به گزارش سینماپرس، اداره کل نظارت و ارزشیابی سینما و بنیاد فارابی اصلیترین نقش در وضعیت سینمای کشور را بر عهده دارند چرا که تولید یک فیلم از زمان تایید فیلمنامه تا صدور مجوز ساخت، وام های پرداختی، حمایتها و سرانجام صدور مجوز پخش به تناسب تحت نظارت و پیگیری این دو مدیریت قرار دارد. در واقع هر فیلم ایرانی که در سینمای کشور به روی پرده میرود و یا در جشنوارههای فجر به نمایش در میآید مهر تایید این دو اداره را با خود همراه دارد. حالا فیلمی از ایران با مهر این دو نهاد سر از «جشنواره بین المللی کن» سر در آورده است.
نام این فیلم سینمایی «برادران لیلا» است و هیچکس نمیداند که موضوع آن چیست. اینکه این فیلم چه داستانی را روایت میکند و چه چهرهای از کشور و مردم ایران را به جهان مخابره خواهد کرد بر کسی روشن نیست؟
جالب اینجاست که سازمان سینمایی هم به عنوان مهمترین متولی سینمایی کشور، تنها چیزی که از آن میداند یک سناریویی کلی و اولیه از فیلم است که سازندگان آن برای دریافت پروانه ساخت ارسال کردهاند و مشخص نیست که خروجی فیلم چقدر به سناریوی اولیه وفادار بوده است.
فرهیختگان در این باره نوشته است: فیلم سعید روستایی هنوز پروانه نمایش داخلی نگرفته و اصولا هیچ کسی از مسئولان وزارت ارشاد هم آن را ندیده است. اگر این فیلم در کن نمایش داده شد و بعد به نظر رسید که مناسب نمایش در ایران نیست یا بخشهایی از آن باید اصلاح شود، این اتفاق چه تبعاتی در فضای رسانهای ایران خواهد داشت؟ از منظری دیگر چه ضمانتی وجود دارد که فیلم سینمایی «برادران لیلا» فیلمی شبیه به فیلم «یک خانواده محترم» نباشد؟
این نحوه از شرکت در یک جشنواره سینمایی ذهن را به سمت فیلمهای جعفر پناهی و محمد رسول اف میبرد که به همین شکل فیلمهایشان را به جشنوارههای مختلف دنیا ارسال میکنند و تا میتوانند در فیلمهایشان ایران را کشوری با مشکلات غیر قابل حل با مردمانی ناتوان نشان میدهند، تصویری از مردم ایران که دشمنان کشورمان باید میلیونها دلار برای ساخت آن هزینه کنند؛ اما برخی از فیلمسازان متولی مخابره چنین تصویری از ایران به تمام دنیا میشوند.
به طور کلی بازنمایی ایران در وضعیت اضطراری مخرج مشترک فیلمهایی از این دست است. روستایی در آثار پیشینش در همین مسیر گام برداشته است و به نظر میرسد در این اثر جدیدش همان مسیر را رفته باشد.
از وقتی مدیران جدید سازمان سینمایی روی کار آمدهاند؛ تغییر و تحولهای فراوانی ایجاد شده است. هر روز خبر انتصابات و تشکیل شورا و کارگروه و...به گوش میرسد اما متأسفانه عملکرد آنها، خروجی در خوری نداشته است.
در این بین بیشک بزرگترین مشکل مدیریت جدید سازمان سینمایی ناتوانی در پاسخگویی به افکار عمومی است به نحوی که حبیب ایل بیگی که معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی است و باید پاسخگوی مشکلات و سؤالات رسانهها باشد، هر بار با دلایل واهی از گفتوگو امتناع میکند، محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی هم به ندرت خود به این موضوعات ورود میکند و وارد گفتگو با خبرنگاران نمیشود.
در تحلیل نهایی فیلم سعید روستایی هنوز پروانه نمایش داخلی نگرفته و اصولا هیچ کسی از مسئولان وزارت ارشاد هم آن را ندیده است. پرسش اصلی که این روزها از سازمان سینمایی پرسیده میشود این است که: اگر این فیلم در کن نمایش داده شد و بعد به نظر رسید که مناسب نمایش در ایران نیست یا بخشهایی از آن باید اصلاح شود، این اتفاق چه تبعاتی در فضای رسانهای ایران خواهد داشت؟ فیلم را خارجیها کامل دیدهاند و فقط ایرانیها هستند که باید نسخههای دیگری از آن را ببینند. این قضیه در ضمن باعث میشود که مرجعیت خبری و تحلیلی از اصحاب رسانه ایران گرفته شود و به غربیها سپرده شود.
«سازمان سینمایی» یکی از مهمترین سازمانهای هنری کشور است، از این رو انتظار میرود بیش از هر انتصاب، تولید شغل و توزیع پستهای مدیریتی جدید و تکثیر موازی کاری در میدان سینمای کشور، به فکر بازنگری در سیاستها و تلاش برای رونق و دمیدن روح تازه بر پیکر بیجان سینمای کشور باشد. از این رو در قدم اول بیشک پاسخگویی و احترام به افکار عمومی میبایست در دستور کار «سازمان سینمایی» قرار گیرد.
نظرات