به گزارش سینماپرس، فیلم سینمایی «خائن کشی» عنوان تازهترین اثر تولید شده توسط کارگردان شناخته شده سینمای ایران «مسعود کیمیایی» است. شخصیتی که در سن ۸۰ سالگی نیز همچنان ولع فیلمسازی را در خود حفظ نموده و به دنبال تجربه و بازنمایی قابهایی است که در ذهن خود پرورانده و همواره آرزوی به تصویرکشیدن آنها را بر پرده نقرهای سینما داشته است. قابهایی که اصلا دیده شدن و یا ندیدن شدن آنها توسط مخاطب عمومی سینما اهمیت ندارد. قابهایی سینمایی که در سالهای اخیر همواره قرین فیلمهای شکست خورده در «گیشه سینما» شده است. فیلمهایی کممخاطب که گردش مالی آن نه تنها سودی را نصیب تهیهکنندگان این آثار نمیکند؛ بلکه از نظر اقتصادی، خُسرانی بزرگ را بر سرمایهگذاران متحمل میسازد و حتی حداقل بازگشت سرمایه را از ایشان دریغ مینماید و شاید فهم همین مهم است که سبب شده تا «کیمیایی» دیگر تهیهکننده آثار خود نباشد و بیشتر سعی کند تا با استفاده از بودجه و امکانات تهیه شده توسط دیگران به نیاز فیلمسازی خود پاسخ دهد!
فیلم سینمایی «خائنکشی» تخیلی است از گروهی که میخواهند از «بانک ملی» دزدی کنند. در روز دزدی کسوف اتفاق افتاده و تهران در وسط روز برای دقایقی مثل شب تاریک میشود. «مهدی»، «شاهرخ»، «گیو»، «اطلس» و ... دزدان ظاهری بانک هستند اما آنها این پول را برای خود نخواسته و با هدف حمایت از «قرضه ملی» و کمک به «دکتر مصدق» نقشه دزدی را طراحی کردهاند.
فیلم سینمایی «خائنکشی» پُر است از بازیگران سرشناسی که حضور هر کدام از ایشان میتواند به عامل موفقیت یک اثر در گیشه سینما مبدل گردد. بازیگرانی همچون «مهران مدیری» که صرف حضورش در یک اثر سینمایی میتواند دیده شدن آن اثر در موعد اکران را به نوعی تضمین نماید. با این همه ساختار فیلم سینمایی «خائنکشی» آنچنان در ارایه یک داستان حداقلی و قرار دادن پیرنگهای منطقی، ضعیف عمل میکند که بعید است این حضور گسترده اسباب مقبولیت این اثر در منظر مخاطب عمومی آن گردد. مخاطبانی که به سبب «لشکرکشی سلبریتیها» متقاعد به تماشای «خائنکشی» شده و در نهایت خود را مغموم و متضرر از چنین تصمیمی خواهند پنداشت.
فیلم سینمایی «خائنکشی» با وجود زیرنویسها و کپشنهای متعدد خود؛ اثری فاقد وجاهت لازم برای فهمیده شدن توسط مخاطب عمومی است. اثری که در صورت ظاهری خود حتی میتواند به عنوان اثری گُنگ و بیسروته و با داستانی آبکی تلقی شود. اثری که از انتقال حداقل اتمسفر لازم برای تاریخنگاری و انتقال حِس برخوردار نمیباشد و در این میان تنها آهنگِ متن است که به مدد آمده و مخاطب را متوجه میکند که چه حسی را باید در لحظاتِ فیلم داشته باشد! در واقع «خائنکشی» وظیفه انتقال حس و بار تراژیک اثر را بر دوش آهنگساز قرا داده و با این اقدام صورت گرفته در مقطع پس از تولید موفق شده تا وظیفهای که برای فضاسازی بر عهدهی نویسنده و کارگردان بوده را تا حدی جبران نماید.
در مجموع فیلم سینمایی «خائنکشی» سوای نظر از بیان شعارهای ملیگرایانه و تمرکز بر رفاقت و انعکاس میراث برجای مانده از دوران «فیلمفارسی» که به عنوان مولفههای همیشه حاضر در تمامی آثار کارگردان خود، در سالهای اخیر با تکرار مکرر و برجسته کنایههای سیاسی مرتبط با فضای امروز جامعه همراه شده است؛ اثری است که بیش از هر چیز موفق شده تا آرزوی کارگردان را در بازنمایی و قاب گرفتن تصویری تاریخی از «محمد مصدق» برآورده نماید.
*فارس
ارسال نظر