سیدرضا منتظری: طی سال هایی که از تأسیس گروه سینمایی موسوم به «هنر و تجربه» می گذرد بسیاری از سینماگران برجسته، منتقدان و کارشناسان پیشکسوت و دغدغه مند نسبت به مضرات این گروه سینمایی همواره هشدارهای جدی داده اند و این گروه را دستاورد ناشایست دوران مدیریت حجت الله ایوبی برشمردند. این افراد معتقد بودند که گروه هنر و تجربه به آینده سینمای کشور ضربه اساسی وارد می کند چرا که جوانان علاقمند به سینما بدون آنکه راه و مسیر درست فیلمسازی بیاموزند و در ادامه وارد گردونه تولید آثار حرفه ای شوند وارد مسیری می شوند که هیچ آینده ای نه برای آن ها دارد و نه سینمای ایران!
برآیند اتفاقات عجیب در این گروه سینمایی نشان از آن داشت که گویا هدف اصلی تأسیس آن ارائه فرصتی برای فیلم هایی است که سال ها به دلیل محتوای نامناسب شان مجوز نمایش نداشتند! اکران آثار فیلمسازانی که بیشترین آمار فیلم های توقیفی را در تاریخ سینمای جمهوری اسلامی ایران داشتند و اغلب به مسائل ضد ارزشی و ضد اخلاقی می پرداختند از جمله اتفاقات نامبارکی است که تأسیس این گروه باعث آن شده است.
منتقدان به گروه سینمایی هنر و تجربه همواره تأکید داشته اند که این گروه سینمایی نه فقط خود راه درست سینما و فیلمسازی را نمی داند بلکه در جهت هدایت هدفمند از سینماگران جوان و پرورش آن ها برای فردای سینمای کشور کاری نمی کند و نهایت فیلم های آن ها را به نمایش می گذارد و به جای نشان دادن در دانش و تجربه ورود به سینمای حرفه ای ایران در ورود به جشنواره های خارجی و خارجی پسندی را به آن ها می نمایاند.
گروه سینمایی «هنر و تجربه» به دلایل غیرکارشناسی، آشفته و نابسامان بودن و... لطمه های فراوان بر پیکره سینمای کشور و به ویژه سینمای بدنه زده و جماعتی از فیلمسازان جوان کشور را به سوی تولید آثار روشنفکرانه خارجی پسند سوق داده است؛ این گروه سینمایی از منظر طرفداران خود که اغلب آن ها یا در سینما دارای منافع اقتصادی هستند و یا فیلم های ضعیف و غیر استانداردشان در این گروه به نمایش در می آید جایگاه و ویترینی برای عرضه فیلم هایی است که امکان نمایش عمومی را ندارد و از همین منظر است که برخی از فیلم های غیر متعارف که در ساختار و فرم و محتوا حرف هایی غیر متعارف دارند در این گروه سینمایی به نمایش در می آیند. با آنکه در میان فیلم های اکران این گروه گاه آثار حرفه ای و قابل اعتنا هم به چشم می خورد ولی اکثریت با فیلم های ضعیف و متوسط و آماتوری است.
علاوه بر این گروه، سینمای ایران طی سال های اخیر شاهد تشکیل شوراها و مراکز متعددی بود که رسماً جز هدر دادن انبوهی از سرمایه های ملی کشور هیچ دستاوردی نداشتند که از جمله آن ها می توان به شورای راهبردی سینمای کودک و نوجوان اشاره کرد که خوشبختانه به دلیل ناکارآمدی صرف دچار انحلال شد.
مهدی ارگانی، مسعود کرامتی، حمید جبلی، جواد حاتمی، مهدی یزدانی، محسن چینی فروشان، علیرضا تابش، زنده یاد فرشته طائر پور و مرضیه برومند در اسفند سال ۱۳۹۳ به دستور حجت الله ایوبی به عنوان رئیس سازمان سینمایی وقت به عنوان اعضای شورای سیاستگذاری و راهبردی سینمای کودک و نوجوان منصوب شدند اما هیچ گاه نه مدیران سینمایی وقت و نه خود اعضا به شفاف سازی درباره دستاوردهای این شورا و اینکه این شورا چه حاصلی برای سینمای کودک داشته اشاره نکردند و این شورا بعد از هدر دادن بخش اعظمی از بودجه بیت المال، بدون هیچ دستاورد روشن و مشخصی منحل شد!
اما بعدها مرکزی به نام توسعه سینمای کودک و نوجوان راه اندازی شد که در ظاهر خصوصی بود اما بودجه آن توسط دولت تأمین می شد. این مرکز که ابتدا با جنجال های رسانه ای سعی داشت خود را نهادی جدی برای اعتلای سینمای کودک و نوجوان نشان دهد در ادامه مسیر خود دچار لختی مفرط شد و تا این زمان هیچ دستاورد شفاف و روشنی از آن به اطلاع عموم نرسیده است.
بی شک این قبیل شوراها، مراکر و گروه ها تنها در پی برخی منافع اقتصادی تأسیس می شوند و شایسته است محمد خزاعی به عنوان رئیس سازمان سینمایی دولت انقلابی سیزدهم که با برخوردی قاطعانه و جهادی مبادرت به ترمیم برخی شکست ها و خرابی هایی که در دولت های یازدهم و دوازدهم در سینما ایجاد شد کرده، هرچه سریع تر تکلیف این قبیل شوراها، گروه ها و مراکز را نیز برای همیشه یک سره کند تا بیش از این نه شاهد هدررفت بودجه های بیت المال باشیم و نه شاهد ایجاد گعده و گروهی برای رانت خواران!
ارسال نظر