به گزارش سینماپرس، محمود گبرلو از جمله افرادی است که مقوله نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر را خوب میشناسد. شخصی که نه تنها از منتقدان سینمایی ایران است، بلکه از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر تا به امروز، چندین سال مسئولیت برگزاری این نشستها را برعهده داشته است. سالهایی که هر کدام اتفاقات جدیدی را رقم زدند و حواشی متفاوتی داشتهاند. درباره مقوله نشستهای خبری و نقاط قوت و ضعف این نشستها با او گفتوگو کردهایم. در ادامه این گفتوگو را میخوانیم.
تعریف درستی از نشست خبری نداریم
*آقای گبرلو، شما از جمله افرادی هستید که نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر را خوب میشناسید، وضعیت این نشستها را در طول ادوار مختلف جشنواره چگونه ارزیابی میکنید؟
بله، من از پانزدهمین جشنواره فیلم فجر به بعد تجربه برگزاری نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر در ادوار مختلف را داشتهام. در کنارش به کشورهای مختلف نیز سفر کردهام و نشستهای خبری جشنوارههای بزرگ فیلم در دنیا را مورد بررسی قرار دادهام. با تجربیاتی که به دست آوردهام میتوانم بگویم که نشستهای خبری هیچکدام از جشنوارههای مطرح دنیا، شبیه به جشنواره فیلم فجر برگزار نمیشوند.
*شما فکر میکنید مشکل نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر کجاست؟
به نظرم مشکل بزرگ نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر در ادوار گذشته، نداشتن تعریفی درست از نحوه برگزاری نشست خبری در یک جشنواره فیلم است. ما باید ابتدا یک تعریف درستی از نشست خبری داشته باشیم و آن را از نشستهای تخصصی بررسی فیلم، تفکیک کنیم. نشست خبری همانطور که در تعریفهای مختلف رسانهای مطرح شده، نشستی است که پس یا پیش از یک رویداد برگزار میشود و اهالی رسانه سؤالات، انتقادات و پیشنهادهای خود را با مسئولان یا فیلمسازان آن رویداد یا فیلم مطرح میکنند، پاسخ آن مسئولان یا فیلمساز را ثبت کرده و در رسانه خود منتشر میکنند. این بسیار متفاوت است با نشستهای تخصصی که در آن منتقدان سینمای ایران، فیلمی را تماشا میکنند و در فضایی آرام به تحلیل آن فیلم میپردازند.
*اما شاهد حضور منتقدان در نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر هستیم؟
متأسفانه این موضوع درست است، برخی از منتقدان سینمای ایران در مکان نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرده و اقدام به تحلیل فیلمی که پخش شده است، میکنند. به نظرم اتفاق شایستهای نیست که یک منتقد در نشستهای خبری حضور پیدا کند و سعی کند در حداکثر پنج دقیقه به مقوله مهمی چون نقد فیلم، بپردازد، در این اتفاق شأن منتقد رعایت نمیشود.
فضای آزادانه برای خبرنگاران فراهم کنیم
*شکل مطلوب برگزاری نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر از نظر شما چگونه است؟
به نظرم باید فضایی آزادانه فراهم کنیم تا خبرنگار در نشست خبری بایستد و سؤال خود را مطرح کند، درست مانند صحنهای که در نشستهای خبری جشنوارههای فیلم سراسر دنیا، شاهد آن هستیم.
در هیچ جشنوارهای در جهانی مرسوم نیست که خبرنگار سؤال خود را درون یک برگه بنویسد و بعد آن برگه از صد کانال عبور کند و در نهایت به دست مجری نشست برسد، تازه مجری هم تصمیم بگیرد که آن سؤال را بخواند یا آن را کنار بگذارد، آن هم در شرایطی که اصلاً فیلمساز نمیداند خبرنگاری که سؤال را پرسیده داخل سالن حضور دارد یا نه.
حکایت توهینها و تمسخرها
*در نشستهای خبری ما شاهد عدم پاسخگویی فیلمسازان به سؤالات خبرنگاران هستیم، شما این اتفاق را چگونه میبینید؟
وقتی فیلمسازی آزادانه دو ساعت فیلم میسازد و به نمایش در میآورد، طبیعتاً هر خبرنگاری میتواند درباره فیلم، موضوع و قصه آن، سؤالات خودش را مطرح کند. فیلمساز هم وقتی پشت تریبون نشست خبری جشنواره قرار میکرد، مؤظف است به تمامی سؤالات خبرنگاران پاسخ دهد. متأسفانه ما در نشستهای جشنواره فیلم فجر شاهد این هستیم که فیلمساز یا عوامل و بازیگران یک فیلم در پاسخ به سؤال خبرنگار سکوت، توهین و تمسخر میکند. این صحنه یکی از اتفاقات زشت نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر است.
خبرنگار به نوعی نماینده مخاطب سینمای ایران است و وقتی سؤالی را مطرح میکند، این سؤال در زمان اکران توسط مخاطب نیز مطرح میشود و باید برای آن پاسخ روشن و شفافی ارائه شود. بنابراین فیلمسازان و عوامل فیلمها وقتی در نشست خبری حضور پیدا میکنند باید خودشان را برای پاسخ به هر سؤالی آماده کنند.
هر رسانه، یک نماینده
*نحوه حضور خبرنگاران در نشستهای خبری هم همواره محل بحث بوده است، به نظر شما مدیریت این بخش باید چگونه باشد؟
بله، این نکته نیز از جمله نکات مهم در نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر است. حدود دو هزار نفر کارت جشنواره فجر دریافت میکنند و همه این دو هزار نفر امکان حضور در نشستهای خبری را دارند. این موضوع باعث شلوغی بیش از اندازه در بخش نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر میشود و مدیریت جلسه را با مشکل مواجه میکند.
در صورتی که من معتقدم نشست خبری برای گروهی از خبرنگاران است که از یک سال قبل خودشان را برای جشنواره فیلم فجر آمده کردهاند. ممکن است از یک رسانه ۱۰ خبرنگار در محل نمایش آثار جشنواره، حضور پیدا کنند؛ اما باید یک نفر به عنوان نماینده آن رسانه معرفی و در مکان نشستهای خبری حاضر شود. آن یک نفر نیز سؤالی که میخواهد بپرسد را با دبیر و سردبیر خود هماهنگ کند تا مشکلی پیش نیاید.
در دورهای خبرنگاری در یکی از نشستهای خبری جشنواره فیلم فجر سؤالی پرسید، بلافاصله بعد از نشست، دبیر و سردبیر آن رسانه اعلام کردند که این سؤال، سؤال رسانه ما نبوده است و خبرنگار خودش این سؤال را مطرح کرده است. این نوع برخورد بسیار غلط است، چرا که وقتی خبرنگاری با نام و کارت یک رسانه در جشنواره حضور پیدا میکند، نماینده رسانه خود در آن جشنواره است.
*آقای گبرلو تعداد زیادی از منتقدان در محل نمایش آثار جشنواره فیلم فجر حضور دارند، با توجه به این که شما خود عضو انجمن منتقدان هستید، این حضور را چگونه ارزیابی میکنید؟
هرساله بیش از ۴۰۰ منتقد از انجمن منتقدان سینمای ایران کارت دریافت کرده و در محل نمایش فیلمهای جشنواره فجر حضور پیدا میکنند تا فیلمهای جشنواره که عمدتاً آثار مهم یک سال پیش روی سینمای ایران است، تماشا کنند و در طول جشنواره و پس از آن مطلب تخصصی درباره این آثار بنویسند.
چند سالی است که برخی از منتقدان در نشستهای خبری جشنواره نیز حضور پیدا میکنند و بعضاً نمایندهای از این منتقدان در کنار فیلمساز مینشینند و به نقد فیلم میپردازند. اصلاً درک نمیکنم که چه ضرورتی وجود دارد که یک منتقد در محل نشست خبری که جای پرسش و پاسخ درباره فیلم است حضور پیدا کند و از همه بدتر اقدام به صحبت هم بکند. در هیچکدام از جشنوارههای مهم جهان، منتقدان در محل نشست خبری اهالی رسانه حضور پیدا نمیکنند. معمولاً نشستهای جداگانهای با حضور منتقدان صورت میگیرد که به صورت تخصصی، به نقد فیلم پرداخته میشود.
سینمای ایران «مفسر فیلم» میخواهد
*با توجه به صحبتهایی که مطرح کردید، به نظر میرسد، انتقاداتی به جریان نقد فیلم در سینمای کشورمان دارید؟
بله، من چند وقتی است که به این فکر میکنم، چرا اصلاً ما از کلمه «نقد» در سینمای ایران استفاده میکنیم. به نظرم امروزه ما در سینمای کشورمان بیش از «منتقد» به «مفسر» نیازمند هستیم.
در زمانی آثار سینمای دنیا در قالب «کلاسیک» ساخته میشد. منتقدان فیلم نیز با مطالعه دقیق درباره سینمای «کلاسیک» به نقد فیلم میپرداختند. مثلاً آثار هیچکاک به نحوی بود که اساتید فیلم و منتقدان میتوانستند با ساختار «کلاسیک» آن را تحلیل یا نقد کنند؛ اما در حال حاضر شیوههای فیلمسازی تغییر کرده و بسیار «مدرن» شده است، دیگر خبری از ساختارهای «کلاسیک» گذشته نیست.
مثلاً شما نمیتوانید آثار محمدحسین مهدویان را با فهم ساختار کلاسیک تحلیل کنید. بنابراین اگر منتقد، آثار جدید سینمای دنیا را ندیده باشد، شیوههای نقدنویسی جدید دنیا را مطالعه نکرده باشد، عملاً نمیتواند نقد درستی بنویسید.
محتوا در نقدهای سینمای مغفول مانده است
* نقدهایی که در حال حاضر نوشته میشوند را چگونه ارزیابی میکنید؟
اتفاق بدی که در جریان نقد کشورمان شاهد آن هستیم، این است که منتقدهای ما صرفاً ساختار را نقد میکنند و محتوا را نادیده میگیرند. دلیل اصلی این موضوع هم دانش کم برخی منتقدان سینمای ایران از موضوعات سیاسی و اجتماعی است. من نمیدانم چطور میشود محتوای یک فیلم را که به نحوی نظریه کارگردان درباره یک موضوع است و اهمیت بسیاری دارد، نادیده گرفت و صرفاً درباره فرم ساخت یک فیلم صحبت کرد و اسم آن را نقد کامل گذاشت.
مثلاً فیلم سینمایی «قصیده گاو سفید» که بهتاش صناعیها آن را ساخته، درباره «قضاوت» است؛ اما من منتقدان کمی را دیدم که به تحلیل محتوای این فیلم بپردازد، همه نقدها به نکات فنی و فرم این فیلم پرداخته بودند. این یک اشتباه بزرگ است، چرا که فیلمساز دو ساعت فیلم ساخته تا با محتوای فیلمش، انگارهای را در ذهن مخاطب قرار دهد، آن وقت ما به عنوان منتقد این مهم را رها میکنیم و به موضوعات دیگر میپردازیم.
اینکه میگویم ما باید «مفسر» فیلم داشته باشیم، بخاطر همین موضوع است. مفسر فیلم به تحلیل محتوای فیلم میپردازد و این نقطه مغفول مانده را مورد بررسی کارشناسی قرار میدهد. به نظرم سینمای ایران باید به سمت تربیت «مفسر فیلم» حرکت کند، چرا که دیگر شیوه قدیمی که یک فرد به عنوان منتقد میآمد و فیلم را هدف تازیانههای کلمات قرار میداد، دیگر در دنیا منسوخ شده و جایگاهی ندارد.
ما امروز جوانانی در کشورمان داریم که فیلمهایی مانند «منصور» را تولید میکند و به شخصیت مهمی چون شهید منصور ستاری میپردازد. آن وقت ما یک منتقد هم نداریم که بیاید فیلم «منصور» را در کنار شخصیت شهید ستاری بگذارد و تحلیل درست و دقیقی ارائه کند.
اصغر فرهادی کاسب جهانی سینماست
* درباره نحوه فیلمسازی اصغر فرهادی هم صحبت کرده بودید، شما نحوه فیلمسازی او را چگونه میبینید؟
به نظرم فیلمسازانی مثل اصغر فرهادی، در حال کپیبرداری از سینمای غرب هستند. مثلاً در حال حاضر در سینمای اروپا مقوله «دروغ نگفتن» اهمیت بالایی دارد و موضوع بسیاری از فیلمهای خارجی به این سمت رفته است. اصغر فرهادی میخواهد یک کاسب جهانی سینما باشد، به همین منظور فرمولهای جهانی سینما را یاد گرفته و با استفاده از همان فرمولها و قواعد فیلمهای جدیدش را تولید میکند.
ارسال نظر