الگوهایی از زیستن در ناز و نعمت را تصویرسازی می کند که آنان در حسرت رسیدن به آن هستند. خوشحالند که نه مانند حاج عمو وارد قاچاق شده اند و نه مانند مالک عقده های نهفته درونشان، کار دستشان بدهد. خرسندند که از راه حلال! در کمتر از ده سال دم و دستگاهی به هم زده اند ولی ناراحتند که به اندازه مالک ندارند، برای همین آقازاده هایشان پول های اجازه املاک والدین را یک راست به دفاتر مضاربه ای سعادت آباد و قیطریه می برند تا با دریافت سودهای سی و پنج درصدی، سرمایه گذاری کنند و یکسال بعد ویلاهای هم ریخت و با شیکی و لاکچری مورد استفاده مالک و پسرعموها بدست آورند. گرایشاتی از هر دو جناح، هر هفته وافورها را قورت می دهند و پای زخم کاری یک دل سیر می گریند، اما به خود می بالند که سال گذشته پرایدی مضاربه ای فروخته اند اما امسال چند برابر نصیب خریدارش شده است.
اما فلاکت بارتر از همه پاندول های بین دو جناح اند، همان هایی که مهدویان الگویشان است، همان هایی که مذهبی نیستند ولی مانند مرادشان می خواهند با خدمتگزاری مذهبی ها شروع کنند و این را فرصت پرش خود می دانند، همان هایی که به همت کار چند شیفته پدرانشان، خرده بوژوامآبانه با فروغ زیر بغل و فلش های پر از ابی و یغمایی و گوگوش توی ماشینشان، جلو دستگاه ها، منتظر زخم کاری هستند تا فردایش چند کلمه از مکبث شکسپیر و بازی های پر قدرت و قوت و فضاسازی (فرق لوکیشن و فضاسازی را نمی دانند) زخم کاری پست کنند و ... و بلاخره بیشتر از همه کی بازی می خورد و کی بازی می دهد؟ زمان همه چیز را بر ملا می کند.
ارسال نظر