چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۳

در باب وعده «امید بخش» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور

محمد مهدی اسماعیلی

سینماپرس: عدم شناخت صحیح مدیران فرهنگی از «هنر فاخر» و چگونگی حمایت از تولید «آثار فاخر» در ژانرها و گونه‌های مختلف سبب شده تا عرصه «فیلم و سریال» در کشور به تسخیر تولیدات کم‌مایه و آنچنان مجعولی درآیند که جُز سیاهی و ترسیم بدبختی و فلاکت چیزی برای به تصویرکشیدن و القای به مخاطبان خود نداشته باشند.

محمدرضا مهدویپور/ سخنان روز گذشته «وزیر فرهنگ و ارشاد اشلامی» در حاشیه مراسم تجلیل از شایستگان تقدیر جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی آنقدر «امید بخش» و امیدوار کننده بود که مرور آن می‌تواند تمامی اهالی دغدغه‌مند فرهنگ و سینما را به آرامش اولیه برساند.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


سخنانی به غایت صریح که ظاهرا در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران حاضر در این مراسم و پیگیری از وضعیت ساخت فیلم‌های سینمایی استراتژیک در جشنواره فیلم فجر پیش رو مطرح شد و سبب شد تا جناب وزیر نیز بدور از هر گونه محافظه‌کاری و با ادبیاتی کاملا شفاف بیان نمایند که: «روزانه این بحث را دنبال می‌کنم. شورای ویژه‌ای را در بنیاد فارابی تشکیل دادیم و همین حالا پروژه‌های متعددی شروع شده است. ان‌شاالله امسال در جشنواره فیلم فجر همۀ آن حرف‌هایی را که دربارۀ تولید فیلم‌های فاخر زده‌ایم، جامع عمل می‌پوشانیم و همۀ پیش‌شرط‌هایش را فراهم کرده‌ایم. یک جشنوارۀ متفاوت و نزدیک به آرمان‌هایی که در حوزۀ فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی دنبال می‌کنیم را شاهد خواهیم بود.»


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


البته «امید بخشی وزیر ارشاد» و وعده صادق ایشان مبنی بر «تولید فیلم‌های سینمایی فاخر» و عرضه آن در «چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر» در کنار سخنان چند روز پیش «رئیس رسانه ملی» و بیان صریح ایشان مبنی بر اهتمام ویژه و تمرکز «سازمان صداوسیما» بر تولید «سریال فاخر» می‌تواند به نوعی حکایت از انسجام و همبستگی نهادهای مختلف فرهنگی برای زدودن «ولنگاری فرهنگی» از چهره تولیدات «فیلم و سریال» در کشور تلقی گردد. اقدامی بسیار مهم و در مقطعی به شدت حساس که مناسب می‌دارد تا به مرور چند نکته مُهم درباره آن پرداخت:

۱/ سال‌هاست که کلمه «فاخر» به یکی از پُرکاربردترین واژگان در تمامی نشست‌ها و گردهمایی‌های هنری مبدل گردیده است و تقریبا کمترین محفل و اجتماع هنری را می‌توان یافت که در آن صحبت از «هنر فاخر» و ضرورت تولید «آثار فاخر» به میان نیاید. در این میان کاربرد ملموس این واژه آن زمان هویدا می‌شود که در ایام مختلف سال و در رویدادهای گوناگون ملی و مذهی به وضوح خلأ پاسخ به نیاز مخاطب آشکار است و عملا یا هیچ تولید هنری موجه و قابل قبولی برای عرضه به مردم وجود ندارد و یا این قبیل تولیدات آنچنان کم و محدود می‌باشند که طیف ویژه‌ای از مخاطبان خود را با مرور زیاد و «تکراری» خود از دست می‌دهند.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۲/ موضوع «هنر فاخر» و خلأ تولید «آثار فاخر» دغدغه‌ای مشترک برای تمامی عرصه‌های هنری محسوب می‌شود و در این میان عرصه تولید فیلم و سریال از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. زیرا این عرصه بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملا مسلط که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوه‌های هنریِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی و یک دریچه‌ی بسیار کارآمد و مهم به سوی معارف و پرتوی که از این دریچه به داخل افکنده می‌شود.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۳/ ممکن است که همچنان باشند برخی مدیران کم‌برخوردار و کوته‌نظر و یا شاید دارای نفاق که صحبت از «هنر فاخر» و ضرورت تولید «آثار فاخر» را هجو نموده و همچون «رییس سازمان سینمایی دولت حسن روحانی» در مواجهه با این خواسته به حق جامعه که «چرا فیلم فاخر و استراتژیک نمی‌سازید؟» با وقاحت تمام بیان می‌کردند که «در دوره ما استراتژیک و فاخر برایمان مغازه و دکان نخواهد بود» و با ادبیات سخیف مختص به خود می‌گفتند که «این مغازه‌ها تا زمان حضور من در مدیریت سینما بسته خواهد بود» و... اما واقعیت آن است که عموم جامعه از گذشته تا به امروز، هیچ‌گاه از اهمیت «هنر فاخر» غفلت نداشته و همواره در مطالبات فرهنگی خود بر ضرورت حمایت از تولید «آثار فاخر» تاکید و در مقاطع زمانی مختلف از چنین تولیداتی استقبال ویژه می‌نمایند.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۴/ «فاخر» در ادبیات فارسی به معنی «گرانمایه»، «ارزشمند»، «پرقیمت»، «گرانبها»، «نفیس»، «باشکوه»، «عالی» و «فخرکننده» بوده و از این جهت هر اثر هنری تولید شده‌ای که بتواند از یک سو زیباترین احساس انسانی و روحی را در طیف گسترده‌ای از مخاطبان خود برانگیزاند و از طرفی موفق شود تا «پیام» و هدفی که برای آن ساخته شده را به خوبی و در درستی کامل به ذهن و عمق جان مخاطب خود منتقل سازد و درنهایت بر «فضایل انسانی» بیفزاید و از «رزایل اجتماعی» بکاهد را «هنر فاخر» می‌نامند.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۵/ حمایت مادی و معنوی از تولید آثار «فاخر» در عرصه «فیلم و سریال» یکی از اصلی‌ترین و ضروری‌تری اقدامات در جهت ماندگارسازی مفاهیم «انقلاب اسلامی» است. تولیداتی که فقدان آن سبب می‌شود تا نه تنها ابعاد «جنگ سخت» و یا «جنگ نرم» و «جنگ نیمه سخت» نظام سلطه با «جمهوری اسلامی» از قابلیت انتقال به آینده تاریخ برخوردار نباشد؛ بلکه نحوه مقاومت ملت ایران و تاریخچه چهل و سه سال ایستادگی در برابر نظام سلطه نیز یا فراموش شود و یا با «خطر تحریف» مواجه گردد.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۶/ متاسفانه برخی اصرار دارند تا «هنر فاخر» در عرصه «فیلم و سریال» را در سبک خاصی از تولیدات منحصر ساخته و بلاخص در تولیداتی معنی نمایند که به نوعی دربردارنده «ژانر تاریخی» (Historical film) و یا تولید «فیلم زندگینامه‌ای» یا «فیلم بیوگرافی» (Biographical film) می‌باشند. پس اگرچه هر اثر تولید شده در چنین سبک و ژانری را می‌توان به عنوان یک اثر «استراتژیک» قلمداد نمود؛ اما انحصار «هنر فاخر» به چنین ژانری از یک سو سبب غفلت از دیگر سبک‌های فیلم‌سازی شده و موجب عدم پاسخگویی مناسب به سایر نیازهای مخاطب می‌گردد و از سوی دیگر موجب رها شدن گونه‌های دیگر فیلمسازی می‌گردد. در این میان تبدیل شکل و ورود گسترده «سینمای اجتماعی» (Social Cinema) در ایران به بیراهه‌ای با عنوان «ژانر فلاکت» نیز به وضوح محصول وجود چنین نکاه بلاهت گونه‌ای در مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور می‌باشد.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۷/ پُرواضح است که «هنر» تا آن نهاییترین لایه‌های ذهن انسان نفوذ می‌کند و ماندگار و سازنده است و از این جهت اگر «هنر» در عرصه «فیلم و سریال» از ویژگی «فاخر» برخوردار گردد، قطعا می‌تواند تحولی بنیادین در روح و جان مخاطبان خود ایجاد نموده و نه تنها فضای فرهنگی کشور را از وضعیت «وِل شدگی» و «ابتذال» به درآورد؛ بلکه تاثیرات شگرف اجتماعی را در پی داشته و حتی موجب «بهبود شرایط اقتصادی» جامعه می‌شود. زیرا باید به این واقعیت اعتراف نمود که ریشه غالب مشکلات اقتصادی و اجتماعی در «نابسامانی فرهنگی» نهفته است. پس در کمترین حالت اگر مسیر تولید «فیلم و سریال» دچار انحراف و «ولنگاری» نمی‌شد و این حجم از تولیدات «کم عمق» و بعضا «مبتذل» بجای آثار «فاخر هنری» در عمق جان و لایه‌های ذهنی انسان ایرانی تاثیر نمی‌گذاشت و «فرهنگ مصرف گرایی»، «فرهنگ تجمل گرایی» و «فرهنگ برند گرایی» و بسیاری از «فرهنگ‌های مخرب» و معارض دیگر در جامعه اسلامی ایران ترویج نمی‌شد و در مقابل فرهنگ کار، وجدان کاری، فرهنگ مطالعه و ... در جامعه گسترش می‌یافت، قطعا وضعیت «معیشت عمومی مردم» نیز از جایگاهی بسیار بهتری برخوردار بود.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۸/ عدم شناخت صحیح مدیران فرهنگی از «هنر فاخر» و چگونگی حمایت از تولید «آثار فاخر» در ژانرها و گونه‌های مختلف سبب شده تا عرصه «فیلم و سریال» در کشور به تسخیر تولیدات کم‌مایه و آنچنان مجعولی درآیند که جُز سیاهی و ترسیم بدبختی و فلاکت چیزی برای به تصویرکشیدن و القای به مخاطبان خود نداشته باشند. تولیداتی که در فُرم خود عموما سعی می‌کنند تا از نوعی کمدی سخیف و مبتذل و بازیگری اروتیک و ... بهره گرفته و در محتوای خو.د یا تجویز به «خودکشی» نمایند و یا مخاطبان خود را به شورش اجتماعی علیه حاکمیت فراخوانده و صراحتا به تبلیغ گونه‌ای از «آنارشیسم» (Anarchism) بپردازد.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۹/ سال‌هاست که «فرمالیسم» (Formalism) دیگر اعتبار خود را در «هنر» و بالاخص در عرصه تولید «فیلم و سریال» از دست داده و اگر چه استفاده از چنین ادبیاتی همچنان در مجامع مریض «شبه روشنفکری» مرسوم است؛ اما واقعت آن است که هیچ هنرمند عاقلی را در دنیای امروز نمی‌توان یافت که دچار چنین توهم و خیالی باشد که ارزش یک اثر هنری تنها و تنها وابسته به «فُرم» آن و چگونگی ساخت و ویژگی‌های دیداری آن است! اما این همه به معنی غفلت از «فُرم» و عدم توجه به این مهم در خلق آثار هنری نمی‌باشد و اساسا نخستین مشخصه «هنر فاخر» در عرصه «فیلم و سریال» توجه به «فُرم» و برخورداری یک اثر از «فُرم هنری فاخر» در جهت انتقال «محتوای» است. موضوعی که می‌بایست در مجموع تولیدات سینمایی و بالاخص آثار حمایت شده توسط «نهادهای فرهنگی» مورد توجه ویژه قرار گیرد. موضوعی که عدم توجه به آن سبب شده تا بسیاری از تولیدات سینمایی برخوردار از «محتوای فاخر» با انگ «سفارشی‌سازی» مواجه گردد.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


۱۰/ «گیشه» یکی از مهمترین ابزارهای تاثیرگذاری در تغییر مسیر در عرصه تولید «فیلم و سریال» است. عنوانی که به شدت از قابلیت آمارسازی برخوردار است و سبب انحراف تفکر مدیران فرهنگی کشور و تغییر مسیر حمایت از تولید «آثار فاخر» می‌گردد. این در حالی است که اصالت بخشیدن به «گیشه» و حاکمیت تفکر «گیشه محورانه» یکی از عوامل موثر در عقب افتادگی صنعت تولید «فیلم و سریال» و دور شدن از «فاخرسازی» و افتادن به وادی «ابتذال» است. پس اگر مدیر فرهنگی بجای باورمندی به این مهم که «سینمای مبتذل و غیر فاخر یک سینمای مرده خواهد بود» به این باور برسد که «سینمای بدون گیشه یک سینمای مرده خواهد بود»! این آغاز انحطاط و ایجاد زمینه برای جولان طیف افراد تاجر مسلک و شخصیت هایی است که تنها نگاه کاسب‌کارانه به موضوع تولید «فیلم و سریال» دارند و بجای تمرکز بر سلیقه عموم «ملت مسلمان ایران» و برآورده ساختن نیاز فرهنگی کشور به واسطه تولید «آثار فاخر» سعی خود را بر جذب مخاطب «فیلم بین» و «سینما رو» می‌گذارند.


حمایت از تولید «آثار فاخر» ضرورتی انکار ناپذیر در عرصه مدیریت فرهنگی کشور


ادامه دارد...

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.